گزارشی از آخرین تحولات بازار آهن
بازار فولاد به کجا میرود؟
حدود ۵ ماهی میشود که بازار آهن در رکود بهسر میبرد و بهواسطه آن بسیاری از تولیدکنندگان کاهش تولید دادهاند و تجار و فعالان این بازار نیز در نگرانی به سر میبرند که علت اصلی آن کاهش تقاضا است دراین میان غالب خریداران به امید کاهش بیشتر قیمتها از خرید خودداری کردهاند. شرایط به گونهایاست که قیمتها نزدیک به کف رسیده و احتمال کاهش محسوس قیمتها دور از ذهن است.
محمدحسین بابالو
حدود ۵ ماهی میشود که بازار آهن در رکود بهسر میبرد و بهواسطه آن بسیاری از تولیدکنندگان کاهش تولید دادهاند و تجار و فعالان این بازار نیز در نگرانی به سر میبرند که علت اصلی آن کاهش تقاضا است دراین میان غالب خریداران به امید کاهش بیشتر قیمتها از خرید خودداری کردهاند. شرایط به گونهایاست که قیمتها نزدیک به کف رسیده و احتمال کاهش محسوس قیمتها دور از ذهن است. البته شرایط صعودی و نزولی بازارآهن همچون تابع سینوسی نوسان داشته که دامنه آن نیز فاصله زمانی بین ۸ تا ۱۰ سال است. همچنین این کالا وابستگی عجیبی نیز به قیمت نفت خام دارد. نیاز ایران به فولاد بیش از ۲۰میلیون تن تخمین زده میشود که حداکثر ۱۱میلیون تن آن در داخل توسط بخش دولتی تولید شده و مابقی از طریق واردات تامین میشود. هرگاه از تولید فولاد نامی به میان میآید ناخودآگاه ذوب آهن اصفهان، فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و دیگر تولیدکنندگان دولتی این کالا در ذهن تداعی میشود. این تولیدکنندگان بزرگ که برای تولید فولاد از سنگ آهن استفاده میکنند، چیزی نزدیک به نیمی از این بازار را در اختیار دارند، بنابراین سکه تولید فولاد داخلی بالاخص انواع ساختمانی آن روی دیگری نیز دارد. روی دیگر این سکه صنایع نورد داخلی بوده که غالبا توسط بخش خصوصی احداث و مدیریت میشود. ماده اولیه این صنایع بیلت یا همان شمش است که بخشی از آن در داخل تولید و بخش بزرگتر از خارج وارد میشود. به گزارش وزارت بازرگانی در ۱۲ ماه گذشته بیلت یا شمش آهن غیرممزوج با حجم واردات بیش از ۴میلیون تن و ارزش ۹/۱میلیارددلار بوده که در بین کالاهای وارداتی ایران پس از بنزین مکان دوم را اشغال کرده است. در واقع نوردکاران کوچک که علاقه زیادی برای وارد کردن محصولات خود به بورس کالا ندارند، بخش بزرگی از بازار غیررسمی آهن کشور را تغذیه و اداره میکنند. با توجه به عدم کفاف تولید داخلی شمش، واردات این محصول میانی همچون شاهرگ حیاتی صنعت نورد کشور بوده و تعیین مسیر نوسان قیمت این کالا، کلید بررسی بازار خواهد بود. با توجه به واردات شمش از بنادر شمالی و جنوبی و از کشورهای مشترکالمنافع و سایر کشورها بالاخص کشورهای اروپایی و چین و ورود بیلت به بورس فلزات لندن LME به سادگی میتوان نوسان قیمت وارداتی بیلت به عنوان معرف بازار محصول نهایی محصولات فولادی کشورمان را رصد کرد، متاسفانه عدم ورود بیلت وارداتی به بورس کالای ایران با توجه به حجم عظیم واردات این کالای واسطه یکی از نقاط ضعف این بورس و شفافیت بازار این کالا در کشور است.
نوسان قیمت بیلت در بورس فلزات لندن مسیری نزولی و سپس صعودی داشته است. با توجه به هزینههای تولید هر تن بیلت و قیمت قراضه و برق و سوخت و اطلاعات موجود به این نتیجه میرسیم که قیمت بیلت هماکنون به ثبات رسیده است. بیلت پس از قیمتهای نزدیک به ۱۲۰۰دلار در هر تن به ۳۰۰ و ۳۱۰دلار بر هر تن رسیده و هماکنون نزدیک به ۳۶۰ تا۳۷۰دلار در بازار اروپا به ثبات رسیده است. نکتهای که در این بین درخصوص واردات این کالا خودنمایی میکند فاصله موجود بین بازار ایران و بازارهای جهانی است که زمانی بین ۱ تا ۲ ماه زمان وجود دارد، یعنی اگر کسی بخواهد این کالا را وارد نماید از لحظه درخواست خرید و صدور پروفرما و تایید آن و سپس افتتاح حساب LC و بارگیری این کالا و صدور کارنتیر بینالمللی و نهایتا ثبت سفارش برای واردات و مراحل ترخیص و ورود به کشور چیزی بین یک تا ۲ ماه و گاهی بیشتر برای مسافتهای طولانیتر و مراحل پیچیدهتر زمان وجود خواهد داشت. هماکنون این زمان بین بیلت ۳۱۰دلاری در LME بهعنوان پایین ترین قیمت ثبت شده و شرایط کنونی وجود دارد، یعنی در صورت اقدام به واردات هماکنون ارزانترین قیمت بیلت در چند ماه گذشته به کشور وارد شده است. موید این مطلب شایعه بیلت ۴۱۰دلاری در بنادر و درخواست فروش برای بیلت ۴۵۰دلاری در بنادر شمالی است. این در حالی است که این کالا و کالاهای مشابه از ۴۹۵هزار تومان به بالا پیشنهاد میشود.
با فرض قیمت پایه ۴۵۰دلار در بنادر و ۵۰دلار برای حملونقل و بارگیری و هزینههای جانبی قیمت در کارخانه بیلت و در انبار برابر ۵۰۰دلار خواهد شد. همچنین هزینه بین ۱۳۰ تا ۱۵۰دلار برای نورد هر تن فولاد ساختمانی و قیمت در کارخانه. فرض قیمت ۳۰ تا ۵۰دلار از کارخانه تا بازار با احتساب هزینه حملونقل و انبارداری و بارگیری، یعنی چیزی بین ۶۶۰ تا ۷۰۰دلار و با احتساب مالیات و عوارض و بیمه که ۳۰دلار لحاظ میشود چیزی بین ۶۹۰ تا ۷۳۰دلار است. با فرضدلار ۹۸۵ تومان برابر ۶۸۰ هزار تومان تا ۷۱۹هزار تومان خواهد بود. این محاسبات را میتوان با ریال نیز محاسبه کرد. هزینههای جانبی تولید شاید قابلانتقاد باشد، ولی با توجه به توقف مقطعی تولید و مشکلات موجود از جمله تحریم و ... که متاسفانه موجود میباشد و هزینههای پرمیوم و بالاخص واسطهها و فعالان بازار نیز در این بین از اهمیت بالایی برخوردار است. در آخرین معاملات بورس کالا قیمت هر تن تیرآهن متوسط ۷۱۰هزار تومان معامله شد. هماکنون قیمت معامله در بازار نیز در همین بازه قیمتی بوده و با نوسانات محدود و احساسی تغییر میکند. با توجه به شرایط بازار غالب تحلیلگران از احتمال کاهش بیشتر قیمتها خبر میدهند و با توجه به مشکلات مالی برخی از فعالان اصلی این بازار و جو روانی و احساسی و امید خریداران به کاهش قیمتها و به عبارت دیگر عوامل غیربنیادی این بازار این احتمال چندان دور از ذهن نیست. کاهش قیمت یقینا مقطعی بوده و به سرعت هزینه تولید افزایش خواهد یافت. هماکنون نیز گاها تولید مقرون به صرفه نبود و در صورت کاهش قیمتها، بازار شدیدا شکننده خواهد شد. واردات نیز با توجه به این شرایط و مسیر آرام بهبود مجدد اقتصاد چین از جذابیت واردات این قبیل مصنوعات و کالاها با توجه به احتمال وضع تعرفه و سایر موارد از جذابیتی همچون گذشته برخوردار نیست. نکته مهمتر درخصوص هزینه تولید آنکه قیمت بیلت بیش از ۶۰دلار در بازارهای مدیترانه افزایش قیمت یافته و با توجه به فاصله زمانی بین ایران و اروپا یا خاور دور این موج افزایش قیمت به ایران نیز خواهد رسید. این مطلب به دلیل افزایش هزینه تولید به بازار غیررسمی نیز یقینا افزایش خواهد یافت. به دلیل کاهش قیمت نفت و کاهش درآمد کشور و همچنین تغییر بودجه عمرانی به بودجه جاری از حجم تقاضا باز هم کاسته شده، ولی به دلیل بازگشتن خریداران به بازار با افزایش قیمتها باز مسیر صعودی قیمت ادامه خواهد یافت. بنابراین شرایط مبهم کنونی بسیار نزدیک به کف قیمتها است که بهترین زمان برای خرید خواهد بود، زیرا در صورت کاهش بیشتر قیمتها به دلیل بازگشتن خریداران دیگر امکان خرید وجود نخواهد داشت و بسیاری از تجار از فروش ممانعت خواهند ورزید. افزایش قیمت نفت خام و احتمال وضع تعرفه از سوی دولت نیز به این شرایط کمک قابل توجهی خواهد کرد. فاصله بین بیلت ۳۰۰دلاری تا ۳۷۰دلاری نیز مسیر صعود قیمت را نشان خواهد داد. موجودی انبارها نیز به دلیل احتمال زنگ زدگی و مشکلات مالی تولیدکنندگان آرامآرام به بازار وارد میشود و این حجم موجودی انبارها به دلیل کاهش عرضه از سوی تولیدکنندگان بزرگ دولتی که اصطلاحا به قطره چکانی تعبیرمیشود، در حال کاهش است. روزها و هفتههای آتی و در کوتاه مدت بازار حالت متغیر و شدیدا احساسی داشته و پس از آن؛ ابهام حاکم شده که دیری نخواهد پایید، بازار مسیر صعودی آرامی در پیش گرفته و به ثبات خواهد رسید.
ارسال نظر