نگرانیها از بیشتر شدن فاصله نرخهای بورس و بازار شدت گرفت
بازار آهن در شوک افزایش نرخ ارز
گروه بورس کالا - منیژه حیاتی: به دنبال افزایش یکباره نرخ ارز دیروز از کل عرضههای فولاد سازان در بورس کالا تنها ۳ هزارو ۶۲۰ تن میلگرد A۳- ۱۴ تا ۱۵ گروه ملی معامله شد و عرضه فولادسازان خصوصی دیگر نیز بنا به خواست خودشان به آینده موکول شد. از آنجا که ذوب آهن و نیشابور نیز عرضهای نداشتند در نتیجه جنب و جوشی در تالار معاملات بورس به چشم نمیخورد.
به دنبال افزایش قیمت ارز به خصوص دلار و بروز این پیشبینی که واردات کاهش خواهد یافت و در نتیجه قیمتهای داخلی افزایش پیدا میکند، از حجم کالاهای پیشنهادی در بازار آهن کاسته شده است؛ به طوری که گفته میشود اصولا فروشندهای در بازار نیست، اما این رکود تنها در بخش عرضه نیست؛ بلکه تقاضاها نیز هنوز پایین است و خریداری در بازار وجود ندارد و حتی خریدهای پروژهای و عمده هم از بخش بودجههای عمرانی به حداقل رسیده است. از اینرو حتی با وجود پیشبینی افزایش زیاد قیمتها از سوی افرادی که حاضر به فروش کالاهای خود در بازار نیستند، این احتمال نیز وجود دارد که این افزایش قیمتها مقطعی باشد؛ چرا که اگر بازار کشش نداشته باشد با وجود واردات محدود کالا، احتمال بازگشت این نرخها نیز قوی است. این اتفاق باعث شد تا فولاسازان خصوصی با هدف ارزیابی مجدد بازار و تغییرات ناشی از نرخ ارز بر قیمت شمش فولاد عرضههای خود را در بورس کالا انجام ندهند.
خریداران آهن بر سر دو راهی
بسیاری از تجار معتقدند که پیشبینی بالارفتن قیمتها به دلیل نرخ ارز و پیشبینی کاهش ثبت سفارش واردات در ماههای آینده پیشبینی نهایی و قطعی بازار آهن نیست؛ چرا که یک تحلیل دیگری هم وجود دارد و آن این است که اگر قیمت آهن بهواسطه افزایش قیمت ارز و کاهش واردات افزایش پیدا کرد، آیا بازار نیز کشش نرخهای بالا را دارد یا خیر.
از اینرو و با توجه به سردرگمیهای موجود خریداران ترجیح میدهند در صورت خرید از بورس به سراغ کالاهایی بروند که قدرت نقد شوندگی بیشتری را در بازار داشته باشد که در حال حاضر محصولات ذوب آهن و نیشابور بهترین گزینه برای آنها است. از اینرو پیشبینی میشود با وجود شرایط فعلی هفته آینده از عرضههای ذوب آهن اصفهان که گفته میشود طبق تمهیدات اخیر کارگروه بازار قرار است به صورت ۱۱۰ تنی به خریداران عرضه شود، استقبال خوبی صورت بگیرد.
یکی از کارگزاران با اشاره به اینکه بودجه عمرانی هنوز جان نگرفته میگوید: در حال حاضر نگرانی تجار این است که گرفتار همان مشکلی بشوند که بازار آلومینیوم مدتی است که درگیر آن شده و میترسند حجم زیادی از کالاهای بخش خصوصی را که نام آشنایی برای مهندسین ناظر ساختمانها و مورد تایید آنها نیست را بخرند، اما در زمان فروش، خریداری برای این کالاها در بازار وجود نداشته باشد. به گفته وی بسیاری از خریدهایی که در رینگ آلومینیوم در چند وقت اخیر صورت گرفته نیز به دلیل همین موضوع و نبود خریدار در بازار ثانویه روی دست تجار مانده و همین امر خریدهای بورس را نیز کاهش داده است. به عقیده وی نظارتها و هشدارهایی که در خصوص رشد قیمت داده میشود نیز تا حدودی پیشبینی را سخت کرده و خریداران از این نگرانند که کالایی را بخرند، اما بنا به نظارتها و کنترلهایی که انجام میگیرد نتوانند این کالاها را با شرایطی که خودشان خریدهاند با یک سود مناسب توزیع کنند.
انتقاد از نحوه کنترل قیمتها ادامه دارد
با وجود اظهاراتی که اخیرا بسیاری از دستاندرکاران بازار و مسوولان در خصوص رشد قیمت آهن مطرح کردهاند و پیشنهاداتی نیز در این خصوص ارائه شده، اما همچنان فعالان و کارگزاران بازار آهن معتقدند که تنها راه منطقی کردن قیمتها و جلوگیری از بیشتر شدن فاصله قیمتهای بورس و بازار آزاد، تعیین نکردن سقف قیمت در بورس است و این اجازه را بدهند تا به طور طبیعی تقاضا و عرضه یکدیگر را در جریان معاملات پیدا کنند.
یکی از معاملهگران بورس کالا در این خصوص میگوید: به نظر میرسد در بورس نگرانی اصلی جو روانی و تاثیر ارقام و اعداد بر بازار و مخاطبان است نه آنچه که در بازار به طور واقعی جریان دارد برای مثال اینکه اجازه داده نمیشود تا نرخ محصول ذوب آهن از رقم ۷ هزارو ۹۹۹ ریال رشد کند نشان از این دارد که نمیخواهند عدد ۸۰۰۰ حتی با اختلاف یک ریال در بازار پخش شود. این در حالی است که اگر قیمت را آزاد میگذاشتند هیچ خریداری حاضر نمیشد، عدد بالایی را ثبت کند؛ چرا که فکر فروش بعد این کالا را نیز میکند ضمن اینکه واقعا خریداری که احتیاج دارد و برایش میارزد وارد بازار میشود.
وی با اشاره به اینکه کنترل قیمتها در بورس منطقی نیست و باید گذاشته شود تا نرخها خود اصلاح شوند، میافزاید: هفته گذشته ذوب آهن تنها ۲۵ درصد تقاضای بازار را پاسخ داد که روش آنها برای توزیع، سهمیهبندی بود، اما واقعیت این است که این روش تنها توزیع رانت بیشتر در بورس است و به نفع کسانی است که پول بیشتری دارند، خصوصا اینکه هنوز هم روش
اعتبار دهی به مشتری از سوی برخی کارگزاریها استفاده میشود و با روش سهمیهبندی، خریداری که توانایی بازپرداخت این اعتبار را دارد میتواند کالای بیشتری ببرد و عملا عدالتی در اینگونه معاملات برقرار نمیشود.
یکی از خریداران نیز با اشاره به اینکه میتوان از ابزار تعرفه برای تعادل بازار استفاده کرد نه دستکاری قیمتها میگوید: در صورت کاهش واردات اگر دیده شد که کالاهای موجود پاسخ بازار را نمیدهد میتوان با برداشتن تعرفه واردات را افزایش داد و بالعکس اگر دیده شد که مشکلی از بابت کالا وجود ندارد میتوان به سرعت این رویه را تغییر داد، اما نباید از بورس استفاده کند.
نگرانی از افزایش فاصله نرخهای بازار و بورس
به دنبال افزایش نرخ ارز، فعالان بازار نگرانی زیادی دارند از اینکه با نگه داشته شدن نرخها در بورس و با توجه به محدودیتهای موجود برای محصولات پر رونق تر بازار همچون ذوب آهن و نیشابور شرایط نامساعدی بر بازار سایه بیفکند. به گفته تجار، با توجه به اینکه نرخ میلگرد از ۸۸۰ تومان هم گذشته، اگر نرخهای بورس در همین سطح باقی بماند مجددا با اختلاف نرخهای بورس و بازار مواجه میشویم. یکی از معاملهگران بازار میگوید: طی شش ماه اخیر بازار فولاد نیز مانند سکه و ارز شاهد دو نرخی شدن قیمتها بود، به طوری که در یک مقطع در حالی که نرخ تیرآهن در بورس ۸۴۰ تومان بود در بازار آزاد بالاتر از ۱۹۰۰ معامله میشد که در حدود ۴۰ درصد فاصله قیمت وجود داشت.
وی میگوید: نگرانی بازار این است که نگه داشته شدن قیمتها در بورس همانند فنری که نیرو را در خود جمع کرده در بازار عمل کند و به یکباره با رشد شدید قیمتها مواجه شویم. آیا بهتر نیست بورس با قیمت متعادل و متناسب با بازار یعنی یک سود متعادل برای خریدار به اضافه سود سلف، قیمتها را تعیین کند.
آیا جز این است که با این فروش میتوان در طول ۳ تا ۴ ماه یک خط تولید به ذوب آهن اضافه کرد تا بتواند تقاضای بازار را به خصوص در مورد تیرآهن پاسخ بدهد؟ وی فروش در تناژهای پایین، اعمال هزینه انبار داری را روش خوبی برای حذف تقاضاهای کاذب عنوان کرده و معتقد است با این روش و قیمتگذاری منطقی، هم فاصله نرخ بازار و بورس به حداقل میرسد و هم اینکه برای تجار و واردکنندهها انگیزه واردات بهوجود میآید.
ارسال نظر