کاهش قیمت فولاد فرصت یا تهدید اقتصاد ایران

محسن پروان

پس از کاهش شدید قیمت فولاد در سطح جهان و به دنبال آن افت نرخ فولاد در ایران این سوال در ذهن فعالان اقتصادی نقش بست که این کاهش قیمت آیا به نفع اقتصاد کشور است یا به ضرر آن. از همین رو بر آن شدیم تا این کاهش قیمت را از سه منظر تولید، مصرف و توسعه ارزیابی نماییم. تا بتوان پاسخی صحیح تر به این سوال کلی داد. پیش از آغاز این بحث لازم است به یک موضوع اشاره شود و آن اینکه با توجه به اینکه فولاد اساسا یک کالای جهانی است قیمت آن متاثر از تحولات جهانی است و بنابراین می‌توان گفت قیمت فولاد حداقل تا سه سال آینده به سطح غیرقابل باور سال گذشته باز نخواهد گشت.

نگاه اول: کاهش قیمت فولاد از منظر تولید:

متاسفانه در ایران به دلایل متعددی در اکثر قریب به اتفاق مواقع به جای آنکه ارزش افزوده تولید مهم‌ترین و اصلی‌ترین پارامتر تولید باشد، میزان تولید صرفا از دید کمی ارزیابی شده است و این موضوع در مورد فولاد به عنوان کالای دولتی بیشتر به چشم می‌خورد که دلیل آن را می‌توان به شرح زیر عنوان نمود:

۱) انحصاری بودن تولید و تعیین قیمت توسط تولیدکنندگان: در ایران همواره میزان تولید به مراتب کمتر از میزان مصرف آن بوده است. در حال حاضر میزان تولید فولاد در ایران ۱۰‌میلیون تن در سال است در حالی که میزان مصرف بیش از ۲۰‌میلیون تن در سال می‌باشد. و با توجه به آنکه انحصار تولید نیز در دست دولت است عملا تولید‌کنندگان قادر خواهند بود تا قیمت را تعیین کنند و این امر باعث شده تا خطا‌های ناشی از تولید و عدم بهره‌وری مناسب در تولید به صورت افزایش قیمت به مصرف کننده منتقل شود و تولید‌کننده هیچ گاه از عدم بهره‌وری مناسب آسیب نخواهد دید.(این موضوع به معنای نقد کارایی بورس کالا-بورس فلزات- نیست و در این مقال سعی بر ارزش گذاری ماهیت بورس کالا نشده است. هرچند به دلایل فراوان وجود بورس کالا را ضرورتی اجتناب‌ناپذیر صنعت کشور می دانم.)

۲) ارزان بودن انرژی در ایران‌: متاسفانه انرژی یارانه‌ای (بخوانید رایگان) باعث شده است تا تولیدکنندگان کشور خصوصا تولید کنندگان فولاد ارزش واقعی آن را ندانسته و هیچ‌گاه استفاده بهینه از مصرف انرژی در دستور کار تولیدکنندگان فولاد ایران نبوده است. این موضوع در مقاله ای با عنوان «انرژی کالای بی بهای صنعت فولاد» به همین قلم و در همین روزنامه بررسی شده است که در اینجا تنها به ذکر چند مورد اکتفا می‌کنیم. در کشورهای پیشرفته انرژی مورد نیاز جهت تولید فولاد در حدود۲۰د GJ/Ton است. در حالی که این رقم در ایران (در آمار های غیررسمی چرا که بررسی این موضوع غیرمهم می‌نماید) بیش از ۴۳زGJ/Ton است و این آمار خود گویای واقعیت‌های بسیار است.

۳) نیروی انسانی مازاد: در کشورهای توسعه یافته و حتی در کشورهای در حال توسعه میانگین نیروی انسانی برای تولید هر یک میلیون تن فولاد در سال یک هزار نفر نیروی انسانی(شامل پرسنل صف و ستاد) است در حالی که این رقم در ایران تا هفت هزار نفر به ازای هر یک میلیون تن می‌رسد.

ادامه دارد