بهنود دامغانی

بورس کالا به عنوان تنها مکانی در کشور که در نهایت باید منجر به کشف واقعی قیمت‌ها شود در شرایط فعلی بیشتر به نهادی برای به نمایش گذاشتن معامله کالاهای فلزی چند شرکت دولتی تبدیل شده است. با اینکه مدیران این بورس تلاش جدی برای اجرایی شدن اهداف واقعی بورس کالا می‌کنند اما تصور می‌شود اهرم‌های نظارتی این بورس از قدرت لازم برخوردار نیست و دستان فرابورسی بر سازوکار این بازار مدرن چیره شده است.

با غیرعملی شدن تصمیماتی که طی ماه‌های گذشته از سوی هیات وزیران برای کنترل بیشتر بازار فلزات به خصوص آهن‌آلات از طریق بورس کالا گرفته شد بود این تفسیر را در ذهن هر فعال اقتصادی متبادر می‌کند که بورس کالا در کشور بیشتر به یک نمایشگر بزرگ تبدیل شده است تا یک بورس کالایی واقعی.

قطعا «بورسی‌ها» نمونه عملکرد بورس‌های کالایی را در دنیا دیده یا حداقل به روند عملکرد آنها آشنا هستند.

به همین دلیل این بورس‌ها را با بورس کالای کشورمان مقایسه و به یکدیگر نمره بدهند.

مدیرعامل فعلی بورس کالا و تیم همراه آن تلاش جدی برای تشکیل بورس کالایی ایران داشتند اما وقتی نتوانیم در کنار دولت به اهداف واقعی از پیش ترسیم شده برسیم تلاشمان آب در هاون کوبیدن است.

بورس کالا نهادی است برای معامله تمامی تولیدکنندگان فلز در کشور و نباید منحصرا در اختیار چند تولیدکننده خاص باشد.

چرا باید واردکننده و تولیدکننده فولاد خصوصی ترجیح دهد در بازار سنتی و غیررسمی کالاهایش را به فروش برساند؟

بورس کالا باید با اهرم‌های نظارتی خود اجازه ندهد تا برخی تولیدکنندگان با بازی با قیمت آنطور که می‌خواهند محصولاتشان را در بورس کالا قیمتگذاری کنند مگر این بورس مکانی برای کشف واقعی قیمت نیست؟

در شرایط فعلی قیمت‌ها در بورس کالا آن‌طور که تولیدکننده می‌خواهد تعیین می‌شود و کارگزار نوعی بازیگر اصلی قیمت است.

بنابراین انتظار می‌رود که اولین بورس کالایی کشور که نهاد بسیار مقدس است با نظارت بیشتر از کج‌روی برخی تولیدکنندگان بکاهد چرا که در این بورس قیمت‌ها باید شفاف و واقعی باشد.