چه اتفاقی در بازار فولاد رخ داد؟
پس از صعود بیسابقه در نیمه نخست سالجاری، قیمت فولاد از ماه آگوست به شدت ریزش کرد. قیمت کلاف ورق گرم آمریکا نسبت به ماه جولای در اوج خود قرار داشت، (۱۰۹۰دلار در هر تن) به ۷۶۰دلار در هر تن رسید.
پس از صعود بیسابقه در نیمه نخست سالجاری، قیمت فولاد از ماه آگوست به شدت ریزش کرد. قیمت کلاف ورق گرم آمریکا نسبت به ماه جولای در اوج خود قرار داشت، (۱۰۹۰دلار در هر تن) به ۷۶۰دلار در هر تن رسید.
بلافاصله پس از انتشار آمار و ارقام مربوط به سه ماه سوم سال، کارخانههای فولاد ایالات متحده میزان تولید خود را تا 35درصد کاهش دادند. حال سوالی که مطرح است این است که واقعا چه اتفاقی در بازار فولاد رخ داد؟
بهطور خلاصه باید گفت: تقاضای بالای جهانی در دو سال گذشته موجب افزایش قیمت فولاد و مواد خام(سنگآهن و زغال متالورژیک) شد. کارخانههای فولاد آمریکا که قبلا در حاشیه قرار داشتند، برای پاسخگویی به نیاز کشورهای در حال توسعه آسیایی وارد میدان شدند. کارخانههای آمریکا نسبت به رقیبان آسیایی خود به سنگآهن کمتری وابسته هستند. با افزایش شدید قیمتها، سود هنگفتی نصیب کارخانههای آمریکایی شد. به هر حال این روند صعودی طی چند ماه به دلیل کمبود ذخایر بازار و افزایش تقاضا بهوجود آمده بود. ولی اکنون با گسترش بحران اقتصادی و کاهش شدید قیمت فولاد، کارخانجات آمریکا با چالشهای بزرگی روبهرو شدهاند.
چه چیزی باعث افزایش تقاضا میشود؟
با توجه به ماهیت چرخشی صنعت فولاد، نگاهی به میزان عرضه و تقاضا به ما نشان خواهد داد که جایگاهمان در این چرخه کجا خواهد بود. در یک دهه گذشته، ۷۵درصد از کل مصرف فولاد جهان مربوط به کشورهای بریک (برزیل، روسیه، هند، چین) بوده است. از این چهار کشور، چین بیشترین سهم را از افزایش تقاضا به دلیل رشد سریع اقتصادی دارد.
در واقع بررسی بازار تقاضا بدون درنظر گرفتن چین غیرممکن است. نرخ رشد مرکب سالانه مصرف فولاد در این کشور در سالهای 2000 تا 2007میلادی 20درصد افزایش داشته است که در نمودار فوق آورده شده است.
چین حدود یک سوم از فولاد جهان را مصرف میکند. با این حال مصرف سرانه فولاد این کشور همچنان پایین است.
(این میزان 307 کیلوگرم در سال 2007 بود.)
این مقدار برابر با نصف مصرف سرانه فولاد ژاپن و یکسوم آن در کره جنوبی است. تاریخ نشان میدهد که زمانی که یک کشور در حال رشد اقتصادی است، مصرف سرانه فولاد آن به تدریج تا یک نقطه معین افزایش مییابد و پس از آن مجدد روند نزولی به خود میگیرد. با در نظر گرفتن جمعیت زیاد چین، به نظر میرسد مصرف سرانه فولاد این کشور در طول زمان به ژاپن و کره جنوبی برسد. مصرف سرانه فولاد و کره جنوبی با ادامه روند صعودی در سال ۲۰۰۷ به ۱۱۰۰ کیلوگرم رسید و مصرف سرانه ژاپن نیز در سه دهه گذشته در حدود ۷۰۰ کیلوگرم بوده است.
از طرفی مصرف سرانه فولاد هندوستان در میان کشورهای در حال توسعه جهان بسیار پایین است. دولت هند به شدت به دنبال توسعه صنایع و تاسیسات زیربنایی این کشور برای تسریع رشد اقتصادی است. برزیل نیز حدود 22میلیون تن در سال فولاد مصرف میکند. همچنین مصرف سرانه فولاد روسیه در سال 2007 به 280 کیلوگرم رسید که نشاندهنده 7درصد افزایش سالانه از سال 2001 است. با ادامه صنعتی شدن این کشورها، انتظار میرود که مصرف فولاد آنها در طولانیمدت به شدت افزایش یابد.
در واقع مصرف فولاد چین در دهه ۱۹۹۰ روند رو به رشدی داشت، ولی کاهش میزان مصرف در روسیه و کشورهای مشترکالمنافع پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی و اقتصاد وابسته به آنها باعث شد تا بازار به افزایش تقاضای چین عکسالعمل نشان ندهد.
اما پس از گذشت یک دهه این شرایط تغییر کرد. رشد اقتصادی در کشورهای اروپای شرقی سرعت گرفت و باعث تقویت بازار تقاضای فولاد شد. در همین حال گسترش، استخراج گاز و پیشرفت صنایع معدنی و افزایش استفاده از انرژیهای جایگزین نیز باعث افزایش مصرف فولاد شد.
بنا بر عوامل بررسی شده در تقویت بازار فولاد در سالهای گذشته، میتوان به نتیجه رسید که پس از پشتسر گذاشتن دوره بحران اقتصادی که اکنون جهان را فرا گرفته، تقاضا برای فولاد دوباره افزایش خواهد یافت و موجب بالا رفتن قیمت این محصول خواهد شد.
به طور مثال بهتر است نگاهی به وقایعی که در سال 1994 در چین روی داد، بیندازیم. پس از این که کمبود منابع مالی در طی دو سال 20درصد از مصرف فولاد را در این کشور کاهش داد، در سال 2007 میزان تقاضا برای فولاد نسبت به آن دوره چهار برابر شد.
آیا بازار فولاد باز هم با افزایش ذخایر مواجه میشود؟
در شرایطی که رشد اقتصادی کشورهای جهان به شدت کاهش یافته است، تقاضا برای فولاد نیز کمتر شده و تولید آن همچنان ادامه دارد. در نتیجه ذخایر بازار افزایش و قیمتها سقوط کرده است. یکی از نگرانیهای موجود ادامه تولید فولاد توسط شرکتهای چینی و روانهکردن این محصول به بازار بیتقاضا است. چین برای جلوگیری از بیکار شدن شاغلین در این کارخانهها به آنها کار میدهد.
به هر حال این تنها در حد یک نظریه است. به نظر میرسد دولت چین اولویتهای خود را تغییر داده باشد و ابتدا به بستن کارخانههایی با سود کمتر و آلودگی بیشتر اقدام کند. در ضمن به دلیل این که چین شدیدا با واردات سنگآهن برای تولید فولاد وابسته است، نمیتواند به همین زودی به بزرگترین صادرکننده فولاد جهان تبدیل شود. معادن سنگآهن چین از عیار بسیار پایینی برخوردار است، پس برای این کشور زمان طولانی لازم است تا بتواند زیرساختهای لازم را برای تامین سنگآهن داخلی فراهم کند.
آمار و ارقام منتشر شده توسط موسسه بینالمللی آهن و فولاد نشان میدهد که تولید فولاد خام جهان در ماههای ژوئن تا سپتامبر 8/10میلیون تن کاهش یافته است؛ ولی این میزان تاثیری در افزایش قیمت فولاد نداشته است. به هر حال به نظر میرسد که با وجود اقتصاد رو به رشد کشورهای بریک، بازار با ذخایر بیش از حد این محصول مواجه شود. افزایش ذخایر بیش از اندازه در بازار تا زمانی که این کشورها به رشد اقتصادی خود ادامه میدهند، خطری برای بازار محسوب نخواهد شد.
منبع: MORNING SKAR
ارسال نظر