ابهامات بازار جای خود را به شفافیت خواهد داد؟
کژدار و مریز قیمتی در بازار فولاد
محمدحسین بابالو: ابهام در بازار فولاد باز هم خودنمایی کرده است زیرا شاهد کاهش قیمت برخی مصنوعات فولادی در کنار رشد بهای بخشی دیگر هستیم که این بار چهرهای جدید را برای این بازار ترسیم کرده است. ادامه مقاومت بسیاری از واحدهای فولادی در برابر کاهش نرخ در کنار افت قیمتهای پیشنهادی بخشی دیگر از عرضهکنندگان مهم و تاثیرگذار، افزایش بهای ورق مخصوصا در مبادی و متعاقب آن رشد قیمت کالاهای تولیدشده از ورق، آرامش نسبی در بازار تیرآهن پس از رشد قیمتهای پیشین، انتظار رشد قیمتها در بازارهای جهانی که هنوز خودنمایی محسوسی نداشته و تسری ابهام و تردید از آینده به ذهن فعالان بازار را میتوان از مهمترین ویژگیهای معاملاتی در بازار فولاد در روزهای اخیر به شمار آورد.
محمدحسین بابالو: ابهام در بازار فولاد باز هم خودنمایی کرده است زیرا شاهد کاهش قیمت برخی مصنوعات فولادی در کنار رشد بهای بخشی دیگر هستیم که این بار چهرهای جدید را برای این بازار ترسیم کرده است. ادامه مقاومت بسیاری از واحدهای فولادی در برابر کاهش نرخ در کنار افت قیمتهای پیشنهادی بخشی دیگر از عرضهکنندگان مهم و تاثیرگذار، افزایش بهای ورق مخصوصا در مبادی و متعاقب آن رشد قیمت کالاهای تولیدشده از ورق، آرامش نسبی در بازار تیرآهن پس از رشد قیمتهای پیشین، انتظار رشد قیمتها در بازارهای جهانی که هنوز خودنمایی محسوسی نداشته و تسری ابهام و تردید از آینده به ذهن فعالان بازار را میتوان از مهمترین ویژگیهای معاملاتی در بازار فولاد در روزهای اخیر به شمار آورد. برای روشن شدن بسیاری از واقعیتهای بازار شاید به زمان بیشتری نیاز داشته باشیم تا ابهامات موجود به شواهدی بنیادین تبدیل شود.
در بازار فولاد با محوریت معاملات میلگرد شاهد بازگشت روند کاهشی قیمتها به بطن بازار هستیم؛ هرچند هنوز هم بسیاری از واحدهای تولیدی مهمی در برابر افت قیمتها مقاومت میکنند. در نهایت این وضعیت کلی باعث شده بخش بزرگی از بازار مخصوصا انواع نوردی میلگرد، به دلیل ضعف مبرم تقاضا، کاهش قیمتها را پذیرفته و به آن تن دهند. اهمیت این کاهش قیمتها از آن جهت است که بدنه اصلی عرضه و مخصوصا تصمیم سازان برجسته بازار فولاد در پیدا و پنهان، تلاش دارند که از افت قیمتها جلوگیری شده و همچنین بازار را باز هم به روند افزایشی خود بازگردانند. انتظار رشد قیمتهای جهانی نیز مولفهای بوده که تلاش داشتند تا از آن استفاده کنند ولی تاکنون چنین رخدادی، آن گونه که باید و شاید خودنمایی نکرده است؛ اگرچه از پتانسیلهای بنیادین بزرگی برخوردار است. تجمیع این موارد نشان دهنده بیمیلی بازار به مدیریت شدن است یعنی بازار داخلی فولاد با محوریت شمش و میلگرد، نه پتانسیل و نه تمایل به رشد قیمتها را از خود نشان نداده و همچنین با کاهش قیمتها، میل خود را به مدیریت نشدن هم نشان میدهد. درخصوص دلیل این وضعیت در ابتدا باید به رفتار برخی از تولیدکنندگان برجسته اشاره داشت زیرا کاهش قیمتها از بخش عرضه آغاز شده است یعنی شرکتهای بزرگی قیمتهای خود را برای فروش در بازار داخلی، با کاهش اعلام کردهاند ولی چرا؟ همین نکته نشان میدهد انسجام موردنیاز برای مدیریت بازار در بدنه تصمیمسازی نیز وجود نداشته یا رخدادهای دیگری پشت پرده است که از آنها خبر چندانی وجود ندارد.
همان گونه که پیشتر نیز به آن اشاره کرده بودیم ذات تبعیت از تصمیمات منعقد شده را باید در دو نکته جستوجو کرد؛ یکی اجماع ۱۰۰ درصدی عرضهکنندگان در تبعیت از یک تصمیم واحد و دیگری وجود منافع برای تمامی اعضا. حال در شرایطی که شرکتهای مختلف از یکسو تکنولوژی متفاوتی داشته و از سوی دیگر قیمت تمام شده برای آنها به دلایل مختلف، متفاوت است نمیتوان انتظار اجرای یک دستورالعمل واحد را برای تمامی آنها داشت. از سوی دیگر منافع بسیاری افراد بر حفظ قیمتهای فعلی و ثبات نرخها قرار ندارد زیرا نیاز به افزایش حجم فروش یا حداقل حفظ سهم بازار، لزوم کاهش قیمتها را پدید آورده و بسیاری از شرکتهای مهم شاید با در نظر گرفتن همین ویژگی، کاهش قیمتها را برگزیده که دلایل مالی و فنی بسیاری را میتوان برای آنها متصور دانست. با توجه به تمامی این موارد باید منتظر ماند و دید که در نهایت بازار فولاد به چه سمتی متمایل خواهد شد زیرا وضعیت فعلی بیش از سیگنالهای بنیادین، با تردیدهایی جدی روبهرو شده که اجازه تحلیل را به بدنه کارشناسی در بازار نمیدهد. در نهایت توجه به حجم معاملات در بورس کالا نیز به رغم ترسیم دورنمای مثبت، خود ابهامی جدید را به بازار تزریق کرده و مشخص نیست که خوش بینیها تا چه حد عمیق خواهد بود؟
ارسال نظر