بازارهای کالایی با انتخاب رئیسجمهور آینده آمریکا چه مسیری را طی میکنند؟
بازار در انتظار سناریوی کلینتون یا ترامپ
حمزه بهادیوند چگینی: بالاخره مناظرهها بین کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پایان رسید و حال زمان آن رسیده رئیسجمهور آینده ایالات متحده آمریکا انتخاب شود. این موضوع یکی از فاکتورهای بسیار مهم برای اقتصاد جهان است چراکه تفاوت در دیدگاههای این دو کاندیدا در مقولههای مختلف اقتصادی به خصوص در بخشهای پولی و بانکی میتواند سناریوهای متفاوتی را در جهان رقم بزند و یکی از بخشهایی که بدون شک از این انتخاب تاثیر خواهد پذیرفت بازارهای کالایی است. اولین محل تاثیرگذاری این انتخاب تغییرات در ارزش دلار است.
حمزه بهادیوند چگینی: بالاخره مناظرهها بین کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به پایان رسید و حال زمان آن رسیده رئیسجمهور آینده ایالات متحده آمریکا انتخاب شود. این موضوع یکی از فاکتورهای بسیار مهم برای اقتصاد جهان است چراکه تفاوت در دیدگاههای این دو کاندیدا در مقولههای مختلف اقتصادی به خصوص در بخشهای پولی و بانکی میتواند سناریوهای متفاوتی را در جهان رقم بزند و یکی از بخشهایی که بدون شک از این انتخاب تاثیر خواهد پذیرفت بازارهای کالایی است. اولین محل تاثیرگذاری این انتخاب تغییرات در ارزش دلار است. به باور کارشناسان اقتصاد بینالملل در حال حاضر نیز بازار با حرکت به سمت و سوی افزایشی خود توانسته در برابر سبدی از ارزهای معتبر روندهای صعودی را تجربه کند. این موضوع در آینده نیز قطعا مشاهده خواهد شد و اینکه ترامپ یا کلینتون اقتصاد ایالات متحده را در دست بگیرند فشارهای کاهشی یا افزایشی را به ارز جهانروای دلار وارد خواهد کرد.
این اثر اصلی نتایج مهمی را در بازارهایی همچون نفت، طلا، مس، فولاد، کلیه فلزات پایه غیرآهنی و حتی محصولات معدنی در برخواهد داشت. در هفتههای گذشته نیز روند افزایشی قیمت دلار باعث شد قیمت طلا و نفت و فلزات پایه روند کاهشی نسبتا محسوسی را پشت سر بگذارند و حتی در بازار نفت بهرغم تصمیماتی که برای محدودیت در تولید نفت کشورهای اوپک گرفته شده افزایش بهای دلار مانع از هیجانات قیمتی در این بازار شد. بازار طلا نیز وضعیت مشابهی را پشت سر میگذارد هرچند نوسانات در این بازار بیشتر است. به این ترتیب باید گفت مبحث انتخابات در آمریکا اولین نشانههای خود را به نمایش گذاشته است. در این بین تحلیلگران سیاسی نظرات متفاوتی را مطرح میکنند. به عقیده گروهی از آنها مسائلی که در رابطه با خصوصیات اخلاقی ترامپ مطرح میشود اثر چندانی بر تصمیم مردم آمریکا نخواهد داشت و شانس این نامزد جمهوریخواه را کاهش نمیدهد. آنها معتقدند دموکراتها در ۸ سال گذشته وضعیت اقتصادی، فرهنگی و درمانی مردم ایالات متحده را بدتر کردهاند و ایالات متحده در حال حاضر نیازمند یک فریادگر است تا بتواند صدای آنها را به گوش سیاستمداران برساند. این گروه میگویند مردم آمریکا از سیاستبازی خسته شدهاند و ترجیح میدهند شخصیتی همچون ترامپ را انتخاب کنند. در طرف مقابل نیز برخی معتقدند اگرچه هیلاری یک چهره محبوب و عمومی نیست با این حال ترس از روی کار آمدن شخصیتی همچون ترامپ که اغلب وی را عاملی خطرناک برای ایالات متحده میدانند میتواند باعث شود مردم کلینتون را بهعنوان نخستین رئیسجمهور زن این کشور بپذیرند. در هر حال تفاوت در نگاه این دو به موضوعات اقتصادی که در جریان مناظره این دو روشن شده موضوع مهمی است که اثر آن را بر بازارهای کالایی در این گزارش میخوانیم.
موسسه مطالعاتی سیکینگ آلفا که یک موسسه کاملا تحلیلگر در بازارهای مختلف از جمله بازارهای کالایی است در گزارشی به بررسی اثرات حضور این دو کاندیدای ریاست جمهوری در بازارهای کالایی پرداخته و با اشاره به اینکه احتمالا سیاستهای هیلاری کلینتون در عرصه اقتصاد تداوم همان سیاستهای اوباما خواهد بود معتقد است با روی کار آمدن وی تغییر فاحشی در وضعیت اقتصادی آمریکا ایجاد نخواهد شد. بر اساس این گزارش احتمالا با روی کار آمدن کلینتون سیاستهای پولی آمریکا طبق روش کنونی فدرال رزرو ادامه خواهد یافت و افزایش نرخ بهره در آمریکا بهعنوان یک فاکتور مهم در تغییر جهت بازارها تابع وضعیت اقتصادی آمریکا خواهد بود.
به این ترتیب تداوم سیاستهای پولی میتواند عاملی برای رشد قیمتها در بازارهای کالایی به خصوص مواد اولیه باشد. این گزارش میافزاید وقتی اوباما دولت را در سال ۲۰۰۹ تحویل گرفت قیمت طلا در این کشور ۹۳۰ دلار بود اما در سال ۲۰۱۱ بهای این کالا به هزار و ۹۲۰ دلار رسید. هرچند بهای این کالا در حال حاضر به هزار و ۲۶۰دلار رسیده است (۳۶ درصد بالاتر از آغاز دولت اوباما) با این حال دامنه متنوع تغییر قیمت این محصول حکایت از سیاستهای متفاوتی در حوزههای پولی و مالی دارد که دولت اتخاذ کرده است. همین وضعیت در بازار نقره نیز مشاهده شد بهطوریکه این کالا از ۱۲ دلار به ۵۰ دلار هم رسید و دوباره با کاهش به ۱۷ و نیم دلار (۳۳درصد بالاتر از آغاز به کار دولت اوباما) بازگشت. به این ترتیب میتوان گفت فلزات گرانبها با روی کار آمدن کلینتون این قابلیت را دارند که با افزایش قیمت در سالهای آینده روبهرو شوند. در بازار انرژی نیز وضعیتی تقریبا مشابه قابل بررسی و ذکر است.
بهعنوان مثال بهای نفت از ۵۰ دلار به ۱۰۰ دلار و بهای گاز از ۳۵/ ۴دلار به ۲۴/ ۶ دلار رسیدند که نشان میدهد سیاستهای دولت آمریکا در این کشور بر بازار انرژی آن نیز اثرات صعودی داشته است. در حال حاضر سیاستهایی در حوزه کاهش واردات نفت، افزایش تولید، افزایش میزان تولید مشتقات نفتی و... در دولت اوباما تصویب شده که یک رئیسجمهور دموکرات در همان مسیر ادامه خواهد داد. در بازار فلزات نیز شرایط کم و بیش مشابهی را میتوان دید. قیمت مس از زیر ۵ هزار دلار در هر تن در سال ۲۰۰۹ تا ۱۰ هزار دلار در سال ۲۰۱۱ افزایش یافت هرچند بار دیگر این روند معکوس شد؛ حرکتی که در بازارهای نفت و طلا هم دیدیم. تقریبا این روند بهصورتی مشابه در سایر بازارها از جمله آلومینیوم، نیکل و قلع نیز مشاهده میشود.
در طرف مقابل ترامپ وعده داده است در صورتی که رئیسجمهور شود مالیاتها را در حدود ۴۴۰۰ میلیارد دلار (۴.۴ تریلیون دلار) کاهش دهد. وی همچنین خواستار کنترل شدیدتر دستگاههای دولتی و اتخاذ موضع افراطیتر در مذاکرات مربوط به توافقنامههای تجاری با دیگر کشورها شده است. ترامپ مدعی است طرح اقتصادی او موجب دستیابی به رشد اقتصادی ۵/ ۳ درصدی خواهد شد و ظرف یک دهه ۲۵ میلیون فرصت شغلی ایجاد خواهد کرد ولی برخی اقتصاددانان فرضیاتی را که طرح ترامپ مبتنی بر آن است زیر سوال بردهاند.
ترامپ بهطور عمده افزایش تعاملات تجاری با چین و مکزیک را مورد شماتت قرار داد. وی همچنین معاهدههایی همچون توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی را به دلیل کاهش فرصتهای شغلی در داخل کشور مورد انتقاد قرار داد و این توافقنامه را «بدترین توافق تجاری تایید شده در کشور» خواند. در یک اقتصاد جهانی که درون نوعی یکپارچگی جهانی تعریف شده، ملیگرایی اقتصادی ترامپ فوقالعاده خطرناک است. در سالهای اخیر صادرات، موتور محرک اقتصاد آمریکا بوده است. حال اگر آمریکا بیاید و دور تا دور مرزهای جنوبیاش را دیوار بکشد و تمام پیمان های تجاری را منسوخ اعلام کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ واکنش دیگر کشورها چه خواهد بود؟ شکست پیمان مشارکت ترانس پاسیفیک (مشارکت دوسوی اقیانوس آرام)، کمترین ضرر و زیانی است که ریاست جمهوری ترامپ برای اقتصاد جهان به بار خواهد آورد. فعلا خروج از این پیمان برای آمریکا مستلزم مصوبه کنگره نیست. اگر ترامپ رئیسجمهور شود و فقط نیمی از وعدههایی را که داده است، عملی سازد؛ یقینا بدترین جنگ تجاری را از زمان دوران «رکود» در تاریخ آمریکا ثبت خواهد کرد. در این رابطه کارشناسان میگویند انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهور به احتمال زیاد به ریزش شدید در بازار سهام آمریکا و بسیاری از شرکای تجاری این کشور در ابتدا منجر میشود و ارزش دلار را به سطوحی پایینتر سوق خواهد داد. به عقیده آنها این موضوع در همان ابتدای امر به رشد قیمت در بازارهای کالایی منتهی میشود و ابتدا طلا و سپس نفت و پس از آن بازارهای فلزات پایه را متاثر میسازد. به عقیده آنها به خصوص بازارهایی مثل فولاد که در حال حاضر به دلیل دستکاریهای چین با وضعیتی رکودی روبهرو است احتمالا با تنبیهاتی شدید از طرف آمریکا روبهرو میشود که این مساله شکل فعلی این بازار را تغییر میدهد. در نهایت باید گفت بازارهای کالایی دنیا در انتظار انتخاب یکی از دو گزینه فعلی بهعنوان رئیسجمهور آمریکا است اما دو سناریوی متفاوت برای این بازارها در جهان رخ خواهد داد، اما کدام سناریو؟ ۸ نوامبر این موضوع روشن خواهد شد.
ارسال نظر