مدیرعامل بورس کالا مطرح کرد
صندوق کالاهای ارزشمند کشاورزی راهاندازی میشود
بورس کالا به خصوص بورس کالای کشاورزی یکی از قدیمیترین و پرسابقهترین بازارها در ایران و حتی دنیاست. بورس کالا از آنجا که میتواند محل عرضه کالاهای اساسی کشور باشد، افق پیش رویش یک افق بلند مدت و بسیار با اهمیت است. چندی پیش بود که عرضه اوراق گندم برای خرید تضمینی گندم منتشر شد و استقبال از آن هم چشمگیر بود. البته دلیل مهم دیگر اهمیت بورس کالا در واقع در بخش دیگری به نام «تامین مالی» نهفته است. بخش کشاورزی به دلیل خاص بودن نوع کالاهای موجود در آن و میزان تقاضای آن، چه برای مصرف و چه برای تولید قابل توجه است.
بورس کالا به خصوص بورس کالای کشاورزی یکی از قدیمیترین و پرسابقهترین بازارها در ایران و حتی دنیاست. بورس کالا از آنجا که میتواند محل عرضه کالاهای اساسی کشور باشد، افق پیش رویش یک افق بلند مدت و بسیار با اهمیت است. چندی پیش بود که عرضه اوراق گندم برای خرید تضمینی گندم منتشر شد و استقبال از آن هم چشمگیر بود. البته دلیل مهم دیگر اهمیت بورس کالا در واقع در بخش دیگری به نام «تامین مالی» نهفته است. بخش کشاورزی به دلیل خاص بودن نوع کالاهای موجود در آن و میزان تقاضای آن، چه برای مصرف و چه برای تولید قابل توجه است. در ادامه بخشی از گفتوگوی اختصاصی« ایانا» با دکتر حامد سلطانینژاد، مدیرعامل بورس کالا را درخصوص راهاندازی صندوقهای کالایی کشاورزی که یکی از مهمترین راهکارهای تامین مالی در این بخش است میخوانید.
صندوقهای کالایی به ویژه در حوزه کالاهای کشاورزی در چه وضعیتی است و چه برنامهای برای توسعه آن دارید؟
محیطی که در زندگی روزمره بهعنوان بازار میشناسیم، جایی است که هر زمان که به آن مراجعه میکنید، کالایی برای خرید یا فروش وجود دارد؛ بنابراین بازار زمانی شکل میگیرد که متقاضی هر روز و بهطور مستمر بتواند در این بازار معامله کند. حالا در بورس یا کالا خریداری میشود یا در موقعیت خرید کالا قرار میگیرد. یکی از اتفاقها یا کارهایی که به این روند کمک میکند گواهی سپرده کالایی است. در بازار نقد بورس کالا، فروشنده باید اطلاعیه عرضه منتشر کند، این اطلاعیه باید چند روز پیش از عرضه باشد و در آن مشخص کند که عرضه در چه تاریخی انجام میشود. بعد از عرضه که همهچیز تمام شد، تا عرضه بعدی اتفاق خاصی رخ نمیدهد. در واقع یک بازه زمانی (حتی کوتاه) فاصله وجود دارد. این موضوع نشان میدهد که هنوز یک بازار واقعی شکل نگرفته و هر روز این کالا معامله نمیشود.
حال برای این کالا راههای دیگری هم هست. به این شیوه که دارنده کالا اعلام کند که فلان کالا را با مشخصات ثبت شده و مشخص در انبار دارد. البته این کالای انبار شده از سوی مراجع یا بازرسان سازمان بورس تایید شده که به این نوع کالا «کالای تحت کلید» میگویند. بنابراین به جای اینکه اطلاعیه عرضه منتشر شود، کالای ذخیره شده همیشه وجود دارد و این ذخیره کردن مورد تایید یک نهاد خاص هم قرار گرفته است. در سهام، چنین مرجعی به نام شرکت سپردهگذاری و تسویه وجوه وجود دارد. در بورس کالا در حال حاضر چنین مرجعی وجود ندارد، اما اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، در گام نخست میتوان تشریفات اطلاعیه فروش و... را حذف کرد و روند را یک روند مستمر کرد.گام مهم دیگر این است که با این کار استانداردسازی کالا و تبدیل به اوراق بهادار کردن هم انجام میشود. به این ترتیب هر یک واحد (کیلو، تن، گرم و...) آن کالای خاص را معادل یک برگه اوراق بهادار قرار بدهیم که این سهمها با هم برابر هستند. با این شیوه میتوان بازار را شکل داد. اما هنوز یک بخشی از کار باقی مانده است که مرجعی وجود داشته باشد که در هر موقعیتی آماده خرید و فروش باشد. در واقع صندوقهای کالایی نقش چنین مرجعی را بر عهده دارند. صندوق کالایی یک واسطهگر حرفهای تحت نظارت است که کار اوراق مبتنی بر کالا را انجام میدهد. عرضه کالا را نیز بر اساس تقاضای بازار و تغییر قیمتها تنظیم میکند.
آیا تجربه ملموس و جدیدی از صندوقهای کالایی شکل گرفته است؟
نخستین تجربه صندوق کالایی که یک ماه پیش پذیرهنویسی آن تمام شده و این اواخر شروع به کار کرد صندوق طلاست. حدود ۴۰ درصد از یونیتهای این صندوق کالایی را خریداران حقیقی خریدهاند. این نشان میدهد که مردم هم دوست دارند. به جای اینکه مردم خود را درگیر خرید و نگهداری کالا کنند، فرد دیگری این کالا را خریده و نگهداری میکند، اما افراد روی ارزش این کالا معامله میکنند و ممکن است حتی کالا را نبینند.
با توجه به اینکه در بین فعالان کالاهای کشاورزی تعداد زیادی از واسطهها نیز وجود دارند، آیا این صندوق در ساماندهی این نوع واسطهها نیز کمک میکند؟
میتوان برای هر نوع کالایی که قابلیت انبار شدن داشته باشد، صندوق کالایی تاسیس کرد؛ مانند جو، گندم، ذرت و... همینطور در مورد کالاهایی که ارزش بالایی دارند نیز مطالعاتی انجام شده که بتوان این صندوقها را تاسیس کرد، کالاهایی مانند زعفران، زیره، پسته و... البته درباره زعفران و پسته با توجه به اینکه تولیدکننده عمده و نخست در جهان هستیم؛ همیشه مشکل و چالش اصلی این بوده که قیمت این کالاها چطور تعیین شود. تعیین قیمت درباره این کالاها نیز پایه و اساس علمی یا محاسباتی نداشته و بیشتر بر اساس قیمتگذاری سنتی بوده است. در شرایط فعلی، این نوع قیمتگذاری دستخوش تغییراتی شده و از سوی افرادی انجام میشود که مشخص نیست قصد و نیت عمومی دارند و سود همگانی را در نظر میگیرند. در مورد بسیاری از کالاهای کشاورزی این اتفاق افتاده است. اینها بیشتر واسطهگرانی هستند که حتی محل و موقعیت فیزیکی مشخصی هم ندارند و فقط خودشان حضوری به کشاورزان مراجعه میکنند و با دادن پول این محصولات را میخرند. با این شیوه نه مصرفکننده و نه تولیدکننده هیچ نفعی نمیبرند. بیشترین مقاومت در مقابل بورس و شفاف شدن قیمت را نیز همین واسطهها دارند. وجود صندوقهای کالایی باعث میشود که واسطهها هم در اختیار تولید قرار بگیرند. واسطهها همیشه موجودات و عناصر مخربی نیستند، آنها افرادی هستند که میخواهند از پولشان استفاده کنند و اهمیت چندانی ندارد که با پولشان چه کالایی میخرند. واسطهها در واقع افرادی هستند که بهدنبال تفاوت قیمتها میگردند تا از آن کسب سود کنند. در برخی موارد هم کار این نوع واسطهگران در واقع تامین مالی است. کسی نمیگوید واسطهگران وجود نداشته باشند. اما واسطهگران باید هم سود معقولی ببرند و هم سازمان یافته و مشخص باشند تا عدهای خاص نتوانند بازار را به راحتی در اختیار خودشان بگیرند. ضمن اینکه در این بازار سازمان یافته، اگر واسطهها با یکدیگر رقابت کنند، اتفاقهای بهتری میافتد و همه چیز قابل کنترلتر میشود. در بازارهای سامان یافته، واسطهگر در مقابل واسطهگر و خریدار در مقابل فروشنده قرار میگیرد. این نکته را نیز به یاد داشته باشید که همیشه فروشنده و خریدار برای معامله در بازار حضور ندارند، اما واسطهگرها هستند که هر روز خرید و فروش میکنند و بازار را شکل میدهند. وجود سفتهبازان و واسطهگرها برای بازار لازم است که در واقع آن را شکل میدهد.
درباره کالاهای نهادههای کشاورزی چطور، تا به امروز اقدامی برای ساماندهی به شیوه این صندوقهای کالایی یا عرضه آن شده است؟
شروط پذیرش کالا در بورس، شرطهای مشخصی است، یکی اینکه همگن باشد، قابلیت انبار شدن داشته باشد، استانداردپذیر باشد، تعداد بازیگران و فعالان قابل توجهی داشته باشد. همچنین قیمت کالاهای این بخش از سوی تعداد زیادی از افراد تعقیب شود. مثل سکه یا همین جوجه یکروزه که قیمت آنها برای تعداد زیادی از افراد پیگیری میشود که در واقع بازار واقعی (وجود عرضه و تقاضا) شکل بگیرد.
ارسال نظر