رضا زائر حیدری*
تولیدکنندگان سنگ‌آهن اکتبر سال ۲۰۱۱ را هیچ‌وقت فراموش نخواهند کرد. بر خلاف انتظار قبلی، نه تنها حجم تقاضای سنگ‌آهن در جمهوری خلق چین پس از تعطیلات این ماه بهبود نیافت، بلکه قیمت‌ها با بیشترین سرعت ممکن پایین آمد.

بهای کنسانتره صادراتی هند با عیار 63 و نیم درصد از 180دلار به تقریبا 134 دلار در هر تن کاهش یافت و سنگ‌آهن 62 درصد استرالیا و ریز دانه 64 و نیم درصدی برزیل نیز 40 تا 45 دلار در هر تن سقوط کرد.
چه اتفاقی در بازار سنگ‌آهن روی داده است؟ آیا معادن در حال از دست دادن قدرت چانه زنی خود هستند؟
واقعیت این است که بهای سنگ‌آهن در حال حاضر بیش از هر زمان دیگر به تقاضا در بازار فولاد وابسته است. در اوایل سال 2009 بهای هر تن سنگ‌آهن تقریبا برابر بود با 15 درصد از بهای یک تن ورق گرم اما این نسبت به تدریج افزایش یافت تا به حدود 27 تا 31 درصد از بهای محصول نهایی رسید.
در شرایط فعلی تولید سنگ‌آهن و مصرف صنعت فولاد در یک توازن شکننده قرار دارد و پیشی گرفتن هر یک از دیگری این توازن را بر هم می‌زند و چند ماه طول خواهد کشید تا شرایط به حال عادی برگردد. چین به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده سنگ‌آهن و همچنین بزرگ‌ترین تولیدکننده و مصرف‌کننده فولاد عامل اصلی تعیین بهای این ماده اولیه است و سیاست‌هایی که بر هر دلیل موجب کاهش مصرف فولاد در این کشور شود، بازار جهانی سنگ‌آهن را تحت تاثیر شدید قرار می‌دهد. طی ماه اکتبر بهای فولاد در چین با توجه به نوع محصول و محل تولید و مصرف بین ۲۰ تا ۷۵ دلار در هر تن کاهش یافت. بسیاری از تولیدکنندگان فولاد قیمت‌های خود را در بازار داخلی کاهش دادند و در دومین گام از حجم تولید خود کاستند و این موضوعی بود که اولین ضربه را به قیمت سنگ‌آهن اسپات وارد کرد. قراردادهای بلندمدت که معمولا با قیمت‌های پایین‌تری بسته می‌شود در برابر تغییر در حجم تقاضا مقاوم هستند؛ بنا براین پیکان کاهش تقاضا به سمت قرارداد‌های کوتاه و تحویل سریع نشانه می‌رود.
در شرایط فعلی نیز با وجود اینکه زمستان فصل اصلی ساخت و ساز در کشور چین محسوب می‌شود، درخواست محصول نهایی در بازار این کشور پایین است، فولاد سازان در انتظار شرایط بهتر و با هدف کنترل بازار از حجم تولید خود کاسته‌اند.




تولیدکنندگان چینی در شرایط فعلی ترجیح می‌دهند سنگ‌آهن مورد نیاز خود را تا آنجایی که می‌توانند از منابع داخلی و در قرارداد‌های کوتاه مدت خریداری کنند، اما این شرایط نمی‌تواند برای مدت زمانی طولانی ادامه یابد و تولیدکنندگان مهم با کاهش انبار‌های خود لازم است که مجددا به خرید مواد اولیه با کیفیت بالا رو آورند. اگر تولیدکنندگان چینی بتوانند شرایط بازار داخلی را به نفع خود تغییر دهند، در اولین مرحله سنگ‌آهن استرالیا و در مراحل بعدی سنگ‌آهن وارداتی از برزیل و هند از حالت فعلی خارج خواهند شد.
چه عواملی موجب ثبات بازار خواهد شد
حجم عمده سنگ‌آهن توسط سه شرکت بزرگ تولید می‌شود که هر سه شرکت در سال 2011 حجم تولید خود را تا حد امکان افزایش دادند. ریوتینتو، تولیدکننده استرالیایی در سه ماهه سوم سال‌جاری تولید خود را 12 درصد افزایش داده است. بی اچ پی نیز حدود 2 درصد به تولید خود افزوده است. تولید واله در برزیل نیز با افزایش همراه بوده است، اما میزان آن رسما اعلام نشده است.
کنترل میزان تولید در سنگ‌آهن از طریق توافق میان این سه شرکت امکانپذیر است. این سه شرکت نمی‌توانند مذاکرات مربوط به قرار داد‌های بلند مدت خود را در سال ۲۰۱۲ با شرایط فعلی بازار به نفع خود به پیش ببرند و به احتمال زیاد قبل از آغاز مذاکره با تولیدکنندگان فولاد، بایستی به توافقاتی داخلی میان خود برای کنترل حجم تولید دست یابند. عامل دیگر کاهش تولید داخلی چین در طول زمستان است. طی سال‌های گذشته میزان تولید داخلی چین در ما‌ه‌های سرد سال کاهش می‌یابد و این انتظار وجود دارد که با نزدیک شدن به پایان سال‌جاری نیز مجددا حجم تولید داخلی چین کاهش یابد.
با توجه به موارد فوق انتظار می‌رود:
الف: میانگین بهای سنگ‌آهن در ماه نوامبر از میانگین اکتبر کمتر خواهد بود با این حال در این ماه روند کاهشی قیمت‌ها متوقف خواهد شد و اولین آثار بهبود بازار مشخص می‌شود.
ب: در آخرین ماه سال 2011 و همچنین در ژانویه 2012 روند بهبود بازار ادامه خواهد یافت با این حال رسیدن به سطح قیمت‌ها در ماه سپتامبر انتظار بیشتری باید داشت.
* دبیر انجمن صادرکنندگان محصولات فولادی ایران Aispex