طلا، ابزار کارآمدی برای سرمایهگذاری؟
طلا اخیرا توجه بسیاری را به خود معطوف کرده و نرخ برابری این فلز ارزشمند به یکی از بالاترین نسبتها در روند تاریخی خود رسیده است. معمولا پس از رخ دادن بحرانهای مالی و سقوط ارزش سهام بسیاری از سرمایهگذاران آرزو میکنند که ای کاش به جای سرمایهگذاری در اوراق بهادار، نسبت به خرید طلا اقدام میکردند. اما آیا این واقعا ایده صحیحی است.
مهدی اسکندری *
طلا اخیرا توجه بسیاری را به خود معطوف کرده و نرخ برابری این فلز ارزشمند به یکی از بالاترین نسبتها در روند تاریخی خود رسیده است. معمولا پس از رخ دادن بحرانهای مالی و سقوط ارزش سهام بسیاری از سرمایهگذاران آرزو میکنند که ای کاش به جای سرمایهگذاری در اوراق بهادار، نسبت به خرید طلا اقدام میکردند. اما آیا این واقعا ایده صحیحی است. بررسی روند قیمت طلا نشان میدهد سرمایهگذاری در این فلز ارزشمند نیز خالی از ریسک نبوده است. در ادامه به بررسی دلایل این ادعا میپردازیم.
۱- داشتن طلا سرمایهگذاری محسوب نمیشود.
اگر سرمایهگذاری را دارایی تعریف کنیم که در طول زمان ارزش و درآمد ایجاد میکند، این تعریف سهام و اوراق بهادار، املاک و ماشینآلات کسب و کار را پوشش میدهد اما با مفهوم خرید به امید فروش در قیمتی بالاتر در آینده هماهنگ نیست. سرمایهگذاران در طلا میدانند خرید آن به دلیل عدم توان درآمدزایی به خودی خود سودآور نیست، اما با این وجود به دلیل اطمینان از این که سرمایهگذارانی در آینده حاضرند پول بیشتری بابت آن بپردازند، اقدام به سرمایهگذاری میکنند. قطعا این چرخه برای همیشه ادامه نمییابد و زمانی فرا میرسد که هیچ سرمایهگذاری در قیمت بالاتر از نرخ روز پیشنهاد خرید ارائه نکند و به این ترتیب سیر نزولی قیمت آغاز خواهد شد.
باید در نظر داشت که طلا مولد نیست و بهرهای به آن تعلق نمیگیرد. این فلز بیاثر را سرمایهگذاران انبار میکنند یا تحویل آن را ضمانت میکنند و همانطور که اشاره شد تنها راه کسب سود از آن توان فروش به سرمایهگذار دیگری به قیمت بالاتر از خرید است. مضافا بر این که باید هزینههای نگهداری، فروش و سایر هزینههای مرتبط را نیز لحاظ کرد.
۲- طلا وسیله حفظ ارزش
برخی خرید طلا را با این دید که وسیلهای برای حفظ ارزش دارایی آنهاست توجیه میکنند. این رویکرد به ویژه در شرایط تورمی مورد توجه قرار میگیرد. معمولا در تحلیلهای مالی به نسبت قابل توجه تغییرات قیمت این فلز و تغییرات پیش بینی نرخ تورم اشاره میشود. هنگامی که تغییرات غیرقابل پیشبینی در شاخص بهای مصرف کننده (CPI) رخ میدهد، در همان زمان شاهد تغییرات زیادی در قیمت طلا هستیم. برخی اقتصاددانان از تغییرات قیمت طلا برای سنجش سطح تورمی که بازار پیشبینی کرده است استفاده میکنند.
اما حتی با دید مصون ماندن از اثرات تورم نیز ممکن است سرمایهگذاری در طلا مقرون به صرفه نباشد. با بالا رفتن تورم نرخ بهره نیز افزایش مییابد و بدین ترتیب هزینه فرصت نگهداری طلا افزایش مییابد. علاوه بر این باید در نظر گرفت که سرمایهگذار وجوه لازم را از فروش سایر داراییها یا استقراض تامین کرده که معمولا ارزش داراییها و نرخ استقراض با نرخ تورم هماهنگ عمل میکنند. این امر نیز میتواند هزینههای سرمایهگذاری را افزایش دهد.
اگر منظور شما از خرید طلا حفظ ارزش باشد، واقعیت این است که طلا تنها در زمان افزایش قیمت چنین نقش را ایفا میکند.
با توجه به نوسانات زیاد قیمت طلا و با بررسی دقیقتر و پیگیری روند تاریخی معاملات مشاهده میشود که بازدهی واقعی سرمایهگذاری در آن به ندرت مثبت است.
به عنوان مثال اگر فردی در ایالات متحده در ۲۰ سال گذشته برای در امان ماندن از اثرات تورمی نسبت به خرید طلا اقدام کرده باشد، نرخ بازدهی واقعی سرمایهگذاری ایشان (پس از کسر تورم) منفی ۷۰ درصد بوده است. همچنین عملکرد این فلز در بحران مالی سال ۲۰۰۸ به عنوان پوششدهنده ریسک، بسیار ضعیف بود.
۳- طلا ابزاری برای مبادله
این کاربرد بیشتر در گذشته معمول بوده و امروزه کاربرد کمتری دارد ولی نمیتوان آن را نادیده گرفت. با فراگیر شدن بازارهای مالی و افزایش قابلیت نقد شوندگی اوراق بهادار تمایل به نگهداری فیزیکی طلا و مبادله کالا در مقابل طلا کمتر شده است.
اما همچنان بانک های مرکزی و موسسات بزرگ مالی برای مبادله طلا تمایل نشان میدهند و به بازارهای مالی اتکا نمیکنند. دلیل تمایل این نهادها ایجاد ذخیره احتیاطی در زمان روی دادن بحرانهای مالی، جنگ و ناامنیها میباشد. اگرچه در قرون گذشته همواره طلا به عنوان ابزار مبادله کالا مورد استفاده بود و در حال حاضر نیز برخی از مکاتب اقتصادی بر جایگزینی طلا به جای اسکناس در مبادلات اصرار دارند اما بسیار دور از ذهن است که چنین جایگزینی در آینده نزدیک روی دهد. باید در نظر داشت امروزه درصد بسیار کمی از سرمایهگذاران با این دید اقدام به خرید طلا میکنند.
روند صعودی اخیر باعث جذابیت بازار طلا شده و بسیاری از سرمایهگذاران به صورت شتابزده نسبت به خرید آن اقدام میکنند. این گروه عمدتا هدف قیمتی مشخصی برای فروش در نظر نمیگیرند و در نظر نداشتن هدف قیمتی مشخص و زمان مناسب برای فروش ممکن است طولانی شدن مدت زمان سرمایهگذاری را به دنبال داشته باشد.
در مقایسه با سایر سرمایهگذاریهای جایگزین به این نتیجه میرسیم که سرمایهگذاری بلند مدت در طلا بازدهی مثبت ایجاد نمیکند اما در کوتاهمدت و در دورههای رکود اقتصادی و عدم اطمینان به بازارهای مالی و به خصوص جنگارزها، میتواند عاملی برای حفظ ارزش بوده و بازدهیهای کوتاهمدت و مقطعی مناسبی برای سرمایهگذاران داشته باشد.
*کارشناس معاملات شرکت کارگزاری تامین سرمایه نوین
ارسال نظر