محمدحسین بابالو

هم اکنون شرایط بازار به نحوی آشفته گشته که تحلیل روزانه یا حتی هر ساعت دیگر کفاف نیاز بازار را نمی‌‌دهد. آشفته بودن شرایط و دریافت سیگنال‌های متناقض امکان تحلیل اوضاع را از فعالان با سابقه بازار آهن نیز دریغ کرده است. در این شرایط فعالان و تولیدکنندگان بایستی به فعالیت خود ادامه دهند.

هم اکنون روند عمومی‌‌‌‌بازار مصنوعات فولادی بالاخص انواع ساختمانی آن از آشفتگی رنج می‌برد. این شرایط در چند سال گذشته کم سابقه و شاید بی‌سابقه بوده است. رکود داخلی در کنار رکود جهانی قرار گرفته و شرایط را بسیار مبهم ساخته است. تا چندی پیش بسیاری به اعمال تعرفه واردات خوشبین بوده و با این پیش فرض اقدام به خرید کردند، اما وضع تعرفه واردات تا این لحظه از طرف وزارت بازرگانی منتفی اعلام شده و حتی اعتراضات و مقاومت‌هایی نیز از طرف تولیدکنندگان فولاد بالاخص فولاد ساختمانی صورت گرفته است، این درحالی است که شایعاتی مبنی برفشار وزارت صنایع و معادن و بالاخص شخص وزیر برای اعمال تعرفه شنیده می‌شود. دامپینگ چینی‌‌‌ها دیگر همچون خطری بالقوه نیست، بلکه کاملا بالفعل شده و به احتمال قوی تا چندی دیگر خیل عظیمی‌‌‌‌از واردات مصنوعات فلزی بالاخص انواع فولاد‌‌‌‌‌های ساختمانی به کشور روانه می‌‌‌گردد. این درحالی است که هم اکنون موجودی مصنوعات فولادی چینی در کشور کاهش یافته و احتمالا حجم موجودی در مناطق آزاد و قبل از گمرک و بار‌‌‌‌‌های موجود در عرشه کشتی‌‌‌ها آرام آرام به داخل کشور روانه خواهد شد، این در حالی است که غالب این مصنوعات یا از عمر بالایی برخوردار بوده و در مراحل ابتدایی پوسیدگی است یا پوسیده شده یا از کیفیت مناسب برخوردار نیستند. رقابت در بازار داخلی با این قبیل مصنوعات کم ارزش و ارزان برای تولیدکنندگان و تجار داخلی مشکلی جانکاه است.

هم اکنون بسیاری از تجار آهن حرفه خویش را رها کرده و به سراغ دیگر مشاغل رفته‌اند. خبر‌‌‌‌‌های تایید شده و تایید نشد‌‌‌‌‌ه‌ای مبنی بر ورشکستگی بسیاری از تجار باسابقه آهن شنیده شده و شنیده می‌شود.این درحالی است که تولیدکنندگان آهن آلات ساختمانی بالاخص نوردکاران ، روز‌‌‌‌‌های مبهمی‌‌‌‌را سپری می‌‌کنند. با توجه به این مطلب که حجم سرمایه‌گذاری در این حرفه یا به عبارت دیگر فضای خالی موجود در کارخانجات ادامه فعالیت را می‌طلبد. فراموش نکنیم که سرمایه‌ای چند میلیارد تومانی با تورم نزدیک به ۲۴% و در کنار فرسودگی، خوردگی و خواب سرمایه در کنار تعهدات مالی، هزینه‌‌‌‌‌‌های جاری، بیمه و عوارض و ... هر روز هزینه ‌‌‌‌‌های سنگینی بر تولیدکنندگان وارد می‌‌‌‌سازد. به عبارت بهتر و به قول فعالان صنعت در صورت عدم فعالیت یک واحد تولیدی یک کارخانه خودش، خودش را می‌خورد. این مطلب ساده‌ای نیست که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت. برای تجار نیز شرایط بهتر نیست، زیرا آنها هم با موجودی بالای انبارها دست به گریبان هستند و کاهش قیمت برای آنها هم مبدل به کابوس وحشتناکی شده است. در صورت توقف و انتظار برای آینده با توجه به افزایش احتمال دامپینگ چینی‌‌‌ها در بازار فولاد و مصنوعات فولادی افزایش قیمت در آینده در حد قیمت‌‌‌‌‌‌‌های چند ماه آینده بعید است. بنابراین بایستی به فعالیت ادامه داد. این در شرایطی است که تقاضا کشش بسیار کمی‌‌‌‌ پیدا کرده است. در صورت انبار بیش از حد مصنوعات فولادی بالاخص انواع ساختمانی آن کیفیت و بالطبع قیمت آن نیز بسیار کاهش خواهد یافت. باید واقعیت را پذیرفت و شرایط ذکر شده شرایط واقعی بازار است. در خصوص تولیدکنندگان نیز وضع به همین منوال است. آنها هم باید به فعالیت ادامه دهند و بایستی ارزان تولیدکنند تا بتوانند ارزان بفروشند. در خصوص تولیدکنندگان روی صحبت ما با نوردکاران است که توانایی بیشتری در خصوص وفق دادن خود با شرایط دارند. فعالان این حرفه شمش فولاد را خریداری نموده و بوسیله آن تیرآهن و میلگرد و ... تولیدمی‌‌کنند. این روند با تغییرات روند جهانی تقریبا یکسان است. غالب مصنوعات چینی که همگی از ورود سرسام آور آنها به داخل کشور هراسناک هستیم از مواد اولیه گران تولید شده و قیمت تمام شده بالایی دارند. هم اکنون در خارج از گمرکات و در مناطق آزاد کشور خیل عظیمی‌‌‌‌از این قبیل مصنوعات وجود دارد که با وجود فرسودگی روز به روز این کالاها اقدامی برای جلوگیری از فروش و واردات آنها نمی‌شود. در صورت تصمیم به واردات کالاهایی با قیمت تمام شده ارزان حداقل زمان واردات نزدیک به ۲ ماه خواهد بود. نکته دیگر برای رقابت با واردکنندگان خارجی ارزان تولید کردن است. این مطلب کلید حل مشکل تولیدکنندگان فولاد داخلی است. در شرایط فعلی که تعرفه تا این لحظه وضع نشده است و فولادسازان خود را ملزم به تولید فولاد ارزان می‌‌‌‌بینند بایستی بیش از اینها به این مطلب پرداخت. در شرایط فعلی که نهایتا طبق اخبار تایید نشده تمام ظرفیت نورد در کشور به کمتر از ۱۰ میلیون تن می‌رسد با تزریق مواد اولیه در وهله اول یا به جای آن تامین مالی واردات مواد اولیه به داخل می‌‌توان به ادامه این صنعت بیشتر امیدوار بود. با توجه به این مطلب که این حرفه در گذشته، حال و آینده از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و خواهد بود. ساده‌‌‌ترین کار و ساده‌‌‌ترین راه حل تهیه مواد اولیه ارزان است. با توجه به ضعف بنیه مالی غالب تولیدکنندگان در این برهه زمانی همان‌گونه که قبلا ذکر شد یا در اختیار قرار دادن منابع مالی از طرق مختلف مثل فاینانس یا اعتبارات بانکی دولتی یا تهیه مواد اولیه از طرف دولت. این دو پیشنهاد کلید حل مشکل تولید فولاد ارزان است.با توجه به محدودیت‌‌‌‌‌های دولت در تخصیص منابع مالی به دلایل گوناگون و بار مالی این تصمیم احتمال پذیرفتن آن کاهش می‌‌‌‌یابد. پیشنهاد دیگر که در این نوشتار به آن توصیه می‌‌‌گردد یا به عبارت دیگر چکیده و نتیجه این متن است ضرورت واردات شمش به صورت گسترده است. این مطلب هم بار مالی کمتری برای دولت داشته و به نسبت احتمال انحراف آن نیز با فرض محدود بودن نوردکنندگان کمتر است. هم اکنون و در بازار‌‌‌‌‌های آسیا هم قیمت بیلت بالا است و هم بسیار کمیاب است. این درحالی است که تجار این ماده میانی اگر متوجه نیاز کشور به این ماده شوند قیمت‌‌ها را افزایش خواهند داد. نکته دیگر عدم توانایی غالب تولیدکنندگان این ماده در بازاریابی و واردات این ماده استراتژیک در صنعت فولاد است. هم اکنون قیمت این کالا در بازار فلزات لندن LME و بیلت تولیدی CIS در بنادر دریای سیاه کمترین قیمت‌‌‌‌‌‌‌های مورد معامله در جهان است.

در این بین نقش دولت در واردات گسترده این فلز نقشی مثال زدنی و بسیار حائز اهمیت است. در صورت اقدام دولت به این مهم به جرات می‌‌توان گفت که بار بزرگی از دوش فعالان این حرفه برداشته شده و توانایی رقابت آنها در بازار‌‌‌‌‌های جهانی و داخلی به نحو چشمگیری افزایش خواهد یافت. هم اکنون بازار بیلت در ایران شرایط مبهمی‌‌‌ ‌دارد و گاها قیمت‌‌‌‌‌‌‌های

تعجب آوری دیده می‌شود. این درحالی است که صحت این ادعاها مورد تردید جدی است.