احتمال رشد توفانی قیمت نفت در سال ۲۰۱۰
آیا سونامی انرژی به پایان رسیده است؟
بورسهای جهان در وضعیت وخیمی قرار دارند و قیمتها نیز دیگر به ارزش واقعی کالاها و سهام بستگی ندارند. حال این سوال مطرح است که اگر قیمتها ۵۰۰واحد دیگر سقوط کند، آیا خریداری در بورس پیدا میشود؟
بورسهای جهان در وضعیت وخیمی قرار دارند و قیمتها نیز دیگر به ارزش واقعی کالاها و سهام بستگی ندارند. حال این سوال مطرح است که اگر قیمتها ۵۰۰واحد دیگر سقوط کند، آیا خریداری در بورس پیدا میشود؟
جواب این است که با وجود بحرانهای مالی کنونی در جهان خریداران از معامله در بازار سرباز میزنند و تنها راهی که میتواند آنان را به بازار بازگرداند کاهش بسیار شدید قیمتها است.
در واقع بحران در بازار مالی و اعتباری دنیا به هرجومرج در بورس دامن زد و به نظر میرسد این شرایط تا مدتها به همین صورت باقی بماند. همان طور که همه روزه در رسانهها و مقالات مختلف میبینیم بانکها هیچ تمایلی برای واگذاری اعتبارات و وامها ندارند؛ زیرا نمیتوانند بازگشت سرمایه خود را که تعیینکننده اعتبار این بانکها است تضمین کنند.
در ایالاتمتحده تردید در بازار مالی و تاخیر در بازپرداخت وامهای اعطاشده به دلیل سیاستهای غلط اقتصادی این کشور (در اینکه بسیاری از دریافتکنندگان وامها بیکار شدهاند) و کاهش شدید قیمت واحدهای مسکونی است. رکود شدید اقتصادی در این کشور بحران مالی و اقتصادی را در جهان بیشتر کرده است.
از دیگر عوامل ایجاد بحران اعتباری دردنیا، انعقاد سیاستهای اعتباری بیمهای توسط شرکتها و موسسات است که منجر به بدهکاریهای قابل ملاحظه بالقوهای میشود که اکنون از نظرها پنهان مانده است. در کشورهایی که اقتصاد ضعیفی دارند هر یک از این عوامل میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به آن کشور وارد کند. در نتیجه عدمآگاهی نسبت به خطرهای موجود در این کشورها مانند راه رفتن بر لبه تیغ است.
صنعت نفت و انرژی
حال باید دید در بازار سرمایهگذاری انرژی چه خبر است. آیا سونامی انرژی به پایان رسیده است؟ خیر، کارشناسان پیشبینی کرده بودند ذخایر نفت طی دو سال آینده نسبت به تقاضا افزایش چشمگیری خواهد داشت. این گزارش پیشبینی کرده بود که با ادامه رکود اقتصادی در جهان قیمت نفت بین 80 تا 100دلار خواهد بود. البته اکنون ارزش این ماده به کمتر از 78دلار رسیده است.
افت شدید قیمت نفت میتواند موجب توقف بخشی از تولید این ماده به دلیل هزینههای بالا و غیراقتصادی بودن تولید شود. سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک نیز ممکن است سقف تولید خود را برای بالا بردن قیمتها کاهش دهد؛ اگرچه این اقدام میتواند صدمات بیشتری به اقتصاد جهانی وارد آورد. با این همه به نظر نمیرسد قیمت نفت در مدت کوتاهی به ۷۰ یا ۶۰دلار برسد؛ بلکه ارزش این ماده ممکن است برای مدتی در قیمت کنونی یا حتی ۸۰دلار ثابت بماند. برخی تحلیلگران معتقدند که ارزش نفت از قیمت کنونی پایینتر خواهد رفت و به ۵۰دلار خواهد رسید. گزارش سایت خبری بلومبرگ حاکی از آن است که در پی ادامه رکود اقتصادی جهان بهای نفت در سال آینده به ۵۰دلار در هر بشکه خواهد رسید، بنابراین گزارش،رشد ناخالص داخلی کشورهای جهان در سال ۲۰۰۹ میلادی ۵/۱درصد کاهش خواهد یافت و در نتیجه بازار تقاضا برای نفت دچار رکود میشود.
استراتژی سرمایهگذاری نفتی
حال در شرایط کنونی تکلیف سرمایهگذاران چیست؟ به نظر کارشناسان سرمایهگذاران باید پول نقد خود را نگه دارند، زیرا با ادامه روند نزولی بازار سهام و قیمت نفت سرمایهگذاری در این زمینه هیچ سودی برای آنان نخواهد داشت.سرمایهگذاران نفتی باید حداقل به مدت سه سال صبر کنند تا دوره رکود اقتصادی به سر آید و بازار نفت و سهام دوباره رونق گیرد.
همچنین احتمال میرود در سه سال آینده ذخایر نفت کاهش و ارزش آن مجددا افزایش یابد. به پیشبینی کارشناسان در آن زمان بازار نفت به دومین یا سومین دوران طلایی خود میرسد که بهترین زمان برای سرمایهگذاری در این زمینه خواهد بود.
قیمت نفت در طولانی مدت
به هر ترتیب بحران کنونی مالی و اقتصادی در جهان، بازار نفت و قیمت این فرآورده را در 3 تا 7 سال آینده تحت تاثیر قرار میدهد. ذخایر نفت از سال 1010 کاهش خواهد یافت و تاثیر فراوانی بر آینده این صنعت خواهد گذاشت.
بعضی از تاثیرات بحران مالی و افزایش قیمت نفت در آینده به شرح ذیل میباشد:
1 - قیمت پایین نفت و بنزین موجب کاهش تمایل شرکتهای خودروسازی به تولید ماشینهای دوگانهسوز (سوخت و الکتریسیته) میشود. مردم هر دو یا سه سال برای تفریح و تنوع به خرید و فروش خودرو روی میآورند؛ ولی با وجود رکود اقتصادی این انگیزه برای خرید و فروش خودرو کم خواهد شد. پس طی دو تا سه سال آینده بازار خودرو کساد خواهد بود.
پیشبینی میشود با ادامه افت قیمت نفت در یک یا دو سال آینده معاملات خودرو نیز کاهش یابد و در نتیجه خودروسازان تولید خود را (به خصوص در زمینه خودروهای دوگانهسوز و الکتریکی) کاهش دهند.
کاهش تولید خودرو میتواند بر بازار فلزات تاثیر به سزایی داشته باشد و بازار تقاضا برای فلزات پایه را به رکود بکشاند.
۲ - با وجود بحرانهای اخیر اقتصادی و کاهش درآمدهای مالیاتی و کسری بودجه، کنگره جدید آمریکا (که با احتمال زیاد دموکرات خواهد بود) ممکن است سرمایهگذاری در زمینه صنایع مختلف که بهرهوری در مصرف سوخت را بهتر میکنند، کاهش دهد.
3 - ادامه روند کنونی سرمایهگذاری در جهت گسترش میدانها و تاسیسات نفتی را کاهش خواهد داد. به طور مثال قیمت نفت ممکن است به 80 یا 90دلار برسد که اگر از این حد پایینتر رود استخراج از میادین کشور برزیل و تولید از منابع دریای خزر به صرفه نخواهد بود. پس بعضی از طرحهای تولیدی و در نتیجه گسترش میدانهایی که باید تا سال 15-2013 به بهرهبرداری میرسیدند، به تعویق خواهد افتاد و نفت کمتری وارد بازار خواهد شد.
۴ - بهبود شرایط اقتصادی ممکن است در سال آینده انجام گیرد و با رونق دوباره اقتصاد جهان، تقاضا برای نفت نیز افزایش مییابد. میزان عرضه نفت نیز به پیشبینی کارشناسان به دلیل کاهش برداشت از میادین جدید نفتی در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ به شدت کم میشود و قیمت نفت دوباره صعود خواهد کرد.
تاثیرات احتمالی بحران مالی و افزایش قیمت نفت در آینده نشان میدهد که بازار طلای سیاه در فاصله زمانی 2015-2010 با توفان سهمگینی مواجه خواهد شد.
به هر حال با رونق مجدد اقتصاد جهان، دوران کمبود نفت در دنیا آغاز خواهد شد. با این تصور که میزان ذخایر نفت بالا میباشد، تقاضا برای نفت افزایش خواهد یافت؛ در حالی که در آن زمان ذخایر این ماده در حال کاهش و تعداد وسایل و خودروهایی که برای بهرهوری مصرف سوخت ساخته میشود، اندک است.
نمودار بالا میزان مصرف نفت در مناطق مختلف دنیا را با کل مصرف جهانی این ماده مقایسه میکند و نشان دهنده نوسانات مصرف نفت در سالهای 1990 تا 2020 میباشد. برطبق این نمودار میزان مصرف نفت در جهان به طور چشمگیری افزایش خواهد یافت.
با توجه به مباحث بالا، کارشناسان پیشبینی میکنند که قیمت نفت تا سال ۲۰۱۱ به ۲۰۰دلار در هر بشکه برسد. با اینکه نفت ۲۰۰دلاری موجب کند شدن رشد اقتصادی خواهد شد، بعید به نظر میرسد که نفت با این قیمت موجب بازگشت جهان به دوران رکود شدید اقتصادی شود.
مردم فکر میکنند زمانی که قیمت نفت در بهار سال جاری به 140دلار در هر بشکه رسید، باعث فرو رفتن جهان در باتلاق بحران اقتصادی شد؛ ولی به نظر تحلیلگران نفت عامل ناچیزی در این امر به حساب میآید. از دلایل عمده این امر میتوان به هرجومرج در بازار مالی و بحرانهای اعتباری و همچنین بحران مسکن در ایالاتمتحده اشاره کرد.
به هر حال با وجود شرایط کنونی، پیشبینی آینده بسیار دشوار است و باید منتظر پیشامدهای جدید بود تا بتوان آتیه بازار را تعیین کرد.
منبع: Seekingalpha.com
ارسال نظر