دنیای اقتصاد بررسی کرد:
شرایط جهانی، نفت و آینده بازار فولاد
بازار فولاد چندی است که در رکودی بیسابقه به سر میبرد. این مطلب که آینده این بازار و مسیر صعودی یا نزولی، همچنین روند عمومی تغییرات قیمتها و تقاضا چه خواهد شد مهمترین پرسش مطرح شده است.
محمدحسین بابالو
بازار فولاد چندی است که در رکودی بیسابقه به سر میبرد. این مطلب که آینده این بازار و مسیر صعودی یا نزولی، همچنین روند عمومی تغییرات قیمتها و تقاضا چه خواهد شد مهمترین پرسش مطرح شده است. با توجه به ادامه بحران جهانی و واردشدن بحران به بخش واقعی اقتصاد و افزایش بیکاری و شرایط حاکم بر بازار این کالا در جهان بالاخص کشور چین به احتمال قوی فولاد در سال آتی مسیری نزولی را طی خواهد کرد.
نکته مهم این است که بازار فولاد بازاری پراکنده و خود تابعی از چند متغیر مهم بوده و خود متغیری برای بسیاری از بازارها است. این بازار که خود دارای اقتصادی خرد در ابعاد جهانی است، وابسته به اقتصاد کلان جهان بالاخص اقتصاد بازار آزاد است. روند عرضه و تقاضا و همچنین میزان هزینه تولید، هزینههای جانبی و قیمت تمام شده در این بازار همچون دیگر کالاها برآیند قیمتگذاری این کالای مهم در بازار است. به تجربه ثابت شده است که قیمت نفت، نرخ بهره و سیاستهای پولی مالی منطقهای و جهانی، ارزش سهام، شرایط و بحرانهای سیاسی و منطقهای و بالاخص اوضاع عمومی اقتصاد (که هماکنون بسیار مورد نظر قرار میگیرد) در شرایط بازار، میزان عرضه و تقاضای واقعی و قیمت تمام شده این کالا تاثیر بسیاری دارد که از این دو مورد قیمت نفت مهمترین عامل در هزینه تولید و شرایط اقتصاد کلان جهانی مهمترین شاخص در قیمت مورد معامله و عرضه و تقاضا و حجم معاملات این بازارها میباشد.
هماکنون شرایط اقتصاد جهانی بهگونهای پیچیده و مبهم شده که کمتر موسسه یا تحلیلگری به اظهارنظر قاطع روی میآورد. در این شرایط میتوان اظهار داشت که کاهش رشد اقتصادی، بازارهای مالی را بیثبات نگهخواهد داشت. این مساله به مشکلات در روند وامدهی، افزایش ریسک سرمایهگذاری و عدم آرامش فکری سرمایهگذاران انجامیده که بر اقتصاد کشورهای توسعه یافته همچون اروپا و سپس دیگر کشورها موثر خواهد بود. روند رشد جهانی احتمالا تا اواخر سال ۲۰۰۹ یا حتی ۲۰۱۰ به حالت اول باز نخواهد گشت.
سقوط قیمتهای انرژی و دیگر مواد اولیه و کاهش تقاضای واردات توسط کشورهای پیشرفته از پیشرفت و رشد اقتصاد در کشورهای در حال توسعه و بازارهای نوظهور جلوگیری خواهد کرد.
به جرات میتوان گفت که بحران اقتصادی در جهان هماکنون در مرحله اصلی قرار داشته و ضربه به تولید و تقاضا همچنین بیکاری و کاهش درآمد تا چندی دیگر خودنمایی خواهد کرد. در چند روز گذشته ارزش سهام داوجونز بهعنوان شاخص صنعت غرب وارد چرخه نزولی دیگری شده و همچنین بیکاری و کاهش درآمد افزایش چشمگیری داشته است.
کارخانهها یکی پس از دیگری ورشکسته شده یا در شرف ورشکستگی هستند. اعتماد مصرفکنندگان به بخشهای تجاری کاهش یافته و افت شدید حجم تجارت جهانی و کاهش شدید مصرف در آمریکا و دیگر بازارهای صنعتی رخنمایی میکند. رکودی همانند و یا سختتر از رکود دهه ۳۰ میلادی از احتمال به یقین بدل شده است.
در اقتصاد کلان بازارهای جهانی رکود وارد بخشهای واقعی و موثر اقتصاد شده و در بخشهای مالی و اوراق بهادار توفانی به پا کرده که ادامه دارد. شاخص سهام داوجونز پس از ثباتی نسبی در بالای ۸۰۰۰ واحد مجددا کاهش داشته و هماکنون به نزدیک ۶۵۰۰ واحد رسیده است.
روند نزولی این سهام از آیندهای نزولی برای قیمتها و بالاخص روند اقتصاد حکایت میکند. در این بین نتایج اقدامات دولتها نیز تاکنون ناامیدکننده بوده و بحران طولانی تر شده است. چهره حقیقی این امر تا چند ماه آینده با چشم قابل ملاحظه خواهد بود.
مطلب دیگری که بر این بازار بسیار حائز اهمیت بوده و بیش از ۳۰درصد قیمت تمام شده فولاد را شامل میشود قیمت نفت خام است. این حامل انرژی و یا موتور محرک اقتصاد جهانی هماکنون با کش و قوسهای فراوان و متغیری روبهرو است. اوپک با تلاش بیسابقهای سعی در بالا نگهداشتن قیمت نفت دارد. این در حالی است که قیمتهای فعلی به سرمایهگذاریها در این حرفه زیان جدی وارد میسازد. سطح ذخیرهسازیهای نفت در مقایسه با ۵ سال گذشته بیشترین حد بوده و پیشبینی میشود جز در موارد مقطعی این سطح باز هم بالا بماند. کاهش تولید اوپک تاکنون بر این امر تاثیر جدی نداشته است. ابهام و سردرگمی در این بازار به وفور دیده میشود. هماکنون شرایط نفت از عرضه و تقاضا جدا شده و بیشتر به شرایط اقتصادی جهانی و بیم و امیدها وابسته شده است.
برخی خبرها و گمانهزنیها از افزایش قیمت نفت تا ۶۰دلار حکایت میکند. برخی دیگر نیز کاهش تا سطح ۲۰ تا ۲۵دلار را پیشبینی میکنند که هر دو این دو سناریوها از دلایل قابل قبولی برخوردار هستند. از طرفی کاهش تولید در بازار موثر بوده و احتمال کاهش بیشتر تولید نیز متصور است. از سویی شرایط جهانی عرضه و تقاضا و ترس از رکود گسترده کنونی و فراگیر شدن بیشتر رکود باز هم به کاهش بیشتر قیمتها منجر خواهد شد.
البته در صورت افزایش قیمت نفت هزینه تولید فولاد افزایش مییابد در حالیکه این افزایش قیمت تاثیر چندانی بر تقاضای فولاد نخواهد داشت و تنها میتواند جو روانی حاکم بر بازار را اندکی بهبود بخشد. این شرایط به افزایش قیمت فولاد به دلیل تمایل روند عرضه - تقاضا به سمت فزونی تقاضا بر عرضه نرفته و افزایش قیمت تحمیل شده به بازار به دلیل رقابت در بازار نیست.
این شرایط یک رکود تورمی را در بازار این کالا پدید خواهد آورد. این حالت منجر به فشار بیشتر بر تولیدکنندگان فولاد شده و مسیر بهبود را اندکی سهل تر خواهد کرد. افزایش قیمت نفت در شرایط کنونی و در بازه زمانی کوتاه مدت، نه به سود بازار فولاد و نه به سود اقتصاد جهانی بوده اما در خصوص حجم سرمایهگذاری در صنعت نفت وضع اینگونه نیست.
در صورت کاهش قیمت نفت، هم بیاعتمادی به بازار افزایش یافته و هم هزینه تولید کاهش مییابد یعنی موج دیگری از کاهش قیمتها در بازار فولاد. این مطلب نیز دقیقا به زیان بازار فولاد خواهد بود. شرایط این بازار در هر دو مورد به زیان صنعت فولاد است و هیچیک بر دیگری برتری زیادی ندارند. ثبات قیمت این حامل انرژی نیز از تاثیر تغییرات آن بر این بازار کاسته و حتی آن را به سمت تغییرات صفر منتهی خواهد کرد. با توجه به موارد ذکر شده نفت و تغییرات قیمت آن هیچگونه تاثیر مثبت حائز اهمیتی بر بازار فولاد نداشته و به زیان این کالا نیز خواهد بود. بازار فولاد در برابر دو انتخاب بازار نفت قرار دارد. یا کاهش قیمت و ادامه رکود و یا افزایش قیمت و رکود تورمی راه دیگری وجود ندارد. برای بازار فولاد رکود تورمی و افزایش قیمتها در میان مدت اثرات بهتری به نسبت رکود خواهد داشت.
تولیدکنندگان با زیان ده شدن از حجم تولید خود خواهند کاست در نتیجه عرضه بیش از تقاضا متوقف خواهد شد و بازار دوباره به حیات خویش باز خواهد گشت.
چین بهعنوان بزرگترین فولاد ساز جهانی هماکنون همچون شاخص بازار این فلز پر اهمیت خودنمایی کرده. این بازار چندی است که در نوسانی چشمگیر بهسر میبرد. در ابتدا افزایش شدید قیمت و نهایتا سقوط آزاد این بازار. در گذشته نزدیک و بالاخص پس از ماه نوامبر سال جاری قیمتها در حال افزایش آرامی بوده است.
این شرایط به بهبود نسبی بازار فولاد انجامید. هماکنون و در آغاز ماه مارس مجددا قیمتها مسیر کاهشی به خود گرفته است. به گزارش متال بولتن بائواستیل بهعنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد چین و رهبر دیگر فولادسازان این کشور برای ماه آوریل قیمتهای محصولات تخت، ورق و گالوانیزه خود را کاهش داده است. این شرکت با وجود مشکلات عدیده خود بالاخره در برابر کاهش تقاضا و واقعیات بازار عکسالعمل نشان داده و تسلیم شده است. این کاهش پس از ماه نوامبر تاکنون بیسابقه بوده است. اگر به دیگر تولیدکنندگان نیز نظری بیفکنیم شرایط مشابه یا وخیمتری را ملاحظه خواهیم نمود.
هبی استیل و اوهان استیل دومین و سومین تولیدکننده بزرگ فولاد هر دو قیمتهای محصولات تخت خود را برای ماه آوریل کاهش دادهاند. این کاهش نزدیک به ۴۴دلار در هر تن میباشد. این اقدام با توجه به واقعیات بازار صورت گرفته و برای جلب مشتری خواهد بود. به گفته یکی از تجار، نمیتوان پذیرفت که بازار در نیمه اول سال مسیر بهبود را در پیش بگیرد. هماکنون تجار هستند که از مشتریها تقاضای قیمت میکنند.
به گفته مدیر شوگانگ، هشتمین کارخانه بزرگ فولادسازی در چین قیمت فروش فولاد چین به زیر قیمت تمام شده آن رسیده است. او افزود در صورت کاهش ۲۰درصدی از تولید، شاید عرضه و تقاضا متعادل شود. تنها از چهارم فوریه قیمتها ۱۳درصد تنزل یافته است. کارخانهها امیدوار بودند دولت، برنامه اقتصادی ۵۸۵میلیارددلاری خود را شروع کند، ولی هنوز شروع این برنامه اعلام نشده است. بیش از ۶۰درصد از کارخانجات چین تولیدات خود را با ضرر به فروش میرسانند. بعضی از آنها ۲۰درصد از ظرفیت تولید خود را حذف کردهاند تا از زیان خود بکاهند. دولت چین به دنبال منطقیسازی قیمت فولاد از طریق کاستن قیمت مواد اولیه و رقابتی کردن این صنعت است.
چهره واقعی صنعت فولاد چین و بالاخص بازارهای این کشور چهرهای نزولی است. بسته پیشنهادی دولت چین نیز که موجی از امید را در این کشور به وجود آورده بود نیز کاری از پیش نبرده است.
یکی از مهمترین دلایل روند صعودی بازار فولاد چین تاکنون امید به بهبود شرایط پس از ارائه بسته حمایتی دولت چین بوده که تاکنون خبر موثقی از تاثیرات آن جز جو روانی منتشره دیده نشده است. در برخی از خبرها از احتمال کسری بودجه دولت چین نیز اخباری مخابره شده است.
هماکنون جوی از بیاعتمادی به این بسته حمایتی در چین رواج یافته است. در خصوص سنگآهن در این نشریه مطالب بسیاری ذکر شده و روند کاهش قیمت آن نیز برای آینده پیشبینی گردیده است. قیمت سنگآهن وارداتی در بنادر این کشور با کاهش قیمتی کمسابقه مواجه شده و این کاهش چهره واقعی تولیدکنندگان را برای روزهای آینده مشخص کرده است. هماکنون قیمتها مجددا به سطح ماه دسامبر باز گشته است. تنها نوید بازار آتی فولاد این کشور افزایش تردیدها است. خریداران منتظر کاهش بیشتر قیمتها هستند.
تولیدکنندگان ژاپنی نیز روند کاهش قیمت را در پیش گرفتهاند. قیمت آهن اسفنجی این کشور در بنادر چین از قیمت پیشنهادی تولیدکنندگان کشورهای مشترکالمنافع که بهصورت سنتی تولیدکننده مواد میانی صنعت فولاد هستند نیز کمتر پیشنهاد گردیده است.
شنیدهها حاکی از آن است که کشورهای CIS نیز برای تکمیل روند کاهش قیمتها، نرخهای پیشنهادی بیلت خود را برای تحویل ماه آوریل و روی عرشه کشتی در بنادر دریای سیاه نزدیک به ۳۰دلار کاهش دادهاند. بنابراین بیلت برای ماه فوریه در قیمتهای ۲۹۰ تا ۳۰۰دلار معامله خواهد شد. این استراتژی برای حفظ بازار و امنیت تجارت در آینده انجام گرفته است. این در حالی است که برخی از تجار از این خبر اظهار بیاطلاعی میکنند. خرید این کالا در آسیای جنوب شرقی نیز در حال کاهش بوده که به کاهش قیمتها خواهد انجامید.
تجار محلی در جنوب شرقی آسیا معتقدند بازار معاملات نقدی ورق سرد در خاور دور عملا مرده است. خریداران هیچ اعتمادی به بازار ندارند. آنها سیاست صبر و انتظار را همچنان ادامه میدهند. هیچکس به دنبال واردات نمیرود. از کارخانجات داخلی نیز خریدی صورت نمیگیرد.
آمریکا شرایط حمایتی در پیش گرفته که به اعتراض بسیاری از فعالان انجامیده است. در این کشور موجودی مواد اولیه، میانی و محصولات نهایی بسیار بالا است. بستههای حمایتی نیز تاکنون کاری از پیش نبردهاند. به گفته یکی از تجار آمریکایی، بازار آمریکا کاملا در رکود و حتی قیمتهای پایین نیز جذابیتی برای خریداران ندارد. بازارها از مواد اولیه و میانی تا اواخر ماه مه پر هستند.
شرایط اروپا وخیمتر از دیگر بازارها است. تجار اروپا تقریبا از بازارها فاصله گرفتهاند. تحلیلگران اقتصادی در انگلستان شاهد کاهش تقاضای فولاد هستند. سرعت و حجم این کاهش تقاضا همه را متعجب ساخته است. بهگزارش MEPS در ژانویه، تقاضا در نیمه اول سال ۲۰۰۹ در تمام دنیا پایین خواهد آمد. تقاضا در بخش اتومبیل سازی، لوازم خانگی و مسکن به شدت کاهش یافته است.
ارسال نظر