محمدحسین بابالو

سنگ‌آهن چندی است که با کاهش قیمت و بالاخص کاهش حجم خرید و فروش مواجه شده و تفسیر این شرایط برای آینده صنعت فولاد و تجار و تولیدکنندگان این کالا حائز اهمیت بسیاری است.

قیمت این کالا پس از رشدی افسار گسیخته از ۲۰ تا ۲۵ دلار در سال‌های اخیر به ۱۸۸-۱۸۵ دلار در ماه جولای سال ۲۰۰۷ میلادی رسیده و پس از آن با روندی قهقرایی به قیمت‌های نزدیک به ۷۲ دلار در چند روز گذشته رسید. هم‌اکنون و پس از چند روز کاری با رشد ناچیز قیمت مواجه شده و در تحلیل‌های گذشته احتمال کاهش مجدد قیمت مطرح گردید که با فرض احتمال کاهش قیمت نفت این احتمال قوت می‌گیرد. با توجه به واردات وسیع سنگ‌آهن به چین این کشور مهم‌ترین مرجع قیمت‌گذاری این کالا در جهان به حساب آمده و کشورهای برزیل، استرالیا، هند، آفریقای جنوبی و ... مهم‌ترین تامین‌کنندگان سنگ‌آهن چین هستند. در آخرین خبرها به نقل از متال بولتن آمده که غالب شرکت‌های چندملیتی معدنی و تامین‌کننده سنگ‌آهن چین از جمله واله برزیل، BHP بیلتون، ریوتینتو و ... تولید خود را کاهش داده و با جدیت با عرضه بیش از تقاضا مقابله کرده یا به گونه‌ای عمل کرده‌اند که از کاهش قیمت کمترین ضرر را متحمل شوند. این درحالی است که به احتمال قوی با توجه به سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته شرایط آتی برای این شرکت‌ها به هیچ عنوان روشن و جذاب نیست. به طور مثال بیشتر شرکت‌های بزرگ معدنی اقدام به تعدیل نیرو کرده‌اند و طرح‌های توسعه را یا مسکوت یا با تغییرات هزینه‌ای و با ارجحیت بیشتر پیگیری می‌کنند. هم اکنون نزدیک به ۷۰ میلیون تن سنگ‌آهن در بازار چین موجود بوده که موید سبقت عرضه بر تقاضا است.

شرکت BHP بیلتون به عنوان دومین شرکت بزرگ معدنی جهان در برابر کاهش تولید مقاومت کرده و حتی اقدام به چارتر کردن بعضی از کشتی‌ها به مقصد چین کرده که این اقدام مشکوک به نظر می‌رسد. با توجه به سابقه فعالیت این شرکت احتمال اقدامات ظاهری و گاها غیرمنطقی از طرف بزرگان این شرکت بعید به نظر نمی‌رسد. غالب کارخانجات چینی یا در حجم‌های کوچک اقدام به خرید کرده یا نیاز خود را از طریق موجودی حاضر در بنادر تهیه می‌کنند. هند به عنوان یکی از تامین‌کنندگان بزرگ سنگ‌آهن چین و از رقبای برزیل و استرالیا نرخ مالیات بر صادرات سنگ‌آهن را از ۱۵درصد کاهش داده و برای انواع دانه‌بندی شده فاین Fine ا۸ درصد و برای انواع

کلوخه Lump ا۵ درصد را لحاظ کرده است. این مطلب کمک شایان توجهی به تجار سنگ‌آهن هندی خواهد کرد. این مطلب مورد توجه تجار چینی واقع نشده است. قیمت سنگ‌آهن مسیر رو به رشدی یافته و برای پیشنهاد فروش offer قیمت ۷۷-۷۵ دلار برای سنگ‌آهن ۵/۶۳درصد محتوی آهن و به صورت cfr پیشنهاد شده که از قیمت‌های قبلی که ۷۵-۷۴ بوده است رشد کمی داشته و برای قراردادهای فروش Transaction از ۷۴-۷۲ دلار بر هرتن به ۷۵-۷۴ دلار رسیده است. برای سنگ‌آهن ۵۹درصد دانه‌بندی شده قیمت پیشنهادی ۵۹-۵۸ دلار بر هر تن و برای قرارداد معامله ۵۵ دلار بر هر تن مورد معامله قرار می‌گیرید. قیمت‌ها اندکی رشد داشته و این افزایش قیمت به عقیده بسیاری از تجار حالت احساسی خواهد داشت. این افزایش قیمت بیشتر از سوی تجار هندی و در قراردادها و پیشنهادهای فروش بوده و می‌توان گفت که این افزایش قیمت حالت احساسی و ریسک تجار هندی است. یا رونق کمی به بازار تزریق شده و شاید با بی‌میلی دیگر فعالان بالاخص خریداران این کالا مواجه شود.

نکته مهم در این خصوص تلاش کارخانجات تولیدی در پر کردن انبارهای خود تا قبل از پایان سال ۲۰۰۸ میلادی است که به افزایش تقاضا و بالطبع به افزایش قیمت انجامیده است. اقدام شرکت BHP بیلتون در خصوص مقاومت در برابر کاهش تولید را نیز می‌توان در این خصوص تفسیر و تعبیر کرد. البته به احتمال زیاد بسته محرک ۴ میلیارد یوآنی دولت چین برای سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ موثر بوده و۱۰۰ میلیون تن به تقاضای آهن در این کشور می‌افزاید. هم اکنون زمان تعیین قیمت پایه سنگ‌آهن برای بازه یک‌ساله سال آتی میلادی بوده و با توجه به نیاز اروپا به سنگ‌آهن که نزدیک به ۱۴۰ میلیون تن است این قرارداد اهمیت بسیاری خواهد داشت. با توجه به موارد ذکر شده و صحبت‌های

صورت گرفته در کنفرانس پاریس به احتمال قوی این شیوه تعیین قیمت پایه یک‌ساله Benchmark مورد توافق طرفین بوده و ادامه خواهد داشت. هم اکنون قیمت پایه قراردادهای طولانی مدت به سطوح قراردادهای نقدی و کوچک بسیار نزدیک شده و با توجه به کاهش تولید بسیاری از واحدهای کوچک و با بهره‌وری پایین از جمله در کشورهای آسیایی و اروپای شرقی از جمله ورشکستگی بسیاری از این واحدها میزان تقاضا کاهش داشته و احتمال کاهش قیمت محموله‌های spot نیز باز وجود دارد. در تحلیل‌های گذشته و در زمانی که نفت بالای ۱۰۰ دلار قیمت داشت هزینه تمام شده یک تن سنگ‌آهن را ۹۳/۳۷۵ دلار محاسبه کردیم. این در حالی است که قیمت‌ها شدیدا کاهش داشته و هزینه‌های تولید نیز کاهش چشمگیری داشته است. هم‌اکنون بسیاری از معادن کوچک تولید را متوقف کرده و به سینه کارهای پرعیار و با نسبت باطله‌برداری کمتر مراجعه کرده‌اند. این اقدام در کاهش تولید و کاهش هزینه تولید بسیار موثر خواهد بود. این مطلب در کنار کاهش شدید تولید معادن بزرگ و نیمه‌فعال شدن بسیاری از معادن کوچک بیشتر خودنمایی می‌کند. مهم‌ترین نکته در تحلیل شرایط آتی بازار تعیین کف قیمت این کالا است که ساده‌ترین شیوه، محاسبه هزینه‌های تولید تا نقطه سربه سری است که در اصطلاح معدنکاری به جدول DCF مشهور است.

هزینه‌های تولید یک تن سنگ‌آهن دانه‌بندی شده در معادن بزرگ:

۱ - اکتشاف مقدماتی، تفصیلی و اکتشاف حین استخراج : ۵$، ۲- استخراج با فرض نسبت باطله برداری ۲/۲۵: ۱۰/۷۵$، ۳ - خردایش و دانه‌بندی: ۳$، ۴ - حمل‌و‌نقل تا بندر: ۱۲$، ۵ - انبارداری

و بارگیری روی عرشه و به صورت فله: ۳ تا ۵$ (بدون در نظر گرفتن تعرفه و عوارض و جایزه صادراتی )، ۶ - حمل‌و‌نقل به صورت فله تا انبار بندر مقصد: ۸ تا ۱۵$، جمعا عددی بین ۴۱/۷۵ و ۴۹/۷۵ $ متغییر است.

متوسط این عبارت عدد ۴۵/۷۵$ خواهد بود. با فرض تولرانس ۱۰درصد بازه‌ای بین ۴۱/۱۷۵ تا ۵۰/۳۲۵$ خواهد بود.

باز با فرض خطای ۱۰درصد به قیمت نزدیک به ۴۵ تا ۵۵$ خواهیم رسید که قبلا نیز محاسبه شده بودند. به احتمال قوی قیمت پایه برای سال میلادی آتی بین ۵۰ تا ۵۵$ برای قراردادهای طولانی مدت بوده که با در نظر نگرفتن رشد مقطعی کنونی قیمت‌ها و احتساب قیمت ۷۰ $ برای هر تن سنگ‌آهن spot بین ۲۸ تا ۳۵‌درصد کاهش قیمت متصور خواهد بود.

تبعات این اقدام کاهش قیمت محموله‌های spot و کاهش قیمت مصنوعات فولادی خواهد بود. این کاهش قیمت بیشتر از تاثیر واقعی تاثیر روانی داشته و به کاهش بیشتر قیمت‌ها منجر خواهد شد.