یادداشت
«مفاهیم زیربنایی قیمتگذاری و نهضت کاهش قیمتها»
مهمترین رویداد اقتصادی طی یک ماه آینده تصمیمگیری راجع به طرح پیشنهادی «نهضت کاهش قیمتها» از سوی دولت خواهد بود.
ابراهیم همتی
مهمترین رویداد اقتصادی طی یک ماه آینده تصمیمگیری راجع به طرح پیشنهادی «نهضت کاهش قیمتها» از سوی دولت خواهد بود. تصمیمگیری در رابطه با نحوه قیمتگذاری محصولات صنایع فولاد، ریختهگری و فروآلیاژی با مشکلاتی همراه است و باید منعکسکننده هزینهها و عوامل رقابتی باشد. شاید دلیل اصلی پیشنهاد دهندگان (فولادسازان و فعالان صنعت ریختهگری) از طرح «نهضت کاهش قیمتها» مقابله با اثرات محیطی بازار داخلی باشد که عواملی چون تورم، کاهش و افزایش نرخ ارز، هدفمندسازی یارانهها و غیره را در برمیگیرد.
اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم این طرح دارای دو بعد مکانی و زمانی خواهد بود. در بعد مکانی این طرح دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که نسبت به طرحهای پیشنهادی اینچنینی در سالهای گذشته برتری دارد؛ اما از بعد زمانی ممکن است با توجه به شرایط ویژه حاکم بر اقتصاد کشور و رکود حاکم بر بخشهایی از صنعت طرح در حین اجرا با شکست مواجه شود. در کشور ما همواره سه عامل مرزهای قیمت محصولات صنایع فولاد، ریختهگری و فروآلیاژی را مشخص میکند. عامل اول، هزینه تولید محصولات است که کف قیمت یا حداقل قیمت را مشخص میکند، این در حالی است که هماکنون قیمتگذاری محصولات کمتر از هزینه امکانپذیر نیست و فقط تعداد اندکی از شرکتهای بزرگ دولتی میتوانند این کار را برای مدت طولانی انجام دهند. عامل دوم، قیمت رقبای خارجی بخصوص چینی برای محصولات فولادی و فروآلیاژی است که سقف قیمت یا بالاترین قیمت قابل عرضه را تعیین میکند. در حال حاضر، رقابت نابرابر با تولیدکنندگان خارجی فشارهای زیادی را به شرکتهای داخلی از جمله تولیدکنندگان مواد اولیه وارد میکند. عامل سوم، قانون عرضه و تقاضا است. همیشه بین قیمتهای حداقلی و حداکثری یک قیمت بهینه وجود دارد که تابع تقاضای مشتریان برای محصولات عرضه شده است که با توجه به نیاز و توانایی پرداخت مصرفکنندگان داخلی تعیین میشود. متاسفانه در سالهای گذشته و دور این عوامل در خط مشیهای قیمتگذاری شرکتهای ایرانی جایگاهی نداشت، اما با توجه به اقتضای بازار داخلی ایران در یکسال گذشته تعامل بین این عوامل به خصوص عاملهای اول و دوم خط مشی قیمتگذاری شرکتها را تعیین میکند.
اگر به مفاهیم زیربنایی قیمتگذاری در رابطه با محصولات فولادی، ریختهگری و بخصوص فروآلیاژی دقت کنیم خواهیم دید که کف قیمتها و سقف قیمتها چنان به هم نزدیک شده که به راحتی میتوان قیمت بهینه را تشخیص داد. در چنین وضعیتی عموما شرکتهای در مرز بحران قرار دارند و با کوچکترین فشاری از بالا به پایین موجب بحرانی شدن وضعیت شرکتها و سقوط آنها به ورطه ورشکستگی خواهد شد. البته ممکن است کاهش قیمتها در بخشهای دیگری از صنایع کشور شامل صنایع شیشه، کاشی و سرامیک، مواد شوینده، محصولات کشاورزی و پتروشیمی قابل اجرا باشد؛ اما توسعه آن در شرایط زمانی حال به بخشهای دیگر مخاطرهآمیز خواهد بود.
اقتضائات جهانی و شرایط حاکم بر بازار داخلی، راهبردها و اهداف قیمتگذاری شرکتهای دولتی و خصوصی را تغییر داده است. آنها برخلاف سالهای گذشته راهبرد قیمتگذاری در حد بالا را رها کرده و تحت الزامات خاص بازار داخلی کشور، راهبرد قیمتگذاری حفظ بازار را مبنای عملکرد خود قرار دادهاند. در حال حاضر اکثر شرکتها فقط میخواهند سهم خود را از بازار داخلی حفظ کنند. همچنین با کمال تاسف و تاثر وضعیت برخی از واحدهای بزرگ و کوچک ریختهگری به گونهای شده که آنها برای حفظ موجودیت خود راهبرد قیمتگذاری هزینه منهای سود را دنبال میکنند که ممکن است موجب حذف آنها و وارد شدن لطمات شدید به صنعت ریختهگری ایران شود. شاید راهبرد قیمتگذاری هزینه منهای سود برای آنهایی که نگاه آکادمیک به این بخش از صنعت را دارند، نامعقول باشد؛ اما آنها برای حفظ موجودیت خود مجبور به فعالیت بدون سود هستند. فعالان صنعت فولاد، ریختهگری و فروآلیاژی کشور خواهان این هستند که طراحان این طرح به سوالات زیر که سوال اکثریت آنها است به دقت پاسخ دهند، تا انشاءا... این طرح در آیندهای نزدیک بتواند مبنای مناسبی برای رقابتی کردن محصولات داخلی و حضور موثر آنها در بازارهای بینالمللی باشد. سوال اول، آیا برای عملیاتی شدن طرح به بعد زمانی آن نیز توجه شده است؟ سوال دوم، آیا در شرایطی که بخش مهمی از صنایع کشور توان رقابت با محصولات خارجی حتی در داخل کشور خودمان را ندارند، چگونه میخواهند پس از اجرای طرح با همین شرکتها در بازارهای بینالمللی رقابت تنگاتنگی داشته باشند؟ سوال سوم، آیا با اجرایی شدن طرح در وضعیت کنونی سرمایهگذاری بر روی طرحهای فروآلیاژی و مواد اولیه توجیه اقتصادی خواهد داشت؟
سوال چهارم، نقش وزارت بازرگانی و صنایع و معادن در عملیاتی شدن طرح مبهم است؟ سوال پنجم، اجرای طرح بدون حمایت راهبردی دولت و پرداخت یارانه به شرکتها امکانپذیر نخواهد بود و همچنین کاهش قیمت بدون کاهش هزینه توهمی بیش نیست. بنابراین راهکارهای پیشنهادی این طرح برای کاهش هزینهها چیست؟ اجرای این طرح توسط دولت بدون حمایتهای یارانهای، سودآوری شرکتها را با خطر جدی مواجه خواهد کرد و امید است تا در زمینه قبل از عملیاتی شدن طرح تمهیدات خاصی برای صنایع استراتژیک فروآلیاژی، ریختهگری و فولاد در نظر گرفته شود.
ارسال نظر