صنعت فولاد خاورمیانه پوست میاندازد
- توسعه صنعت فولاد برای جایگزین کردن ۱۴میلیون تن در سال واردات کنونی آن
- مدرنیزه کردن و بازسازی واحدهای کنونی آن
- ایجاد ارزش افزوده بیشتر با تولید محصولات جدیدتر چون با صنعتی شدن تدریجی منطقه نیاز آن به محصولات کیفی بیشتر و تخصصیتر میشود.
میانگین نرخ رشد سالانه فولاد در خاورمیانه و آفریقای شمالی در سال 2000 تا کنون 87/8درصد بوده و مصرف آن 36/8درصد است. نرخ رشد فولاد در منطقه متفاوت است. به طوریکه سریعترین یا بالاترین میزان رشد در اختیار کشورهای عربی شرق(اعراب شرقی-مصر-سودان-اردن-سوریه و لبنان) به میزان 96/11درصد بوده و پایینترین میزان رشد در کشورهای عربی غربی مانند شمال غربی آفریقا-الجزیره-لیبی-مراکش-تونس-صحرای غربی و مورینانی است که میزان رشد آن 96/2درصد در سال است. کشورهای حوزه خلیج فارس مانند بحرین، ایران، عراق، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی دارای شرایطی معتدل بوده و با نرخ رشد 8/5درصدی مواجه هستند. تولید فولاد خام در منطقه خاورمیانه در سال 2005 به رقم 75/13میلیون تن در مقایسه با 92/8میلیون تن در سال 2000رسید.
آمار نشان میدهد میزان بهرهبرداری از ظرفیتها در این منطقه نسبت به استانداردهای غربی آن پایینتر بوده و به طور میانگین ۷۵درصد (حدود ۱۰درصد پایینتر از یک واحد اقتصادی سودده غربی آن است).
اما، به هر حال بهرهبرداری از ظرفیتها از سال 2000به بعد زمانیکه ظرفیتهای نصب شده به 13/15میلیون تن (58درصد بهرهبرداری) و سپس در سال 2005به 46/18میلیون رسید افزایش داشته است یعنی یک نرخ رشد 2/2درصد برای ظرفیتها در مقایسه با یک نرخ رشد تولید 48/7درصدی در طول همان مدت به دست آمده است.بررسیها نشان میدهد که شرکت فولادسازی EZDK مصر بالاترین میزان بهرهبرداری از ظرفیت خود در منطقه را داشته است. میانگین میزان بهرهبرداری در منطقه 86درصد است که کارخانه مذکور بالاتر از این میزان ظرفیتهای خود بهرهبرداری کرده است. انتظار میرود که در ظرف پنج سال آینده میزان رشد افزایش ظرفیتها شتاب بیشتری به خود گرفته و در راس آن کشورهای حوزه خلیج فارس با 19درصد رشد در سال 2010 ظرفیتهای خود را به 27/32میلیون تن برساند. (جدول شماره یک)
در این منطقه شش مجتمع فولاد سازی (سه چهارم چدن به صورت آهن احیای مستقیم تولید میشود)و کورههای قوسی ۴/۸۵ درصد تولید فولاد را به خود اختصاص دادهاند.
2 شرکت 35درصد کل ظرفیت تولید در منطقه را در اختیار دارند که شامل:
EZZ-Dokheila در مصر با ۲/۵میلیون تن تولید و Hadeed درعربستان با ۸/۳میلیون تن تولید. در سال ۲۰۰۵ کل تولید دو شرکت فوقالذکر ۳/۸میلیون تن بود که ۶/۴۳درصد کل تولید ۱۲/۱۹میلیون تنی خاورمیانه را در برمیگیرد. سه کارخانه از ۶۵ کارخانه فولادسازی منطقه دارای دو نوع محصول تخت و طویل بوده و باقیمانده کارخانهها فقط محصولات طویل تولید میکنند.
11 شرکت دارای ظرفیت تولیدی بیش از 500 هزار تن است که سه شرکت در سال 2005 بالای یکمیلیون تن تولید داشتهاند. ظرفیتهای جدید کورههای قوسی است که به شرح زیر در منطقه تقسیم شده است:
- ۴۹درصد در کشورهای حوزه خلیجفارس
- 36درصد در کشورهای عربی شرقی
- ۱۵درصد در کشورهای عربی غربی
با توجه به واردات بیشتر محصولات نیمه نهایی در سال 2005 حدود 01/15میلیون تن محصولات طویل در این منطقه تولید شده است که نسبت به سال 2000 معادل 4/8درصد رشد داشته است و در راس آن کشورهای حوزه خلیجفارس با 4/11درصد توسعه ظرفیتهایش قرار گرفته و پس از آن کشورهای مغربی با رقم نزدیک 8/10درصد آنان را تعقیب میکنند.
ظرفیت در سال ۲۰۰۵ به سطح
15 /20میلیون تن رسیده و انتظار میرود تا سال 2010 به رقم 6/35میلیون تن نزدیک شده و مجددا در راس آن کشورهای حوزه خلیجفارس با بالاترین میزان رشد قرار خواهند داشت.
تولید محصولات تخت در سال ۲۰۰۵ به رقم ۱۱/۴میلیون تن رسید که رشد سالانه ۷/۱۰درصدی را از سال ۲۰۰۰ طی این مدت نشان میدهد.
رشد تولید محصولات تخت یا ورق در منطقه به شرح توزیع شده بود:
- ۱/ ۲۰ درصد در کشورهای عربی شرقی
- 33/ 16درصد در کشورهای عربی حوزه خلیجفارس
- و یک کاهش ۲۹/۳-درصدی در کشورهای عربی مغربی
انتظار میرود که میزان ظرفیت تولید ورق تا سال 2010 به 49 /12میلیون تن برسد که میانگین رشد 54/13درصدی را نشان میدهد که در راس کشورهای حوزه خلیجفارس با رشد 4/37درصد قرار گرفتهاند.
پیشبینی میشود که میزان توسعه ظرفیتهای جدید در منطقه به شرح زیر توزیع شود:
- 92 /68درصد در کشورهای حوزه خلیجفارس
- ۰۲ /۲۴درصد در کشورهای عربی مشرقی
- 06 /7درصد در کشورهای عربی مغربی
میزان تولید محصولات نهایی رشدی ۸۷/۸درصدی در بین سالهای ۰۵-۲۰۰۰ داشته و به ۱۶/۱۹-میلیون تن رسیده است:
- 12درصد مربوط به کشورهای حوزه خلیجفارس
- ۸۱ /۵درصد مربوط به کشورهای عربی مغربی
- 31 /7درصد مربوط به کشورهای عربی مشرقی
در سال ۲۰۰۵ تولید محصولات نهایی به رقم ۹/۲۵میلیون تن رسید و انتظار میرود که تا سال ۲۰۱۰ به ۰۷/۴۸میلیون تن برسد که توزیع شد در منطقه به شرح زیر خواهد بود:
- 37 /9 درصد در کشورهای عربی مشرقی.
- ۵۳ /۸ درصد در کشورهای حوزه خلیجفارس.
- 67 /4 درصد در کشورهای عربی مغربی.
مصرف محصولات نهایی در سال ۲۰۰۵ به رقم ۵۲/۳۳میلیون تن رسید که از سال ۲۰۰۰ رشدی ۳۶/۸درصدی را نشان میدهد که کشورهای حوزه خلیجفارس با ۷۷/۱۴درصد در بالاترین جایگاه قرار گرفتهاند.
مصرف کشورهای حوزه خلیجفارس حدودا 51درصد کل مصرف در خاورمیانه و 4/76درصد کل افزایش مصرف را در طی 2005-2000 در بر میگیرد. کشورهای عربی مشرقی بالغ بر 4/32درصد رشد مصرف ظاهری و کشورهای عربی مغربی 6/15درصد را به خود اختصاص دادهاند. نرخ رشد مصرف در کشورهای عربی پس از چین (1/18درصد) در ردیف دوم جهانی قرار گرفته است.
با وجود افزایش مصرف در طی پنج سال گذشته، میانگین مصرف سرانه هنوز زیر سطح جهانی است که کشورهای حوزه خلیجفارس در این میان استثنی هستند. میانگین مصرف سرانه این کشور ۳۷۸ کیلوگرم است. در مصر که بزرگترین تولیدکننده فولاد در خاورمیانه است مصرف سرانه آن در سال ۲۰۰۵ حدود ۸۴ کیلوگرم است که بعضا به دلیل افزایش میزان جمعیت است.
تخمین زده میشود که ظرفیتهای جدید تولید محصولات نهایی تا سال 2010 به میزان 1/22میلیون تن در سال به شرح زیر رشد داشته باشد:
- ۹۷ /۷۲درصد کشورهای حوزه خلیجفارس.
- 18 /20 درصد کشورهای غربی مشرقی.
- ۸۵ /۶ درصد کشورهای غربی مغربی.
واردات محصولات نهایی در سال 2005 به 94/20میلیون تن رسید که 6/17درصد نرخ رشد آن به شرح زیر در این منطقه تقسیم شده است:
- ۵۵/ ۳۳درصد در کشورهای حوزه خلیجفارس.
- 49 /4درصد در کشورهای عربی مشرقی.
- ۲۱ /۲درصد در کشورهای عربی مغربی.
مصر به عنوان یک صادرکننده خالص با میزان صادرات 8/1میلیون تن در طی سال 2005 یک شرایط خاص را دارد که در طی همین سال، وارداتی در سطح 878/1میلیون تن بزرگترین نیز بوده است.
اوکراین منبع اصلی واردات است که در سال ۲۰۰۵ حدود ۸۵۱/۵میلیون تن معادل ۲۰درصد کل صادرات اوکراین به این منطقه صادرات داشته است. ترکیه دومین صادرکننده خصوصاً به کشورهای حوزه خلیجفارس است که ۵/۲میلیون تن میلگرد ساختمانی به این منطقه صادرات داشته است.
سنگ آهن و آهن اسفنجی
به جز موریتانی ذخایر سنگهای غربی در این منطقه وجود دارد. در سال ۲۰۰۵ حدود ۰۵/۴میلیون تن کنسانتره سنگ در آن تولید شده است. بحرین دارای ۴میلیون تن ظرفیت تولید سالانه گندله است که سنگ وارداتی را در آنجا فرآیند میکند و میخواهد ظرفیت تولید خود را تا سال ۲۰۱۰ به دهمیلیون تن برساند. تولید موردنیاز احتمالا ۷میلیون تن در طی همین مدت داشته باشد که بیشترین حجم آن به خارج از منطقه صادر خواهد شد. میزان تولید آهن اسفنجی که نیاز به گندله مرغوب و یا سنگآهن کلوخه (lump) دارد در سال ۲۰۰۵ به ۷۵/۱۳میلیون تن رسید که از سال ۲۰۰۰ دارای رشد ۴۸/۷درصدی در سال بوده است. تولید آهن اسفنجی (DRI) احتمالا تا سال ۲۰۱۰ به ۸۵/۲۲میلیون تن در سال برسد که تقریبا بالغ بر ۷۵درصد تولید آهن منطقه را در بر میگیرد.
پروژههای جدید
حدود یکصد پروژه جدید در سالهای اخیر در این منطقه مطرح شده است که ۷۲مورد آن در کشورهای حوزه خلیجفارس بوده که ۳۳مورد آن در عربستان و ۲۰ پروژه در امارات است.
در بخش محصولات نهایی طرحهای توسعه آتی شامل پروژههای جدید و یا افزایش ظرفیت کارخانههای کنونی برای تولید محصولات فولادی با ارزش افزوده بالا مانند محصولات نورد سرد، گالوانیزه و محصولات اندودداری شده است که تخمینا ظرفیت آن 5/1میلیون تن در سال خواهد بود. این پروژهها بیشتر در عربستان سعودی و امارات متحده عربی تمرکز یافته است. علاوه بر این طرحهای توسعهای در لیبی، مراکش و سایر کشورهای عربی منطقه در دست برنامهریزی است که ظرفیت تولید محصولات با ارزش افزوده کنونی آن را در این کشورها به دو برابر خواهد رسانید.
پروژههای جدید شامل کارخانههای فولادسازی جدید فولاد ضدزنگ و فولادهای مخصوص بوده که ظرفیت سالانه آن در بحرین ۹۰کیلوگرم است. درحالحاضر فقط یک کارخانه را در دنیای عرب (شرکت فولاد Arco در مصر) وجود دارد که فولادهای مخصوص تولید میکند و دارای ظرفیت تولیدی ۱۵۰هزار تن در سال است.
در بخش محصولات طویل حدود 33پروژه جدید اعلام شده است که 20پروژه آن در کشورهای حوزه خلیجفارس قرار دارد.
تعداد پروژههای پیشنهادی برای احداث واحدهای آهن احیای مستقیم و HBI به ۲۴عدد میرسد که به صورت طرحهای توسعه یا پروژههای جدید است. اکثر این پروژهها در کشورهای حوزه خلیجفارس قرار گرفتهاند.
پروژه جدید نیز در زمینه تولید گندله وجود دارد که بزرگترین آن در موریتانی با ظرفیت 7میلیون تن در سال احداث خواهد شد و دیگر طرحهای پیشنهادی توسعه در بحرین و ساخت یک کارخانه جدید در امارات متحده عربی در کنار آن در دست مطالعه است.
فرصتها و ریسکها
فرصتها برای توسعه ناشی میشود از:
- پویایی در بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در صنایع فولاد و توسعه سرمایهگذاری در خارج از مرزهای منطقه
- پذیرش آخرین تکنولوژیها
-میانگین عمر جوان کارخانهای کنونی امکان بهرهبرداری مطلوب از آنان را میدهد
- در دسترس بودن انرژی ارزان و زیرساختار خوب (بنادر خوب و سیستمهای ارتباطاتی و جادههای مطلوب)
- امکان صادرات به بازارهای جهانی
ریسکها:
- اتکای شدید طرحهای توسعه و پروژهها به درآمدهای نفتی و یا قیمت نفت
- سرمایهگذاری محدود در زمینه تولید مواد اولیه با توجه به نیاز به آن
- رشد نامتوازن در بخشهای مصرفکننده آهن و فولاد
- خطرات مربوط به افزایش سریع تولید جهانی و بوجود آمدن ظرفیتهای مازاد که منتهی به رقابت شدیدتر در بازارهای جهانی و در نتیجه اقدامات ضد دامپینگی میگردد.
- تقاضا در بازارهای داخلی نسبت به افزایش میزان تولید چندان واکنشی از خود نشان نمیدهد که منتهی به کاهش قیمتها و پناه آوردن به رقابت ناسالم در میان تولیدکنندگان میگردد.
- اتکا و یا مرتبط بودن رشد به عوامل اقتصادی و سیاسی در سطح منطقهای و بینالمللی که تأثیرات منفی روی انتظارات یا پروژههای برنامهریزی شده خواهد گذاشت.
مصر
کارخانه EZDK بزرگترین فولادساز مصر است که 54درصد تولید فولاد این کشور را در اختیار دارد.
مصر دارای ۲۱ شرکت فولادسازی است که در ۲۶ سایت مختلف از آنان در این کشور بهرهبرداری میشود. در سال ۲۰۰۵ میزان تولید فولاد خام هفت شرکت روی هم رفته به ۶/۵ میلیون تن رسید.
ظرفیت تولید محصولات نهایی آنان 6/9 میلیون تن بود که 4/6 میلیون تن آن محصولات طویل و 2/3 میلیون تن آن محصولات تخت (نسبت به تولید طویل به تخت 67 به 33) بوده است.
در حال حاضر بخش خصوصی بالغ بر ۸۴ درصد کل ظرفیت فولادسازیهای این کشور را در اختیار دارد که در سالهای۱۹۹۵ و ۲۰۰۰ به ترتیب ۲۸ و ۶۵ درصد به دست آمده است.
مصرف محصولات نهایی طبق پیشبینی قبلی در سال 2006 حدود 7 درصد رشد بیشتر داشته است یعنی از 9/4 به 2/5 میلیون تن رسیده است که بالاتر از 23 درصد رشد در سال 2005 است. انتظار میرود که رشد محصول نهایی در سال 2006 به 6/7 میلیون تن رسیده که مرز این بهرهبرداری تا 79 درصد (59 درصد در سال 2004) خواهد رساند. بعضی از واحدهای نورد اقدام به احداث واحدهای ذوب نیز خواهند نمود که در این صورت ظرفیت تولید فولاد خام با 7/0 میلیون تن افزایش به 7 میلیون تن رسید و سرمایهگذاریهای جدید در بخش ظرفیتهای نورد تولید فولاد در دو سال آخر با دو برابر افزایش 5/0 میلیون تن در سال خواهد رساند.
مصر دومین تولیدکننده بزرگ فولاد خام در خاورمیانه پس از ایران است. رشد سالیانه CAGR حدود ۷/۱۹ درصد است که بزرگترین در منطقه است.(جدول۲)
مصر در سال 2005 حدود 28درصد تولیداتش را صادر کرده است که نسبت به 32درصد سال 2004 پایینتر است اما قبل از این روند مثبت بین 28-8درصد در سال بوده است. مصر در سال 2000 یک صادر کننده صرف بوده و در نظر دارد در سال 2006 حدود 1/2میلیون تن فولاد صادر کند.
در مصر بخش ساختمانی بزرگترین بازار فولاد است که ۶۲درصد تولید را به خود اختصاص داده است که پس از آن محصولات فلزی ۱۷درصد بوده و سایر بخشها بیشتر از ۸درصد نمی باشد.
چشمانداز تا سال 2010
پیشبینی میشود که میزان رشد GDP در مصر سالیانه بیش از ۶درصد باشد.
بخش خصوصی بیشترین میزان سرمایهگذاری را خواهد داشت چون شرایط تجاری مطلوب بوده، هزینههای بهرهبرداری پایین است.
تورم رو به کاهش بوده و نرخهای تبدیل ارز ثابت است.
بیشترین سرمایهگذاری مربوط خواهد شد به تقویت خدمات زیربنایی (حملونقل، ارتباطات، آموزش و بهداشت) و در کنار آن به صنعت توریسم و نفت نیز توجه خواهد شد که خارجیان در آن سرمایهگذاری خواهند کرد.
تولیدات داخلی رشد خواهد داشت که بیشترین میزان آن صنایع صادراتی بوده که کسری موازنه تجاری را به زیر سطح کنونی ۱۰درصدی GDP کاهش خواهد داد.
رشد تقاضا نیز همچنان با سرمایهگذاریهای بخش خصوصی بالا خواهد رفت که افزایش سرمایهگذاریهای دولتی در بخشهای زیربنایی موجب ارتقای بیشتر رشد تقاضا خواهد شد.
بخشهای کلیدی بخش مسکن و ساختمانی و بخش صنایع صادراتی است. رشد تولید در مصر و در منطقه خاورمیانه منتج به استمرار افزایش سود تولید و بهبود میزان بهرهبرداریها خواهد گردید.
به دلیل رشد تقاضای داخلی و منطقهای ظرفیتهای تولید محصولات نهایی بالا خواهد رفت و واحدهای نورد نهایی نیز برای رهایی از واردات محصولات نیمه نهایی با یکدیگر ادغام خواهند شد تا خودکفا گردند.
صادرات
درآمدهای سرشار نفتی در کشورهای حوزه خلیج فارس همواره پشتیبان مالی پروژههای توسعه امور زیربنایی نفت و گاز و بخشهای مسکن است.
پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۱۰ رشد سالیانه مصرف ۱۰-۸درصد بوده و میزان آن به ۲/۱۶میلیون تن برسد.
پیشبینی میشود که در لبنان پروژههای بازسازی میزان واردات را با دو برابر افزایش در پنج سال آینده به 6/1میلیون تن برساند.
در سودان نیز بهرغم تشنجهای سیاسی علائمی از رشد مشهود است چون دولت درنظر دارد در جنوب کشور پروژههای زیربنایی خود را اجرا نماید.
هنوز میبایستی پتانسیل سودان آزاد گردد.
در الجزایر قرار است ۲میلیون واحد ساختمان مسکونی در پنج سال آینده احداث شود که انتظار میرود تقاضا برای میلگرد ساختمانی را تا میلیون تن افزایش دهد.
اگر در عراق فعالیتهای تجاری و بازسازی این کشور آغاز گردد نیاز سالیانه آن به میلگرد ساختمانی 3/2میلیون تن خواهد گردید.
تجارت
تولید فولاد خام و چدن در جهان در سال 2005 به ترتیب 6 و 8درصد افزایش داشته است ولی برعکس تولید سنگآهن سال گذشته 3درصد رشد داشته است.
به هر حال تولید فولاد و سنگآهن در جهان در بالاترین سطح تاریخی خود قرار گرفته است.
اما بیشترین افزایش ظرفیت در سال 2005 به وجود آمد تا تقریبا بتواند پاسخگوی افزایش تقاضا گردد.
کشوری که بیشترین سنگ را تولید کرد استرالیا بود با ۲۲درصد سهم تولید و پس از آن برزیل با ۲۰درصد تولید قرار گرفته است.
تولید گندله در سال 2005 به رقم 7/310میلیون تن رسید که بالاترین سطح خود تاکنون بوده و بالغ بر 25درصد تولید سنگآهن را به خود اختصاص داده است.
بزرگترین تولیدکنندگان گندله آمریکا، برزیل (هر کدام بین ۵۲ و ۵/۵۴میلیون تن). سایر تولیدکنندگان عمده چین، سوئد، قزاقستان، شیلی، پرو و ونزوئلا هستند.
صادرات بالغ بر 4/136میلوین تن رشد که 11درصد رشد نسبت به سال 2005 را نشان میدهد.
برزیل همچنان بزرگترین صادرکننده بود که میزان صادرات آن به ۶/۴۸میلوین تن رسیده و ۴۲درصد از تمام گندله صادر شده در سال ۲۰۰۵ را دربرمیگرفت.
کانادا 5/19میلیون تن صادرات داشته است.
صنعت گندلهسازی از سال ۲۰۰۱ به بعد به دلیل افزایش تقاضا برای آن، افزایش تولید DRI، سختتر شدن شرایط زیستمحیطی کارخانههای آگلومراسیون و علائم بهبود بیشتر تولید رو به توسعه و گسترش گذاشته است.
در طی دهههای گذشته صنعت تولیدکننده سنگآهن چندین سیکل ادغام و افزایش تمرکز را پشتسر گذاشته است.
در حال حاضر سه تولیدکننده عمده بالغ بر ۳۳درصد تولید جهانی را در مقایسه با ۲۰درصد در ۱۰ سال پیش را به خود اختصاص دادهاند.
CVRS برزیل 32درصد صادرات این محصول را در اختیار دارد که پس از آن شرکت Rio Tinto د18 درصد و BHP (استرالیایی) 16درصد را به خود اختصاص دادهآند.
کل تجارت در سال ۲۰۰۴ حدود ۶۰۵میلیون تن بود.
ظرفیتهای جدید
پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۰۸ به ظرفیتهای تولیدی سنگهن افزوده گردد.
CVRD در نظر دارد میزان ظرفیت خود در سال 2005 (233میلیون تن) را به 264میلیون تن رسانیده و در سال 2007 آن را به 300میلیون تن برساند.
شرکت Rio Tinto در استرالیا در سال ۲۰۰۶ حدود ۱۵میلیون تن به ظرفیت خود میافزاید و BHP نیز در استرالیا به ظرفیتهای خود توسعه خواهد داد.
بعضی از شرکتهای سنگآهن و فولادسازی با یکدیگر ادغام یا یکپارچه میشوند تا توان پروژههای جدید را ارتقا بخشند مانند شرکتهای چینی و میتال و شرکتهای روسی که فعالیت گستردهای در این زمینه دارند.
تقاضا
با توجه به پیشبینی رشد سالانه تقاضا برای سنگآهن در سال 2006 در جهان به میزان 5/5درصد (به جز چین که این رقم برای آن 10درصد برآورد شده است)، شرایط کمبود عرضه در سال 2006 همچنان وجود داشته ولی در سال 2007 شرایط شرایط کمبود اندکی بهبود خواهد یافت چون شرایط بازار نقد به عنوان یک شاخص دیگر وجود نخواهد داشت.
به طور کل به نظر میرسد که تقاضا برای سنگآهن در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ تا حدی کاهش پیدا کند.
تولیدکنندگان بزرگ سنگ آهن میتوانند طول زمان اجرای طرحهای توسعه خود را افزایش دهند ولی شرکتهای کوچکتر قادر به این کار نیستند چون ممکن است منتهی به افزایش عرضه نسبت به تقاضا گردد.
قیمتها در سال ۲۰۰۶ احتمالا ۲۰درصد افزایش داشته است اما مذاکرات در سال ۲۰۰۷ بسیار سختتر است چون ممکن است شرایط در بازارها متفاوتتر باشد. مثلا اختلاف بین قیمتهای پرداختی فولادسازان به شرکتهای سنگ آهن استرالیا و برزیل (به دلیل اختلاف در کرایه حمل و نقل) همچنان موضوع مناذعه بین طرفین باقی خواهد ماند و نقش خریداران چینی در این رابطه بسیار مهم و حساس خواهد بود.
تولید آهن اسفنجی (DRI)
تولید DRI/HBI در جهان در سال ۲۰۰۵ به رقم ۵۷میلیون تن (۸/۳درصد افزایش) رسید که دلیل عمده آن افزایش بهرهبرداری از ظرفیتهای کنونی بوده است که فرآیند میدرکس بالغ بر ۶۳درصد تولید جهانی را به خود اختصاص داده است.
کشور هند بزرگترین تولیدکننده DRI/HBI در جهان به میزان 1/11میلیون تن بود که میزان تولیدش را از سال 2001 به بعد به دو برابر افزایش داده است. هند برای تولید آهن اسفنجی از واحدهای گازی و زغالی استفاده میکند. ونزوئلا 9میلیون تن، ایران 9/6 و مکزیک 6میلیون تن آهن اسفنجی تولید کردهاند. کل صادرات آهن اسفنجی در جهان در سال 2005 به 4/13میلیون تن (7/20درصد افزایش) رسیده که چندین طرح یا واحدها جدید نیز بین سالهای 2008-2006 به مرحله بهرهبرداری خواهند رسید.
ارسال نظر