پاسخ نماینده خمینی شهر به نظرات مدیرعامل ذوبآهن اصفهان
پیادهسازی نرمافزار ERP در ذوبآهن اصفهان اشتباه بوده است
ابطحی: حقوق و پاداش آنچنانی در بورس فلزات پرداخت شده است گروه بورس فلزات- مدیرعامل ذوبآهن اصفهان چندی پیش به اظهارات نماینده مردم خمینیشهر که از تریبون مجلس پخش شد پاسخ داد و متن آن در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شد، نماینده خمینیشهر نیز جوابیهای را به دفتر روزنامه ارسال کرده که طبق قانون مطبوعات در پی میآید.
آقای مدیرعامل ذوبآهن اصفهان با توجه به تمام پتانسیلهایی که یک بنگاه اقتصادی بزرگ در اختیار ایشان قرار داده است (مثل استفاده ابزاری از مطبوعات، برگزاری جشن و سمینار و سخنرانی و هیاهو) سعی نمودند جهت برخورد با حقایق بیان شده توسط اینجانب در نطق پیش از دستور مورخ ۷/۶/۸۵ به صحنه آمده و با فرافکنی و صغری و کبریهای غیراصولی مطالبی را که جهت هشدار به مسوولان محترم نظام از تریبون خانه ملت بیان شده بود لوث نمایند.
ایشان در سخنان خود بنده را متهم به وارد نمودن اتهام به مجموعه نیروی انسانی پرتلاش این مجموعه بزرگ صنعتی نمودهاند که جای تعجب بسیار دارد که تخلفات نامبرده و دوستان همراهشان چه ارتباطی با مدیران میانی و پرسنل مخلص این صنعت دارد و ضمنا نامبرده توجه نداشتهاند که بنده در متن سخنرانی خود ضمن قدردانی از زحمات برادران زحمتکش این صنعت، مدیران و متخصصان ارزشمندی که در طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب کارهای بزرگی را در این صنعت مادر انجام دادهاند، به جریان پیچیده شکل گرفته در صنعت مذکور طی چند سال گذشته اشاره داشتم، به هر حال شاید ایشان به دلیل دلهرهای که در اثر بیان همان مطالبی که بنده راجع به مدیریت سابق و کنونی ذوبآهن بیان نمودم به مطالب مورد اشاره توجه نفرمودند که: بنده در سخنانم چندین بار به اهمیت و جایگاه غیرقابل انکار صنعت فولاد برای توسعه و سازندگی کشور اشاره داشتم، ولی ایشان با بیان مطلب بدیهی فوق و اتصال آن با سخنان معترضانه بنده نسبت به وضعیت کنونی مدیریت فولاد، سعی کردند جهت پوشش تخلفات زحمات و تلاشهای تلاشگران این صنعت را به حساب خود مصادره نمایند.
به هر حال ایشان مثل بقیه عملکردهای چند ساله اخیرشان (چه به عنوان قائم مقام ذوبآهن و چه به عنوان مدیرعامل) راهی اشتباه، غیراصولی را طی کردهاند. ایشان چگونه به خود اجازه دادند خود را به برادران بزرگوار مجاهد این صنعت مثل برادر اصولگرا و ارزشی و متعهد برادر مجاهد مرحوم مهندس نیلی مدیر عامل ذوبآهن و وزیر معادن و فلزات و برادر بزرگواری مثل جناب
آقای دکتر موسویانی (اولین وزیر دولت جمهوری اسلامی) و برادر پاک و منزهی مثل مهندس صالح فروز (مدیر عامل سابق شرکت فولاد) و هزاران مجاهد و تلاشگر این صنعت (مثل شهید نیلچیان، شهید پارهپارهبند شهید احمد خباز شیرازی...) متصل کنند و کیست که ارزش تلاشهای همه عزیزان متعهد و حزبالهی صنعت فولاد و ذوبآهن و دخمههای ذغالسنگ و غیره را نادیده گرفته و دست زحمتکشان این صنعت را نفشارد؟
به هرحال آقای مدیرعامل، داستان جنابعالی و مدیر عامل سابق ذوبآهن داستان غمانگیز جریانی است که به ناحق در دولت سابق بر این صنعت حاکم شد و تمام ضربات مورد اشاره بنده توسط همین جریان بر پیکر این صنعت وارد آمد و متاسفانه در دولت دوست و امیدبخش و ارزشی نهم نیز ادامه یافت. آری جنابعالی در سخنان خود به نکتهای اشاره دارید که چرا بنده از سایر ابزارهای در اختیار برای برخورد با این مسائل استفاده نکردهام!!؟
در پاسخ باید گفت که بنده طی یکسال گذشته و بعد از چندین مکاتبه با مسوولان ذیربط و طرح سوال از وزیر صنایع و معادن در تاریخ ۲۷/۱۰/۸۴ با متن ذیل : «دلایل انتصاب آقای بهرام سبحانی به عنوان مدیر عامل ذوبآهن اصفهان با توجه به مسوولیتهای قبلی ایشان در مجموعه فوق و همراهی نامبرده با مدیریت مسالهدار قبلی در تخلفات متعددی که در زمان این مدیریت صورت گرفته و با عنایت به اتمام تقریبی عمر خدمتی ایشان، چه توجیه منطقی دارد!!؟»
و حضور ایشان در جلسه ۵/۲/۸۵ کمیسیون صنایع و معادن و قانع نشدن اینجانب از پاسخهای جناب آقای وزیر، سوال جهت طرح در صحن علنی مجلس، در نوبت قرار گرفت، ولی از آنجا که تراکم سوال در مجلس شورای اسلامی بالا است و
هر روز اخبار و اطلاعات، از تخلفات و گرفتاریهای ذوبآهن افزایش مییافت، لذا جهت هشدار مسوولان محترم نظام مجبور به استفاده از حق نمایندگی و بیان مطالب از تریبون مجلس شورای اسلامی شدم که به طور قطع و یقین کاری اصولی و صحیح بود.
به هر حال جنابعالی در مصاحبهها و سخنرانیهایی که با مطبوعات مختلف انجام دادهاید بیان فرمودید «که ایشان در مورد حقوق ماهانه و پاداش سالانه مدیران ارقامی را بیان نمودهاند که من نمیدانم در کجا و چه کسی چنین وجوهی را پرداخت کرده و چه کسی گرفته».
به هر حال با آنکه اگر شما با دقت بیشتری به متن سخنرانی اینجانب توجه میفرمودید میدید که موضوع پرداخت حقوق ماهانه پانزدهمیلیون تومانی و پاداش بیش از یکصدمیلیون تومانی مربوط به نیروهای فولاد در بازار بورس فلزات بوده و سند و مدرک آن و اسناد و مدارک هزاران تخلف دیگر این نیروها در گزارش موسسه حسابرسی و مشاوره مالی ژرف بین (حسابداران رسمی) سازمان بورس فلزات وجود دارد، ولی اینکه جنابعالی بفرمایید که ذوبآهن و حضرتعالی از این مسائل مصون میباشید، مثل بقیه حرفهای غیرواقعی شما است، چون مراجعه به گزارش دیوان محاسبات در مورد دریافتیهای خود شما در سال ۸۳ به عنوان معاون برنامهریزی و توسعه در قالب حقوق و مزایای مستمر و غیرمستمر و اضافه کار و ماموریت پرداختی و پاداش امتیازی (یکماه) و پاداش در اختیار مدیر عامل و سایر پرداختها و پاداشها و مفاد گزارش مورخ ۲۷/۲/۸۵ مدیرکل محترم دیوان محاسبات استان چهارمحال و بختیاری گویای پرداختهای خلاف، غیرمتعارف و خارج از روال طبیعی به خود شما و جمعی از افراد نور چشمی میباشد که انشاءا... در نطقهای بعدی اعداد به صورت ریز از تریبون مجلس اعلام خواهد شد. جنابعالی در مورد پیادهسازی سیستم ERP در ذوبآهن، آن را یکی از شاهکارهای مدیریتی خودتان و مدیرعامل سابق بیان فرمودهاید، ولی باید گفت این شاهکار شما هم از نظر نوع قرارداد و پرداختها هم از نظر نتایج، فاجعه بزرگی را برای ذوبآهن به همراه داشته است که بنده در حال حاضر به گوشه کوچکی از آن اشاره دارم.
نرمافزار ERP محصول آمریکا میباشد که توسط شرکت Oracle و تحت نام E-Business suite تولید شده و این سیستم را آن شرکت از یک شرکت واسطه (فولادسازی اردنی) خریداری و سالیانه ۳۰۰میلیون تومان بابت تمدید حق استفاده از نرمافزار به این شرکت پرداخت میکند.
پیادهسازی این سیستم طی قراردادی ابتدا به شرکت خصوصی باسا به مدت ۱۳سال واگذار شده که این شرکت نیز با مشارکت یک شرکت هندی به نام GTS مشغول اجرا و پیادهسازی نرمافزار است و با اتمام قرارداد باسا و برگزاری مناقصه مجدد هماکنون شرکت دیگری به نام ایریسا برنده و ادامه عملیات پیادهسازی را به عهده دارد.
به هر حال بعد از اتمام قرارداد شرکت باسا و برندهشدن شرکت ایریسا کارشناسان شرکت مذکور پس از گذشت چند ماه بررسی (وضعیت سیستم) و عملکرد آن در معاونتهای مختلف، ابراز داشتند این سیستمها بومیسازی نشده و براساس نیازهای محیطی فعلی طراحی نشده «لذا جوابگوی نیازهای کاربران نبوده، چشمانداز موفقیت آن در ذوبآهن خیلی ضعیف است» که همین مطلب شائبه تبانی شرکت باسا با مدیران آن شرکت و سوءمدیریت آنها را در محیط ذوبآهن مطرح نموده است.
ضمنا شایان ذکر است که در اواسط سال ۸۳ مدیرعامل سابق با عجله دستور قطع سیستم Profax و انتقال اطلاعات در سیستم جدید را صادر میکند که همین اقدام باعث آشفتگی حسابهای ذوبآهن در سال ۸۳ شده و این اقدام بهطور صریح در گزارش حسابرسی مستقل سال ۸۳ درج شده است.
ضمنا برخی کارشناسان اقدام فوق را با هدف نابودی سیستمهای گذشته و در نتیجه اختفای عملکرد مالی معاونت وقت مالی ارزیابی میکنند و همین اقدامات است که سبب بهمریختگی و آشفتگی حسابها شده و سوءاستفاده پیمانکاران و طرف حسابهای ذوبآهن گردید و در این رابطه هنوز مشخص نیست که پیمانکارانی که تاکنون سه مرحله پیش پرداخت دریافت نمودهاند چه میزان به ذوبآهن بدهکار میباشند و حسابهای آنها چگونه است؟ چه مبلغی در اثر این شاهکار شما به حقوق بیتالمال لطمه وارد آمده است؟!!
ضمنا همانگونه که اشاره داشتم پیاده نمودن همین سیستم سبب شده که در موجودی محصول اعلام شده توسط معاونت فروش با عدد اعلام شده توسط معاونت تولید حدود ۲۰۰هزار تن اختلاف داشته باشد یا پس از گذشت ۶ ماه از سال ۸۵ عملیات بستن حسابها و تهیه گزارش اولیه برای ارائه به بازرسی قانونی انجام نشده و بدین ترتیب از نظر حسابرسی مستقل (سازمان حسابرسی) و طبق رسیدگیهای ضمن سال، کلیه صورتهای مالی سال ۸۴ رد شده است.
جناب آقای مهندس سبحانی این است نتیجه سیستمی که جنابعالی به آن میبالید و میلیونها تومان در اثر آن به مجموعه ذوبآهن زیان وارد نمودهاید.
آقای سبحانی شما بهتر از همه میدانید با اینکاری که نمودهاید بسیاری از تخلفات جنابعالی و مدیریت سابق ذوبآهن، محو شده و قابل پیگیری نیست، ضمنا در حسابهای بانکی آن مجموعه۴۰میلیارد تومان مغایرت به وجود آمده که فعلا سند اصلاحی در سیستم جهت رفع مغایرت درج شده و مقرر شده در باقیمانده سال ۸۵ به این مغایرتها رسیدگی شود.
به هر حال این نتیجه مدیریت شما و مدیرعامل سابق ذوبآهن است که برای خرید نرمافزار مذکور ۶/۱میلیارد تومان و برای پیادهسازی آن حدود ۶/۱میلیارد هزینه نمودهاید و به نظر میرسد که این سیستم حدودا ۱۵میلیارد تومان برای ذوبآهن و ملت شریف ایران اسلامی هزینه داشته است ولی نتیجه آن جز ضرر و زیان و بهم ریختگی نبوده و همین امر سبب شده که تراز مالی سال ۸۴ که به هیاتمدیره و مجمع گزارش شده کاملا غیرواقعی باشد و از طرفی به دلیل ارائه اطلاعات غلط توسط مدیرعامل سابق و جنابعالی به مجمع و ارائه سود کاذب، امروز ذوبآهن به جای سود پیشبینی شده ۹۲میلیارد تومانی در سال ۸۴ با زیان ۱۶۴میلیارد تومانی و نامشخص بودن حسابها روبهرو است.در مورد اعزام افراد به چین و انگلستان جنابعالی در بیانات خود بنده را به ارائه اطلاعات و ارقام و اعداد غلط متهم فرمودهاید که جهت روشن شدن تمام بیانات جنابعالی، بخش مختصری از گزارش دیوان محترم محاسبات را که به درخواست بنده در این رابطه تهیه شده است را ارائه مینمایم.
«شرکت ذوبآهن سه قرارداد دارد. جمعا به مبلغ ۱۴۲۷۷۴۷۰۰۰۰ریال به موسسه رزماش به نمایندگی خانم الهام شیخزینالدین بدون انجام مناقصه و به صورت استعلام محدود منعقد میکند که ۲۳۱ نفر از کارکنان شرکت ذوبآهن را به چین و انگلستان اعزام نماید که طبق اعلام شرکت ذوبآهن اعزامها صورت گرفته و با توجه به اینکه هدف اعزام کارورزی کادر فنی از بازدید کارخانههای فولاد کشورهای مذکور بوده، اعزام رییس اداره برنامهریزی و اعتبارات، رییس واردات، سرپرست شیفت، معاون آموزشی، معاونان از جمله معاون اجرایی، سرپرست حسابداری، مشاور مدیرعامل، سرپرست خرید لوازم الکتریکی، رییس اداره دفترداری، سرپرست حسابرسی، رییس اداره حسابداری، پیمانکاران و... توجیهپذیر نبوده و با مراجعه به قراردادهای منعقده که به طور نمونهای تصاویر تعدادی از آنها ضمیمه میباشد در کنار کارورزی، بازدید از مراکز تفریحی کشورهای مذکور نیز گنجانده شده است که بهرغم اینکه شرکت ذوبآهن اینگونه اعزامها را ضروری تشخیص میدهد لیکن با توجه به هزینه گزاف آن و عدم کاربری مناسب از آن، اینگونه اعزامها توجیهپذیر نمیباشد. ضمنا در مورد افزایش برابری نرخ پوند به دلار پرداخت مبلغ ۱۳۲۴۴۰۳۲۳۰ریال و پرداختها به موسسه مذکور، چون اقدامات انجام یافته تخلف میباشد، به عنوان ضرر و زیان حاصله به دادسرای دیوان محاسبات کشور ارجاع شده است».
اما در مورد پروژه توازن که به طور قطع و یقین در مورد اهمیت و ضرورت اجرای آن، شکی وجود ندارد باید سوال کرد که جنابعالی و مدیرعامل سابق ذوبآهن و شرکت قائمالرضا با این پروژه چه کردهاید؟ این پروژه از زمان مصوب و برنامهریزی چه میزان عقب است. چه میزان ریخت و پاش و سوءاستفاده در آن صورت گرفته؟ و ارقام نجومی تحمیل شده به این طرح اساسی چه میزان است؟
نوع قراردادهای آن و سایر مسائل این طرح چرا چنین راه خلاف و اشتباهی را طی کرده؟ و چه میزان به حقوق ملت شریف ایران اسلامی از مدیریت شما و مدیرعامل سابق زیان وارد شده است؟ و پاسخگوی این همه مصیبت کیست؟
به هر حال این مقوله را از آن جهت بیان نمودم که آقای سبحانی، جنابعالی تنهایی به قاضی نروید!! که نمایندگان مجلس، به عنوان چشم بینای ملت نمیگذارند راضی برگردید!
به هر حال چون سوال بنده در مورد مسائل در نوبت مجلس شورای اسلامی است انشاءا... در هنگام طرح سوال از وزیر صنایع به ابعاد فاجعهآمیز و مسائل طرح توازن خواهم پرداخت.
در پایان ضمن تشکر از تمامی نیروهای متدین، حزب الهی، دستگاههای نظارتی، اطلاعاتی... که بنده را در اشراف به این مطلب یاری فرمودند تشکر میکنم و صحبتی نیز با مسوولان محترم وزارت صنایع و معادن دارم که امیدوارم سخنان دلسوزانه نمایندگان به عنوان امین ملت سلحشور ایران اسلامی و صدای رسای مردم سبب هشدار آنها شود و به مسائل فولاد رسیدگی و موارد بیان شده را کالبدشکافی و با این جریانات و به ویژه با مساله قراردادهای خارجی، به خصوص قرارداد شرکت دانیلی ایتالیا که در مورد نحوه انعقاد قراردادهای متعدد با ارقام غیرقابل قبول «در مقایسه با پروژههای مشابه با همین ظرفیتها در سایر نقاط دنیا» و جریانات عجیبی که در این راستا وجود دارد، برخورد اصولی و قانونی فرموده، دل همه مقلدین واقعی و علاقهمندان به آستان ولایت و رهبری را در پیگیری و برخورد با مفاسد شاد فرمایند.
ارسال نظر