روزشمار
نگاهی به تحولات چند سال اخیر شمش فولاد
طی سالهای اخیر بازار شمش فولاد فراز و نشیب زیادی را پشت سر گذاشت به خصوص در بخش واردات، اما به نظر میرسد با سرمایهگذاریهای جدی بخش خصوصی فصل تازهای از بازار این کالا در حال باز شدن است؛ چرا که طی ماههای اخیر و با وجود کمبودهای ناشی از واردات شمش فولاد، بخش قابل توجهی از خطوط تولیدی داخل از طریق منابع شمش داخلی تامین شدند که نوید بخشترین بخش بازار در شرایط فعلی محسوب میشود. در همین راستا یکی از تجار بازار شمش در این نوشته به بررسی روند بازار شمش در چند سال اخیر و دوره پر تلاطمی که این کالا طی این مدت طی کرده است پرداخته که در ادامه میخوانید:
دوره اول؛ دوره محدودیتها
شمش فولاد تا قبل از سال ۸۵ جذابیتی برای تجار نداشت و فروش آن در بازار به سختی انجام میشد و فقط تولیدکنندگان دولتی و نیمه دولتی برای مصرف خود اقدام به واردات این کالا میکردند؛ چرا که پس از بحران اقتصادی در اروپا و آمریکا و ضررهای هنگفت، فعالیت خود را بسیار محدود کرده بودند.
دوره دوم؛بازار متعادل و معقول
اما به دلیل کمبود بازار در بخش مقاطع و واردات این کالاها (میلگرد، تیرآهن، ورق ۲ سیاه، ورق روغنی، کلاف و ...) واردات شمش که دلیل اصلی واردات این کالاها بود (از مبدا چین و روسیه) برای تجار جذابیت زیادی پیدا کرد به خصوص از سالهای ۸۵ تا ۸۸ .
در این دوره همانطور که در خاطر بسیار فعالان بازار هم هست، اعلام قیمت شمش در ساعات اولیه کار (۹ الی ۱۰ صبح) توسط یکی از اعضای فعلی انجمن تولیدکنندگان فولاد در بنادر شمالی و جنوبی کشور انجام میگرفت و به طور کلی تعیینکننده قیمت روز فولاد ایران بود و تمامی تولیدکنندگان و تجار بازار نرخ کالای خود را بر اساس آن قیمتگذاری میکردند.
در دوره مذکور جور بودن کالا یعنی وجود تمام کالاهای مورد نیاز بازار از سایز ۵/۵ کلاف تا سایز ۳۲ همچنین انواع تیرآهن و دیگر اقلام در لیستهای دو صفحهای پیشنهاد قیمت و همچنین قیمتگذاری مناسب، پاسخگویی و مشتری مداری باعث ایجاد یک بازار متعادل و معقول در آن سالها بود که در این میان حضور پررنگ بزرگان بازار و تجار بنام هم در تنظیم آن روزهای بازار که بیشتر متکی به واردات محصول بود تاثیرگذاری زیادی داشت.
دوره سوم؛ درخشش شمش
جهت گیری و حرکت سرمایههای بخش خصوصی که از چند سال قبل به سمت احداث و راهاندازی واحدهای تولیدی هدایت شده بود و در سالهای بعد به ثمر رسید، باعث شد واردات محصولات فولادی دیگر جذابیتی برای تجار نداشته باشد، اما واردات شمش و ورق ۲ سیاه بهدلیل کمبود در تولید داخلی جای آن را گرفت.
فعال شدن واحدهای تولیدی و درخواست برای مواد اولیه و همچنین موقعیتهای سودجویانه و وسوسهکننده در این بازار، شمش را تبدیل به جذابترین کالا در سالهای اخیر کرد که حتی فعالان بزرگ اقتصادی از دیگر بخشها رو به واردات این کالا کردند؛ اما گسترش این فضای وسوسه انگیز، فضایی را برای حضور برخی پدیدهها و فعالیتها نا مربوط کرد که از جمله آنها میتوان به موضوع گروه امیر خسروی اشاره کرد.
نتایج
۱- ورود افراد ناوارد و شرکتهای بدون سابقه که در یک بازه زمانی ۲ الی ۳ ساله از این آب گل آلود سودهای سرشاری را نصیب خود کردند و به دنبال آن قیمتگذاریهای نادرست، باعث خروج قدیمیها و خاک خوردگان این کار شد و این فضا تجار بزرگ را از میدان به در کرد و باعث دلسردی آنان از بازار شد. همزمان با این جریان، بازار شمش و ورق ۲ سیاه از جمله جذابترین بازارها بودند؛ چرا که خرید و فروش شمش و ورق ۲ سیاه طی چند سال اخیر به یکی از شیرینترین و پردرآمدترین کارها بین فعالان بازار تبدیل شده، به طوری که هر فعال بازار به اندازه اعتبار و توان مالی خود سعی در شرکت در این بازار پرتقاضا دارد.
۲- با توجه به نیاز بازار و ظرفیت بالای کشورمان در ذخایر غنی معدنی و حرکت سرمایه بخش خصوصی به سمت احداث و راه اندازی واحدهای تولیدی شمش و همینطور اتخاذ تصمیمات صحیح در خصوص ممنوعیت صادرات مواد اولیه و قراضه توسط سیاستگذاران کشور اینطور به نظر میرسد تا یکی دو سال دیگر از جذابیت این کالا کاسته شود و شاید شاهد انجام اینگونه معاملات به این صورت در بین فعالان بازار نباشیم و تجار و فعالان بازار به سوی واردات قراضه روی بیاورند و مطمئنا خرید و فروش قراضه به عنوان جذابترین کالا در سالهای آینده خواهد بود.
۳- سود حداقلی واحدهای نوردی با احداث خطوط تولید شمش تبدیل به سود حداکثری میشود، ولی به دلیل اینکه در زمان شروع سرمایه اولیه لازم برای ایجاد را نداشته و به بانکها بدهکار هستند و تولید فعلی سودآوری چندانی ندارد، به زحمت کفاف خرج و دخل آنها را میدهد و توان احداث خط تولید شمش را ندارند.
۴- وارد نشدن این واحدها به بورس اوراق بهادار و همچنین تمایل نداشتن به جذب سرمایه و شراکت با صاحبان سرمایه باعث شد تا نتوانند از تمام ظرفیتهای خود استفاده کرده و در حد ارائه محصول با سود حداقلی در محدوده جغرافیایی خود باشند در نتیجه تنها چشم به نوسانات بازار در طول سال و فاصله گرفتن قیمت تمام شده با قیمت بازار دوختهاند. در این میان قطع تعداد انگشت شماری از کارخانههای نوردی که با نقدینگی خوبی شروع به فعالیت کردند در شرایط منطقی قرار گرفتهاند؛ چرا که علاوه بر بازار داخل گوشه چشمی هم به بازار خارجی دارند.
ارسال نظر