در سه ماه اول سال 2010، افت مصرف واقعی فولاد 5/3 درصد کاهش یافت. در سه ماه دوم پس از چند سه ماه متوالی کاهش، برای اولین بار شاهد رشد در مصرف واقعی بودیم. با توجه به افزایش تدریجی تولید، برنامه‌ریزی شده است مصرف واقعی فولاد در مقایسه با همین دوره در سال 2009 با 3 درصد رشد مواجه باشد.

در نیمه دوم سال ۲۰۱۰، بهبود تقاضا در بازار فولاد به آهستگی، اما با روند ثابتی ادامه خواهد یافت.
کلا رشد مصرف واقعی فولاد در سال 2010 بسیار کند خواهد بود. در سال 2010 بهبود به نسبت بیشتری اتفاق خواهد افتاد که بیشتر به خاطر فعالیت در بخش‌های مصرف‌کننده فولاد از جمله بخش ساخت خواهد بود.به علاوه افزایش کیفیت فولاد نیز در رشد مصرف فولاد تاثیرگذار خواهد بود. در حالت تعادل، مصرف واقعی فولاد در سال بعد بین 4 تا 5/4 درصد رشد خواهد داشت. با وجود بهبودی که وقوع آن در سال 2011 انتظار آن می‌رود، به نظر می‌رسد رسیدن به سطحی از مصرف واقعی فولاد اروپا که قبل از وقوع بحران وجود داشت زمان خواهد برد.مصرف ظاهری فولاد در سه ماه اول سال 2010 نزدیک به 23 درصد رشد داشت و این در حالی است که در سال 2009 شاهد 35 درصد کاهش در مصرف ظاهری فولاد بودیم. با توجه به اینکه مصرف واقعی همچنان چندان چشمگیر نمی‌باشد، چرخه موجودی کالا عامل محرکی در وقوع این رشد محسوب می‌شود.
در مقابل، در سه ماه اول سال ۲۰۰۹ مصرف نهایی بی‌نهایت پایین بود، استراتژی‌ها بر استفاده از موجودی‌های موجود استوار بود و سطح سفارشات و تحویل بارها در اروپا به شدت در سطح پایینی قرار داشت. با وجود اینکه دوباره انبارها پرشدند، اما سطح کلی موجودی کالا از آغاز سال بسیار زیاد بوده است.
کارخانجات اروپایی از این بهبود در اوضاع بازار فولاد سود می‌برند. اگرچه قیمت فولاد پس از آن که در سه ماه سوم سال 2009 افت زیادی را تجربه کرد در مسیر صعودی قرار گرفته است و در سه ماه دوم سال 2010، همان روند مثبتی که در سه ماه اول مشاهده شد ادامه یافت.
با توجه به جهشی که در چرخه موجودی کالا به وجود آمد، انتظار می‌رود در ماه‌های باقیمانده سال از قوت این بازار کاسته شود. با این وجود، برنامه‌ریزی شده است که کل مصرف ظاهری در سال ۲۰۱۰ با ۱۷ درصد افزایش روبه‌رو شود.
در سال 2011، بهبود در مصرف واقعی فولاد عامل مهمی در افزایش مصرف ظاهری فولاد محسوب می‌شود، مصرف ظاهری پیش‌بینی شد.
منبع: سایت کارگزاری بانک ملی