حجم تولید و میزان صادرات محصولات فولادی در سال ۱۳۹۰ چقدر بوده است؟

حجم تولید فولاد جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۰ حدود ۱۳ میلیون تن بوده است که حدود یک میلیون و ۵۰ هزار تن از این مقدار صادر شده است، یعنی حدود ۸ درصد که عدد قابل توجهی نیست. میزان صادرات در سال ۹۱ نیز تقریبا همین مقدار خواهد بود، اما حجم تولید حدود دو میلیون تن افزایش خواهد یافت؛ بنابراین میزان صادرات فولاد کمتر از افزایش تولید است. میزان صادرات فولاد در ایران واقعا عدد قابل توجهی نیست، ولی از سوی دیگر ارزش بسیار حیاتی در فرآیند تولید دارد؛ چون از این طریق است که ارز مورد نیاز تامین می شود. در اینجا دوست دارم تاکید کنم که صادرات فولاد به تولید و همچنین عرضه فولاد و محصولات فولادی به بازار داخلی آسیب نمی‌رساند، اما عدم صادرات قطعا باعث کاهش تولید و بروز مشکل برای نیاز داخلی کشور خواهد بود.

همان طوری که می‌دانید واحدهای فولادسازی کشور با تجربه

۴۰ ساله در این صنعت محصولات کیفی مطابق با بالاترین استانداردهای جهانی را تولید می‌نمایند و با کشورهای مطرح جهان رقابت نزدیکی دارند، اما از سوی دیگر صنعت مهندسی، طراحی و ساخت ماشین آلات فولادسازی همگام با کارخانه‌ها نیست و از همین رو نیاز واحدهای تولیدی ما در کنار چند قلم مواد اولیه به خطوط تولید و قطعات یدکی بسیار ارزآوری نیازمندند.

از سوی دیگر محدودیت‌های غربی‌ها در مسدود کردن کانال‌های نقل و انتقال پول از کشورمان در صورت تامین ارز باز هم مشکلات انتقال وجه به تامین‌کنندگان خارجی را دارد که در پاره‌ای از خریدها تا ۳ یا ۴ بار باید مسیر انتقال ارز را تغییر داد که غیر از پرهزینه بودن این کار پروسه‌ای زمان‌بر است و زمان توقف برای پاره‌ای از این نیازها عاملی است که یک شرکت سودده را به ورشکستگی می‌کشاند. حال اینکه صادرات این مشکلات را تا حد زیادی تعدیل می‌نماید و برای واحدهای تولیدکننده فولاد امکان دریافت مواد مصرفی در ازای محصول صادراتی را میسر می‌کنند.

در اینجا باید به یک واقعیت اشاره کنم و آن این است که تولید‌کنندگان فولاد در ایران در شرایط فعلی به دنبال افزایش سود خود نیستند، بلکه تنها هدفی که اغلب فولادسازان دنبال می‌نمایند ادامه فرآیند تولید و جلوگیری از کاهش میزان تولید ماهانه است. مشکلی که بسیاری از صنایع با آن روبه‌رو هستند؛ اما خوشبختانه صنایع عظیم فولاد کشور تا حالا روند افزایشی تولید خود را حفظ کرده‌اند.

با توجه به اینکه منع صادرات کالا به دلیل تعلق گرفتن ارز مرجع برای واردات مواد اولیه بوده چند درصد از فولادسازان موفق به دریافت نرخ ارز مرجع برای واردات مواد اولیه شده‌اند؟

تا آنجا که من اطلاع دارم تا کنون هیچ یک از تولیدکنندگان فولاد ارز مرجع یا به اصطلاح ارز ۱۲۲۶ تومانی دریافت نکرده‌اند. اگر فولادسازان می‌توانستند از ارز ۱۲۲۶ تومانی استفاده کنند قطعا شرایط بسیار بهتری داشتند و دیگر علاقه‌ای به پذیرش ریسک بالای صادرات برای تامین ارز مورد نیاز خود نداشتند؛. اما این گونه نیست. فولادسازان ایرانی نه در فرآیند تولید، نه در بازسازی و نوسازی تجهیزات و نه حتی در توسعه و طرح‌های جدید، در هیچ یک از ارز ۱۲۲۶ تومانی استفاده نمی‌کنند.

در صورت منع صادرات فولادسازان ارز مورد نیاز خود را به چه صورت تهیه خواهند کرد؟

این سوال اساسی ما و تمام اعضای انجمن صادرکنندگان نیز هست. در اصل برای ما مهم است که بدانیم ارز مورد نیاز واحدهای فولادسازی چگونه تامین خواهد شد و بار دیگر خاطرنشان می‌کنم نیاز ما به این ارز در داخل کشور نیست و نیازمند واریز این ارز به حساب تامین‌کنندگان مواد اولیه و قطعات یدکی خطوط تولید در خارج از کشور می‌باشیم. امیدواریم که این اتفاق نیفتد، اما به هر حال در آن صورت احتمالا بانک مرکزی مسوول تامین ارز مورد نیاز و از آن مهم‌تر انتقال آن به تامین‌کنندگان خارجی است. من واقعا امیدوارم که بانک مرکزی قادر به انجام این مهم باشد؛ اما نمی‌توانم با اطمینان بگویم که می‌تواند یا خیر، چرا که در صنعت فولاد با حجم عملیاتی روبه‌رو هستیم که با صنایع دیگر قابل مقایسه نیست.

ارزیابی جنابعالی از ممنوعیت صادرات محصولات فولادی، به عنوان محصولی که ارزش افزوده در آن ایجاد شده، چیست؟

واقعیت این‌گونه نیست. فولاد و حتی فولاد خام بخش مهمی از صادرات کشورهایی نظیر کره جنوبی، ژاپن و چین، آلمان، بلژیک و بسیاری از کشورهای دیگر صنعتی را تشکیل می‌دهد. نباید خودمان را در واژه‌ها اسیر کنیم. فولاد کالایی است که تولید آن قطعا با ایجاد ارزش افزوده بالا، ایجاد اشتغال و افزایش تولید ناخالص ملی همراه است. ژاپن اتومبیل صادر می‌کند و در کنار آن ورق‌های سرد فولادی نیز می‌فروشد. کره جنوبی هم کشتی صادر می‌کند و هم ورق گرم. توقف صادرات فولاد به هیچ عنوان باعث نخواهد شد که به عنوان مثال صنایع خودروسازی ایران محصولی در کلاس جهانی و قابل رقابت تولید کند، اما خوشبختانه فولاد ایران محصولی جهانی و کاملا قابل رقابت با بزرگان این صنعت است.

لطفا مزایا و معایب منع صادرات شمش فولاد و محصولات فولادی را شرح دهید.

در شرایط حاضر انجمن صادرکنندگان محصولات فولادی با صادرات شمش موافق نیست، مگر با ایجاد مکانیزمی که به افزایش ارزش افزوده آن می‌انجامد ، به عنوان مثال صادرات مشترک. صادرات بسیاری محصولات فولادی نیز با هدف تامین ارز خارجی مورد نیاز و انتقال آن صورت می‌گیرد و تولیدکنندگان به دنبال کسب سود مادی نیستند. کالاهایی نیز وجود دارد که تنها با هدف صادرات و ایجاد اشتغال تولید می‌شود و توقف صادرات موجب توقف فرآیند تولید و بیکاری عده‌‌ای از هموطنان ما خواهد شد، البته باید اضافه کنم که با وجود اینکه ما مستقیما در فرآیند تولید فولاد، تامین مواد اولیه و تامین و انتقال ارز قرار داریم هنوز ابعاد مختلف آثار زیانبار توقف صادرات فولاد برای ما مشخص نیست و نمی‌توانیم پیش‌بینی دقیقی از اتفاقاتی که روی خواهد داد ارائه کنیم؛ اما قطعا صنعت فولاد در تولید، توسعه، نوسازی و همین‌طور بازپرداخت وام‌های خارجی دچار مشکل خواهیم شد.

پیشنهاد شما چیست؟

ما بر این باوریم که صادرات فولاد موجب نگرانی دولت نیست و آن چیزی که باعث نگرانی است که دقیقا نگرانی ما نیز همین است، افزایش افسار گسیخته حجم صادرات اتفاقی است که در دهه ۹۰ میلادی در آسیای میانه‌ روی داد. ما معتقدیم سهمیه‌بندی یا تعیین Export Quota بهترین روش برای عبور از شرایط فعلی است. البته کالاهایی نیز داریم که در آن با تراز مثبت تولید نسبت به مصرف کشور روبه‌رو هستیم و چاره‌ای نداریم به جز صادرات آن کالاها. در پایان یک بار دیگر یاد آوری می‌کنم که در شرایط کنونی کشور تولیدکنندگان فولاد به دنبال افزایش میزان سود خود نیستند و تنها هدفی که دنبال می‌کنند حفظ روند افزایشی فرآیند تولید فولاد است، توقف صادرات فولاد، متاسفانه این روند را تحت تاثیر قرار خواهد داد.