قیر معدنی، ثروتی دوهزار ساله

گروه بورس کالا- طیبه شهبازی: در ایران قیر معدنی به‌رغم اهمیت، ارزش فراوان و مزیت بالای بهره‌برداری از معادن آن، ماده چندان شناخته شده‌ای نیست. تاکید بر قیر نفتی و مشکلاتی که این روزها در عرضه مواد اولیه مرتبط با قیر در کشور وجود دارد در کنار قدرت بالای قیر معدنی در جذب بازارهای بین المللی از موضوعاتی است که بررسی ظرفیت‌ها و مشکلات فعالان حوزه قیر معدنی را طلب می‌کند. به این بهانه گفت‌وگویی با حسن خسروجردی، رییس اتحادیه صادرکنندگان فرآورده‌های نفت، گاز و پتروشیمی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید. لطفا درباره خصوصیات قیر معدنی و تفاوت آن با قیر طبیعی توضیحات بفرمایید؟

در دنیا دو نوع زغال سنگ وجود دارد که منشا یکی گیاهی و دیگری از نفت است. از چندین میلیون سال پیش منابع نفتی به مرور به سطح زمین آمده، خشک شده و تبدیل به زغال یا به اصطلاح کک شده که بخش نفتی آن در اصطلاح علمی به گیلسیناید معروف است. گیلسیناید ماهیت قیر دارد و در حقیقت نوعی قیر خشک شده است که به آن قیر معدنی یا قیر طبیعی می‌گویند. این محصول از وکیوم باتوم یا ته مانده پالایشگاهی درست نمی‌شود، بلکه در طبیعت موجود است. خوشبختانه کشور ما یکی از کشورهایی است که معادن این قیر را دارد و دامنه آن از یزد شروع می‌شود و به تدریج کمرنگ شده و در استان‌های کرمانشاه و ایلام به حد اعلا می‌رسد و به تدریج از کردستان به سمت کردستان عراق ادامه می‌یابد و در نهایت رگه‌های آن به کردستان ترکیه ختم می‌شود.

در مورد تفاوت آن با قیر پالایشگاهی باید گفت قیر صنعتی یا قیر پالایشگاهی در حقیقت ته مانده نفت است که حالت روان دارد. البته یک بخش خیلی سفت هم پیدا می‌شود که به آن کک نفتی یا زغال نفتی می‌گویند. از آن بخشی که به صورت مایع بسیار غلیظ، موسوم به وکیوم باتوم است دو محصول تولید می‌شود. اگر نفت پارافینی باشد، به دلیل وجود پارافین زیاد و چسبندگی کم از آن قیر درست نمی‌کنند و مستقیما به مازوت (نفت کوره) تبدیل می‌شود. اما اگر درصد پارافین آن کم باشد - مثلا زیر پنج درصد - یا آن را با فرآورده‌های سبک‌تر مثل نفت سفید یا گازوئیل یا نوعی از فضولات رقیق پالایشگاهی که استاندارد گازوئیل را ندارد مخلوط می‌کنند و مازوت تولید می‌کنند و می‌فروشند یا اگر به همین وکیوم باتوم مقداری دمش دهند، با ترکیبات بسیار جزئی تبدیل به قیر می‌شود که اصطلاحا به قیر صنعتی یا قیر نفتی معروف است و این قیر را معمولا به گریدهای مختلفی تبدیل می‌کنند و از آن عمدتا برای آسفالت ۷۰-۶۰ یا ۱۰۰-۸۵ یا ۱۰۰-۸۰ که گریدهای پن (غلظت) آن است استفاده می‌شود. اما قیر طبیعی در معادن تقریبا یک مشخصه دارد و میزان خاکستری که با آن مخلوط است، کیفیت آن را بالا و پایین می‌برد. مثلا خاکستر بعضی قیرها زیر پنج درصد است که جزو مرغوب‌ترین قیرهای طبیعی است و به ترتیب به زیر ده، پانزده، بیست، سی و حتی زیر پنجاه درصد می‌رسد که هرچه خاکستر مخلوط با آن بیشتر باشد، کیفیت قیر پایین‌تر است. مهم‌تر از آن جداسازی است که مرحله سختی است و معمولا کیفیت و قیمت قیر را پایین می‌آورد.

در شصت هفتاد سال اخیر مخصوصا در بیست سال گذشته، قیر معدنی مصارف بسیاری در دنیا پیدا کرده و به عنوان مثال در تهیه قیر اصلاح شده، ایزولاسیون و صنایع شیمی به کار می‌رود. در برخی کشورهای دنیا مدتی است از قیر معدنی برای تولید قیر اصلاح شده استفاده می‌شود که در نهایت برای آسفالت سازی کاربرد دارد. آمریکا از سی وهشت سال پیش از این نوع آسفالت استفاده می‌کند که از مزیت‌های آن دوام فراوان و عمر بالای آن نسبت به آسفالت‌های معمولی، کاهش میزان مصرف آسفالت و کم شدن اصطکاک خودرو بر سطح خیابان است.

ما جزو اولین شرکت‌هایی بودیم که صادرات آن را به هندوستان که برای قیرهای اصلاح شده از آن استفاده می‌کرد آغاز کردیم. بعدها به دلیل کیفیت خوب این قیر، آن را با قیر سفت یا همان قیر ۹۰-۱۵ یا ۲۵-۸۵ مخلوط کرده و در بخش ایزوگام از آن استفاده کردند که باعث چسبندگی بیشتر می‌شد. این مساله در ایران هم باب شد و در حال حاضر به شدت مورد توجه قرار گرفته و قریب به اتفاق کسانی که ایزوگام یا قیر سفت درست می‌کنند، قیر ۷۰-۶۰ پالایشگاهی را با قیر طبیعی یا معدنی که خاکستر کمی داشته باشد، مخلوط می‌کنند. اما متاسفانه تقلب‌هایی هم به دو روش که به شدت زیان آور است در این میان صورت می‌گیرد. یکی اینکه خود قیر طبیعی یا معدنی را با خاکستر بالا به دلیل قیمت پایین‌تر و سود بیشتر (هر تنی حدود صد و پنجاه تا دویست هزار تومان تفاوت بین خاکستر زیر پنج درصد مثلا با خاکستر زیر بیست درصد است) برای ایزوگام استفاده می‌کنند که این باعث می‌شود خاکستر با باران شسته شده و کیفیت ورقه‌های ایزوله بسیار پایین بیاید. این یک نوع تقلب یا سوءاستفاده در بخش ایزولیشن است و تقلب بدتر پخت مازوت (نفت کوره) است که در نهایت با انجام عملیاتی از آن برای آسفالت استفاده کرده یا حتی آن را صادر می‌کنند که با این کار قیر ایران را هم بدنام می‌کنند. همه اینها به این خاطر است که اگر کسی بخواهد از وکیوم باتوم قیر بسازد، هزینه آن نزدیک به چهار برابر مازوتی است که در بازار است.

چون مازوت در بازار ما مثل بنزین و گازوئیل یارانه دار است، در نتیجه ترجیح می‌دهند برای سود بیشتر و هزینه کمتر، مازوت را پخت کنند و از آن برای آسفالت استفاده کنند، اما این مواد آسفالت را در کمتر از بیست ماه با ایجاد ترک، موج و شکستگی، از بین برده و با نفوذ آب به زیر آسفالت، استحکام آن را کم می‌کند و در نهایت با عبور ماشین‌ها، آسفالت کنده می‌شود. این آسفالت خراب عامل مرگ و میر فراوان در جاده‌ها است. گاهی در بشکه‌ها، بین سی تا هفتاد درصد از این قیر تقلبی می‌ریزند و روی آن را با قیر استاندارد پالایشگاهی می‌پوشانند. بنابراین باید قیرها و واحدهای تولید آسفالت در کشور، حتما از نظر استاندارد کنترل شوند. ما اگر در اتحادیه با چنین مواردی مواجه شویم، حتما با آن مبارزه خواهیم کرد.

آیا می‌‌توان تخمین زد که در حال حاضر میزان ذخایر قیر معدنی در کشور چقدر است؟

مشکل بتوان تخمین زد، زیرا اولا بعضی از این ذخایر هنوز حالت خمیری شکل دارند و حتی سفت نیستند. بخش‌هایی از آنکه سفت است، با خاک مخلوط است و شکل رگه دارد. مثلا در بخشی از یک معدن، قیر با خاکستر کمی مخلوط است اما کمی جلوتر، مخلوط خاک آن بیشتر است و باید شست‌وشویی انجام شود تا خاک و خاکستر آن کم شود، اما چون هزینه زیادی می‌طلبد، معمولا این کار را نمی‌کنند و به سراغ یک رگه دیگر که خاکستر کمتری داشته باشد می‌روند. بنابراین پراکندگی معدن خیلی زیاد است و از معادنی که در لایه‌های بالایی قرار دارند استفاده می‌کنند و هنوز لزومی نمی‌بینند که به عمق بروند. قیمت قیر معدنی در ایران پایین است و این اقدامات چندان صرفه اقتصادی ندارد. در کشور ما تولیدکنندگان نهایتا تا عمق پانزده متری پیش رفته‌اند، بنابراین ممکن است در اعماق بیشتر مثلا در عمق دویست متری، ذخایر فراوان تری وجود داشته باشد. در حال حاضر قیری را که نهایتا سی درصد خاکستر داشته باشد استخراج می‌کنند، چون متقاضی آن بیشتر است. ضمن اینکه چون ایران یک کشور نفت‌خیز است، احتمال اینکه در بسیاری از مناطق کشور ذخایر قیر معدنی وجود داشته باشد زیاد است.

از چه زمانی بهره‌برداری از معادن قیر طبیعی (معدنی) در کشور آغاز شده است؟

ما اولین صادرات قیر معدنی را حدود دوازده سال پیش انجام دادیم و تقریبا شش سال است که این مساله در کشور فراگیر شده و از حدود دو سال پیش در بخش‌های مختلف از آن استفاده می‌شود. در حال حاضر هم معدن دار زیاد شده، هم تعداد معادن و هم متقاضی مصرف، به طوری که بیش از نود درصد قیر طبیعی در ایران مصرف می‌شود در صورتی که قبل از این قیر طبیعی اصلا در ایران مصرف نداشت و صرفا صادر می‌شد.

آیا کسانی که در حال حاضر از این معادن بهره‌برداری می‌کنند از طرف اتحادیه شناخته شده‌اند؟

اتحادیه فقط کسانی را که صادرات هم انجام می‌دهند عضو می‌کند که شامل معدن داران، کارخانه‌های تولیدی، کارخانه‌های بسته‌بندی و صادرکنندگان تجاری هستند که حدود شانزده شرکت‌اند. بخش زیادی از کارخانه‌هایی که تولیدکننده نوارهای عایق هستند، مثلا در سلفچگان، استان‌های اصفهان، مرکزی و کرمانشاه، حدود پنج سال است که به شدت به قیر معدنی یا طبیعی روی آورده‌اند و برخی از اینها هم صادرکننده‌اند. البته کسانی که بتوانند استانداردها را رعایت کنند بسیار کم هستند.

آیا در حال حاضر قیر معدنی به صورت خام صادر می‌شود؟

بله. چون خشک است آسیاب شده و به صورت پودر صادر می‌شود. ابتدا از معدن به شکل کلوخه به کارخانه آمده و در آن جا آزمایش می‌شود، میزان خاکستر آنکه مشخص شد، بر همان مبنا طبقه‌بندی شده و از زیر پنج درصد تا حداکثر ده درصد برای مشتری تعریف می‌شود. تنها برای ساخت قیر اصلاح شده‌ای که صادر می‌شود، از مکانیزمی که روش ابتکاری من است، استفاده می‌کنیم که در آن میزان خاکستر را تقریبا به زیر یک درصد می‌رسانیم که در نتیجه کیفیت قیر بسیار بالا رفته و در کیسه‌های سی کیلویی برای صادرات آماده می‌شود.

صادرات قیر طبیعی به کدام کشورها صورت می‌گیرد؟

کشورهایی که برای آسفالت از قیرهای اصلاح شده استفاده می‌کنند و همچنین آنهایی که برای ایزولاسیون از آن بهره می‌گیرند مشتریان قیر طبیعی محسوب می‌شوند. در حال حاضر صادرات بیش از همه به هند، بعد از آن استرالیا، اروپا و به میزان کم به چین صورت می‌گیرد. کشورهای فرانسه و آمریکا نیز خود دارای این ذخایر هستند، اما قیمت آن در مقایسه با ایران بسیار بالاست. مثلا محصولی که در ایران برای صادرات تولید می‌شود اگر دویست و پنجاه دلار باشد، در آنجا هزار دلار است. کشورهای دیگر هم چندان این محصول را نمی‌شناسند. اولین کشوری که این محصول را به خوبی شناخت و حتی ما را در کشف این معادن راهنمایی کرد، هند بود. البته میزان صادرات این محصول در سال زیاد نیست و شرکت‌ها در مجموع بیش از بیست هزار تن در سال صادرات ندارند.

با این تفاسیر آیا بهره‌برداری از این معادن مزیت دارد؟

بله. اگر معدن‌دار بتواند گریدبندی، جداسازی خاکستر و طبقه‌بندی را در محل معدن خودش انجام دهد، طبیعتا هم موفق‌تر است و هم شانس صادرات بالایی دارد و در نتیجه اعتماد مشتری را جلب می‌کند و فروشش هم به قیمت مناسب صورت می‌گیرد. اما متاسفانه پراکندگی معادن و امکانات کم معدن داران، مانع از این کار می‌شود.

آیا حمایت‌های دولتی هم از این بخش صورت می‌گیرد؟

دولت در این بخش نقشی ندارد و البته ما به جز برخی تقلب‌ها با معضلی روبه‌رو نبودیم. صرفا در بخش کنترل استانداردها لزوم دخالت دولت احساس می‌شود.

قیمت گذاری برای قیر معدنی طی چه روندی صورت می‌گیرد؟

قیمت با رقابت و عرضه و تقاضا تعیین می‌شود و یک قیمت خاص ندارد. هرچه کیفیت بهتر باشد، قیمت بالاتر است. اما در حقیقت تقاضا است که قیمت را - البته برای صادرات - مشخص می‌کند. ممکن است قیمت سیصد دلار در نتیجه نبود تقاضا به دویست و چهل دلار هم کاهش پیدا کند. در بخش داخلی هم قیمت قیر با کیفیت از حدود چهارصد و پنجاه هزار تومان بالاتر نیست.

نظر شما در مورد اینکه مکانیزم قیمت‌گذاری قیر معدنی از طریق بورس کالا صورت بگیرد چیست؟

من فکر می‌کنم هنوز ضرورت ورود به بورس برای تعیین قیمت احساس نمی‌شود. در مورد رعایت استاندارد هم اکثر کارخانه‌داران خودشان یک آزمایشگاه کوچک دارند که می‌توانند بلافاصله میزان خاکستر را مشخص کرده و بر اساس آن قیمت گذاری کنند. از اول توافق می‌کنند که اگر مثلا میزان خاکستر زیر پنج درصد بود، قیمت آن چهارصد هزار تومان است. ضمن اینکه نمی‌توان طبق معدن قیمت را تعریف کرد چون هر معدنی می‌تواند حاوی قیری با درصدهای متفاوت خاکستر باشد. قیر طبیعی به نسبت درصد خاکستر موجود در آن به طور متوسط بین پنجاه تا چهارصد هزارتومان قیمت‌گذاری می‌شود و همه ترجیح می‌دهند در زمان خرید بر سر قیمت توافق کنند. البته نمی‌توان به طور قطع تضمین کرد که تمام سفارش خریدار با همان درصدی است که درخواست کرده بود، اما این موضوع هم هنوز مشکلی ایجاد نکرده است. از طرفی چون میزان عرضه و تعداد معادن بالا و رقابت کم است، هنوز نیاز به ورود به بورس احساس نشده که مثلا از این طریق از ظلم به معدن دار یا خریدار جلوگیری شود. طبیعتا به محض روبه‌رو شدن با چنین شرایطی، ورود به بورس کالا راه‌حل بسیار مناسبی خواهد بود. هر کالایی می‌تواند وارد بورس شود، چون بورس محل از بین رفتن رانت‌ها، ایجاد فرصت مساوی برای خریداران و فروشندگان، محک زدن و کشف قیمت‌ها است. در این بخش معدن دار به دلیل گستردگی معادن و هزینه پایین کشف و برداشت، هنوز این احساس نیاز را نمی‌کند و این برایشان صرفه اقتصادی دارد؛ البته تا زمانی که مشتری داشته باشند. خریداران هم به دلیل عرضه فراوان، هنوز احساس نمی‌کنند که مثلا کسی رانتی ایجاد کرده باشد که در صورت وجود بورس بتوان در شرایط مساوی با دیگر خریداران بود. هر دو طرف هنوز انگیزه حضور در بورس را ندارند اما ممکن است این ضرورت در آینده احساس شود؛ مخصوصا اگر دولت، کارخانه‌هایی را که آسفالت می‌سازند، مجبور کند که در جاده‌ها حتما از قیرهای اصلاح شده استفاده کنند که از قیر معدنی در آنها استفاده می‌شود، به این ترتیب این محصول وارد عرصه مصرف شده در نتیجه نیاز به رعایت استاندارد پیدا می‌کند. این روند در آینده شرایط را به گونه‌ای پیش می‌برد که ناگزیر به ورود این محصول به بورس هستیم، اما فعلا مثل میوه‌ای است که هنوز به شرایط بورس نرسیده است.