بورس ارز؛ درد یا درمان؟

دکتر سیدمحمد هاشمی *

قیمت دلار هفته گذشته در بازار آزاد مرز ۲ هزار و ۷۰۰ تومان را هم درنوردید و این در مقایسه با سال پیش در همین روزها، یعنی در حدود ۹۰ درصد رشد! این در حالی است که در اقتصاد ایران کالایی را یافت نمی‌کنیم که چنین رشد قیمتی را تجربه کرده باشد. آسیب‌شناسی افزایش نرخ ارز در کشور ما نشان‌دهنده آن است که مکانیزم تعیین قیمت در ایران مکانیزمی منطبق بر عرضه و تقاضای واقعی نیست؛ چرا که عرضه دلار اولا تابع مستقیم درآمدهای نفتی و ثانیا اراده بانک مرکزی است.

در این میان نکته مهم آن است که در غیاب مکانیزمی ساختاریافته تعیین قیمت ارز در بازارهای غیررسمی در نبود شفافیت‌های علمی و استاندارد به شدت قیمت را به نحوی غیرتعادلی تعیین خواهد کرد. این ساختار را می‌توان (به شرط رعایت اصول بازار) همان بورس ارز نامید که این روزها بحث محافل اقتصادی کشور است، چرا که در حضور چنین ساختاری اولا شفافیت طرف‌های درگیر در بازار وضوحی عینی به قیمت‌ها خواهد بخشید و ثانیا امکان استفاده از ابزارهای مختلف بازار را از جمله قراردادهای آتی برای کنترل ریسک ناشی از نوسانات ارز فراهم می‌کند.

در این شرایط دو نکته در همان ابتدا قابل بحث است. اول اینکه آیا قرار است در بورس ارز مبادلات فیزیکی ارز انجام شود یا معاملات اوراق گواهی می‌تواند معیار مناسبی برای تعیین قیمت باشد؟ مخصوصا آنکه در این حالت بازار نمایی از بازار واقعی است و تمام آن نیست و نمی‌توان گفت قیمت تعیین شده نماینده قیمت واقعی ارز است.

نکته دوم اینکه حضور فعالان ارزی کشور در این بازار تحت چه قوانینی صورت خواهد گرفت؟

در مورد نکته اول باید گفت ارائه ارز در بازار و مبادلات آن در مغایرت با قواعد اسلامی است، اما می‌توان با تعریف روش‌ها و ابزارها چالش مذکور را برطرف کرد، اما آنچه در حال حاضر دولت در تلاش است تا با راه‌اندازی آن بخشی از مشکلات بازار را برطرف کند بورس معاملات گواهی ارزی است، اما در این بین دو نکته را نمی‌توان نادیده انگاشت. نکته اول آن که از آنجا که عرضه‌کننده اصلی و عمده ارز در بورس خود دولت و بانک مرکزی است و سایر منابع عرضه چندان قابل ملاحظه نیستند، در نتیجه قیمت همچنان تابع سیاست‌های دولتی خواهد بود؛ به عبارتی هنوز تعیین قیمت به صورت انحصاری اما در قالبی رقابتی صورت می‌گیرد و در این شرایط صادرکنندگان تابع قیمت‌هایی‌اند که هنوز دولت تعیین می‌کند.

نکته دوم آن است که در این موضوع که منطق اصلی دولت برای آن که قیمت ارز در بورس تعیین شود، ایجاد شفافیت در قیمت باشد تردید وجود دارد. نکته اصلی آن است که در شرایط کنونی دولت با وضعیت سختی مواجه است. از طرفی صادرات نفت کاهش یافته و این موضوع درآمدهای ارزی را تحت تاثیر خود قرار داده است؛ بنابراین دولت برای تامین نیازهای ریالی خود ناچار است قیمت ارز را آزاد کند.

بورس ارز با فرمتی که اکنون می‌شناسیم به معنای آن است که ارزی که تاکنون دولت بر اساس شرایط کشور تعیین قیمت می‌کرد با قیمت‌های بالاتری و این بار با توجیه تعیین قیمت در بورس به فروش می‌رسد. این موضوع به معنای شیفت قابل ملاحظه بسیاری از هزینه‌های کشور به صورت آنی است؛ خصوصا که ممکن است بر حسب ضرورت بانک مرکزی شیر حضور خود را باز و بسته کند و قیمت‌ها را دستکاری نماید. اما به هر حال به نظر می‌رسد دولت به‌رغم مخالفت گروهی از فعالان اقتصادی بر ایجاد بورس ارز تاکید دارد و در این بین لازم است برخی نکات را گوشزد کرد: ۱) لازمه تاسیس بورس تاکید بر ضرورت شفافیت است، آیا بورس ارز قادر به ایجاد شفافیت در معاملات است؟ این شفافیت نیازمند معین بودن طرف‌های عرضه و تقاضا است و با توجه به این که بخش اعظم عرضه در دستان دولت است ضرورت قانونمندی، جلوگیری از ظرفیت‌های ایجاد رانت و تبانی و تعریف و توجیه مکانیزم‌های عرضه کاملا محسوس است. ۲) شناسایی تقاضای واقعی از مهم‌ترین موضوعات است. البته باید گفت ضرورت هر بازاری حضور سفته‌بازان در آن بازار است اما باید گفت سفته بازی در بازار با توجه به پیوند عمیق تولید و مصرف کشور به ارز، کل اقتصاد را درگیر خود خواهد کرد. ارز با سکه و حتی سهام تفاوت‌های بنیادین دارد و به هیچ وجه کالای سرمایه ای نیست. لذا سفته بازی در این بازار زیان هنگفتی را در بر خواهد داشت؛ هرچند به طور دقیق راهکاری برای جلوگیری از آن نیز نمی‌توان ارائه کرد. ۳) آیا تحت پوشش بورس ارز با مکانیزم کنونی و مدنظر دولت همچنان همچون گذشته قیمت تعادلی ارز و واقعی آن اختلاف خواهد داشت؟ تفاوت‌های تعریفی قیمت تعادلی و واقعی ارز در این دوره بیش از همیشه آشکار می‌شود. در گذشته حجم بالای ارز تزریقی به بازار در نتیجه درآمدهای نفتی باعث شده بود که قیمت تعادلی ارز پایین باشد؛ اما به تدریج با کاهش اثر نفت، قیمت‌های تعادلی به قیمت‌های واقعی (قیمت‌های بدون ارز نفتی یا کمتر نفتی) نزدیک‌تر می‌شود؛ اما هنوز معلوم نیست آیا قیمت تعادلی در بورس ارز همان قیمت واقعی ارز است و یا همچنان دردی از مشکلات اقتصادی دوا نخواهد کرد؟

*کارشناس مسائل اقتصادی