بازتاب
پاسخی به جوابیه بورس کالای ایران
دیروز در روزنامه دنیای اقتصاد جوابیهای از سوی بورس کالای ایران درج گردیده بود که بخشهای بسیار جالبی در بین سطور این نوشتار خودنمایی میکرد که از آن جمله میتوان از سطور ذیل نام برد:
محمدحسین بابالو
دیروز در روزنامه دنیای اقتصاد جوابیهای از سوی بورس کالای ایران درج گردیده بود که بخشهای بسیار جالبی در بین سطور این نوشتار خودنمایی میکرد که از آن جمله میتوان از سطور ذیل نام برد: ۱ - بازار بورس، بازاری رقابتی است و قطعا خریدارانی که در بورس و با نرخ رقابتی خرید مینمایند، بیش از سایرین به فکر سود و زیان خود بوده و تمام جوانب کار را سنجیده و سپس اقدام به دادن سفارش، پیشنهاد قیمت و خرید کالا مینمایند و اصولا فعالان بورسها و تجار از جمله افراد باهوش جامعه به شمار میروند؛ گرچه امکان اشتباه و نادرست درآمدن محاسبات و زیان نیز وجود دارد؛ ولی به هر حال کلیه خریداران در چنین بازاری به قواعد آن آشنایی کامل دارند و میدانند که بالا یا پایین رفتن قیمتها در بورسها از خصوصیات اصلی چنین بازارهایی است.
در بورس کالای ایران تولیدکنندگان بزرگ دولتی گاها کالاهای خود را به صورت سلف عرضه میکنند و چون دولت آنها را تضمین کرده است بدون گذاشتن وثیقه بانکی، پول خود را در زمان عقد قرارداد یعنی حداکثر نزدیک به ۳ ماه قبل از تحویل کالا برداشت میکنند.
این خدمت دولت به شرکتهای دولتی برای شرکتهای خصوصی وجود خارجی ندارد. حجم خرید نیز مشخص است و درخور عرضههای غولهای فولادی! در این شرایط بازار که ارزش پول در بازار غیر رسمی نزدیک به ۳درصد و در معاملات بین ۲ تا ۳درصد لحاظ میگردد ۳ ماه خواب سرمایه یعنی نزدیک به ۹درصد کاهش ارزش پول همچنین ۳درصد ارزش افزوده و ۵/۰درصد کارمزد بورس یعنی ارزش معامله در بورس در ۳ ماه آینده یعنی ۵/۱۲درصد افزایش قیمت از عدد درج شده در تالار بورس کالای ایران.
در شرایط فعلی چه کسانی میتوانند با این شرایط خرید کنند که سود هم ببرند ! پاسخ بسیار روشن است. به قول بورس کالای ایران افراد باهوش جامعه که بیش از سایرین به فکر سود و زیان خود بوده و جوانب امر را سنجیده و به قواعد بازار آشنایی کامل دارند. دو گروه توانایی بازی در این بازار را دارند یکی پروژههای بزرگ عمرانی و دیگری شرکتهای سرمایهگذاری دولتی یا شبه دولتی با منابع مالی بالا یا باز همان افراد باهوش جامعه؛ کسانی که میتوانند در سر رسید تحویل کالا با قیمتهای بالاتری فروش داشته باشند تا جایی که سود کافی را هم ببرند. این افراد باهوش جامعه میتوانند شرایط بازار را به سود خود تغییر دهند ولی چگونه؟ پاسخ ساده است.
زمان تحویل کالای سلف همان زمان عرضههای مجدد است. نوسان بورس به سرعت به بازار منتهی میگردد. همین افراد باهوش و بسیار زیرک با نوسان قیمتی در معاملات بازار را به نوسان درآورده، کالاهای خود را با سود مورد نظر میفروشند.
چه کسانی میخرند؛ خریداران واقعی یا فعالان بازار که خبر ندارند جریان چیست. پس از افزایش قیمتها در زمان عرضه کالاهای سلف هماکنون روزهای متمادی است که بازار ساکت شده، چرا؟ بورس میگوید علت اخبار مبنی بر افزایش تعرفه واردات و آغاز فصل ساخت و ساز بوده پس چرا هماکنون دوباره ساکت شد؟ قوانین بورس که چنین اجازهای نمیدهد! بورس که مرجع و ملجا مردم است حالا قضاوت با خوانندگان است.
بنابراین مردم قضاوت کنید که آیا هیچکدام از شما تاکنون برای خرید تیرآهن مورد نیاز برای اضافه کردن یک طبقه به ساختمان منزل مسکونی خود به بورس کالای ایران مراجعه کردهاید؟ اگر مراجعه کردهاید پس چرا تالار بورس اینقدر خلوت است؟ آیا تاکنون یک خریدار جزء در بورس کالای ایران برای خرید یک کالا به مشکل بر نخورده و بالاخص یک کشاورز برای پذیرش کالایی مثلا سیبزمینی مشکلی نداشته؟
جالب است بدانید اولین شرکت غیردولتی که اتفاقا واردکننده هم بوده است نزدیک به ۷ ماه برای پذیرش کالای خود تلاش کرد و نهایتا برای عرضه کالای سلف خود با مشکل جالبی روبرو شد. این شرکت واردکننده از یک بانک خارجی تقاضای تضمین کالای خویش را نمود تا شاید بتواند همچون دیگر شرکتهای دولتی کالای سلف را البته با قیمتهای روز جهانی وارد کند، اما پاسخ این بود که چون ما در صورت وجود مشکلی در عرضه کالا نمیتوانیم از بانک خارجی طلب ضرر و زیان کنیم بانک خارجی را قبول نداریم!
نکته دیگر، یک سوال؛ آیا هیچ شرکتی هم در بورس و هم در خارج از آن اقدام به فروش میکند؟ اگر پاسخ منفی است پس این حجم شایعات و شنیدهها از کجا سرچشمه میگیرد تا جایی که افراد دخیل نیز گاها با گوشه چشمی نظری به این مطلب می نگرند؟ اگر درست است پس تضمین مبنی بر عدم فروش در بازار آزاد که از سوی بورس کالای ایران گاها گرفته میشود، چیست؟ در صورت وجود این شرایط که نگارنده نیز به آن اطمینان ندارد اما اینقدر از گوشه و کنار شنیده است که خود او نیز دچار ابهام شده، آیا میتوان از رانت
نام برد؟
اما نهایتا راهکار:
تولیدکنندگان بزرگ به جای سلف، نقدی معامله کنند. حجم معاملات کاهش یابد. شرایط معاملات تسهیل گردد. پذیرش کالا با سهولت بیشتری صورت گیرد. فرقی بین دولتیها و خصوصیها نباشد. اگر کسی هم در بورس و هم در خارج از آن فروش دارد، معرفی گردد. به جای واردات محصولات نهایی کم کیفیت و کم قیمت که بازار را نیز خراب میکند محصولات میانی همچون شمش وارد شود.
در پذیرش کالاها منافع کل جامعه در نظر گرفته شود نه چند تولیدکننده بزرگ. بورس را با تسهیل قوانین، کاهش کارمزدها و آموزش به میان جامعه وارد کنید.
حمایت از تولیدکنندگان بزرگ دولتی و معاملات آتی به ملزومات واقعی بازگردد. جای مصرفکننده نهایی را در بورس کالای ایران خالی کنید.
Babaloo_eng@yahoo.com
ارسال نظر