بازار آهنآلات غیرقابل پیشبینی است
نهسود، نهضرر - ۲ اسفند ۸۶
بهنود دامغانی
تجار، آهنفروشان، تولیدکنندگان فولاد حتی مصرفکنندگان واقعی آهنآلات از نابسامانی بازار این محصول گلایه و شکایت دارند.
تجار فولاد هنوز نمیدانند نیاز واقعی کشور به آهن چقدر است؟ آنها هر سال دچار ضرر و زیان میشوند، زیان آنها به دو جهت است یکی عدم آگاهی از میزان عرضه و تقاضای واقعی فولاد و دیگری ورود غیرمنتظره دولت در بازار آهن. این دو مورد همواره تجار را با شکهای مقطعی روبهرو ساخته است. از سوی دیگر، آهنفروشان که همواره در کنار تجار هستند از نوسانات ناگهانی قیمت آهن در کشور گلایه دارند.
بهنود دامغانی
تجار، آهنفروشان، تولیدکنندگان فولاد حتی مصرفکنندگان واقعی آهنآلات از نابسامانی بازار این محصول گلایه و شکایت دارند.
تجار فولاد هنوز نمیدانند نیاز واقعی کشور به آهن چقدر است؟ آنها هر سال دچار ضرر و زیان میشوند، زیان آنها به دو جهت است یکی عدم آگاهی از میزان عرضه و تقاضای واقعی فولاد و دیگری ورود غیرمنتظره دولت در بازار آهن. این دو مورد همواره تجار را با شکهای مقطعی روبهرو ساخته است. از سوی دیگر، آهنفروشان که همواره در کنار تجار هستند از نوسانات ناگهانی قیمت آهن در کشور گلایه دارند. این گروه از فعالان اقتصادی طی سالهای اخیر بیشتر به دنبال ثبات قیمتها بودند تا افت و خیزهای ناگهانی، چراکه آنها گاها به دنبال سیاستهای غیرمنسجم بازار و خریدهای انبوه دچار ضرر میشوند یا هنگامی که قیمتها بالا میرود ذخیرهای در انبار ندارند چون همیشه برای فرار از زیان از خریدهای انبوه دست میکشند و بر اساس قدرت ریسکشان نسبت به خرید آهن اقدام میکنند چون بازار به هیچ وجه قابل پیشبینی نیست. تولیدکنندگان فولاد هم به دلیل فقدان مواد اولیه و وابستگی آنها به محصول خارجی همیشه در بحران به سر میبرند. آنها در سالهای قبل به خصوص سال ۸۴ وقتی به خرید انبوه شمش وارداتی اقدام کردند، ناگهان قیمت فولاد فرو ریخت و دچار ضرر شدند این دسته از تولیدکنندگان علاوه بر کمبود و بحران شمش از سیاستهای غیر منسجم و آنی دولت در بازار گلایه داشتند علاوه بر آن عدم آگاهی آنها از میزان واقعی عرضه و تقاضای آهن در کشور آنها را در شرایط متزلزل قرار داده است.
فولادسازان خصوصی درسال ۸۶ با اینکه توانستند محصولات خود را با سود ۲۰ تا ۳۰ تومانی در هر کیلو بفروشند اما همواره از سیاستهای غیرقابل پیشبینی در بازار آهن هراسان بودند. آنها هیچ وقت نتوانستند از میزان واقعی عرضه و تقاضای آهن آلات در کشور اطلاع کافی پیدا کنند.
مصرفکنندگان واقعی آهنآلات که بیشتر نیاز خود را از بازار غیررسمی تهیه میکنند کمتر متحمل ضرر میشوند چون خریدهای آنها خرد و اندک است و اگر هم با زیان مواجه شوند آنچنان چیزی را از دست نمیدهند.
گره بازار آهن کجاست؟
آیا کمبود محصول نهایی بیشتر در بازار بحران میآفریند یا مواد اولیه (شمش فولاد)؟
یا اینکه نبود اطلاعات در مورد سیاستهای دولت در بازار آهن یا اخبار غیرواقعی در این بازار و سیگنالهای غیرشفاف بحرانآفرینی میکنند؟
حال باید دید چرا و چگونه بازار آهن دچار تشنج میشود؟
تجربه سالهای قبل نشان میدهد که در روزهای پرمصرف آهن که اغلب ۶ماه اول سال است بازار دچار نوسانات سینوسی میشود.
این نوسان بیشتر به دلیل خلاءهای موجود در بازار آهن است که این مهم به دلایل ذیل مرتبط است.
۱ - روند کند واردات آهن
۲ - فاصله بین تولید محصول نهایی و میانی فولاد در کشور
۳ - کمبود مواد اولیه فولادسازان خصوصی
۴ - وارد شدن یا بیموقع وارد شدن دولت به بازار آهن بدون اطلاع از میزان عرضه و تقاضای واقعی
اصولا خلاء در بازار آهن در شرایطی ایجاد میشود که فاصله بین عرضه و تقاضا زیاد باشد. عرضه آهن در بازار داخلی یعنی توزیع تیرآهن، میلگرد، نبشی و ورق و ... است.
این محصولات بیشتر توسط دولت تولید میشود و بخش اندک آن توسط بخشخصوصی صورت میگیرد به طوری که از حدود ۱۵میلیون تن آهنآلاتی که وارد چرخه بازار داخلی میشود، حدود ۱۲میلیون تن توسط «دولتیها» و ۴-۳میلیون تن توسط خصوصیها صورت میگیرد.
«خصوصیها» به دلیل کمبود مواد اولیه که اغلب شمش فولاد است در برخی از فصلها فقط با ۵۰درصد ظرفیت کار میکنند که این موضوع میتواند تا حد زیادی در بازار آهن تاثیر بگذارد.
طی سالهای اخیر کمبود شمش فولاد بزرگترین آسیب را به بازار آهنآلات وارد کرده است. چون این محصول هم گران است و هم کمیاب.
بخشخصوصی اگر می توانست شمش فولاد را آسان تامین کند در حال حاضر به جای این که حدود ۱۵میلیون تن محصول نهایی تولید کنیم میتوانستیم ۲۵میلیون تن تولید کنیم. در این راستا خلاءهای موجود در بازار آهن حل و برطرف میشد و بحران این بازار پایان مییافت.
تولید شمش فولاد در کشور حدود ۵/۱۰میلیون تن است که اغلب توسط دولتیها تولید و در واحدهایشان برای تولید میلگرد، تیرآهن، ورق و... مصرف میشود.
در صورتی که بخشخصوصی در بهترین شرایط ۱۰۰هزار تن شمش تولید میکند، در صورتی که نیاز واقعی این بخش با وجود واحدهای فعلی حداقل ۶میلیون تن است.
بنابراین دولت با همکاری و حمایت بخشخصوصی باید نسبت به تامین شمش فولاد اقدام کند. طرحهای استانی فولاد دولتی که مجموع شمش را در سه سال آینده به ۴/۶میلیون تن میرساند میتواند خلاءهای بازار را حل کند.
حال تا سه سال آینده چه باید کرد؟!
ارسال نظر