چشمانداز صنعت بانکداری در بازار سرمایه
علی دهدشتینژاد صنعت بانکداری در ایران، از بیش از یک دهه گذشته تاکنون به واسطه نرخ رشد سودآوری مناسب، توانسته است بازدهی بالایی را برای سهامداران خود به ارمغان آورد. همان طور که در جدول شماره یک مشاهده میشود، این صنعت ظرف ۵ سال گذشته حدود ۴۵۹ درصد بازدهی کسب کرده است. اما از طرف دیگر، این صنعت طی یکی دو سال گذشته آن طور که باید مورد اقبال سرمایهگذاران واقع نشد، به این معنا که تقاضا برای سهام این گروه یا رشد قیمتها همانند صنایع پیشتاز دیگر، به وقوع نپیوست. هر چند بهتازگی بخشی از این بی اقبالی، با رشد قیمت سهام بانکها تا حدودی جبران شد.
علی دهدشتینژاد صنعت بانکداری در ایران، از بیش از یک دهه گذشته تاکنون به واسطه نرخ رشد سودآوری مناسب، توانسته است بازدهی بالایی را برای سهامداران خود به ارمغان آورد. همان طور که در جدول شماره یک مشاهده میشود، این صنعت ظرف 5 سال گذشته حدود 459 درصد بازدهی کسب کرده است. اما از طرف دیگر، این صنعت طی یکی دو سال گذشته آن طور که باید مورد اقبال سرمایهگذاران واقع نشد، به این معنا که تقاضا برای سهام این گروه یا رشد قیمتها همانند صنایع پیشتاز دیگر، به وقوع نپیوست. هر چند بهتازگی بخشی از این بی اقبالی، با رشد قیمت سهام بانکها تا حدودی جبران شد. از جمله دلایل اصلی عدم توجه سرمایهگذاران به این صنعت در سال گذشته به قرار زیر است: 1- بروز تقلب 3000 میلیارد تومانی و نگرانی سرمایهگذاران از عواقب جانبی این مساله در خصوص صنعت بانکداری کشور. 2- برداشت مبالغی از حساب بانکها تحت عنوان تفاوت نرخ ارز، توسط بانک مرکزی. 3- اعمال فشارهای بیشتر در خصوص تحریمهای جدید بانکی و عدم کارآیی سیستم بانکی کشور در صحنه بینالملل. 4- وجود تورم 30 درصدی در مقابل نرخ سود 20 درصدی بانکها باعث فرار سرمایه و سپردهها از بانکها شده است. به
این معنا که در واقع نرخ بهره واقعی 10- درصد بوده است. 5- رونق بازارهای موازی مثل طلا، دلار، بازار سهام و بازار مسکن مانع از جذب سپرده به بانکها شده است. بنابراین صنعتی که از سالهای گذشته به طور متوسط معادل 32 درصد رشد سودآوری برای سهامداران خود به ارمغان آورده است. در یکی دو سال گذشته به دلایل مذکور، مورد بیمهری بازار سرمایه واقع شده است. البته نکته مهم این است که در بازارهای صعودی همه صنایع با هم رشد نمیکنند و برخی از آنها با اندکی تاخیر نسبت به عموم صنایع دیگر، حرکت خود را آغاز میکنند. خب، سوال اینجا است که آیا شرایط نامساعد اقتصادی برای بانکها هنوز پابرجاست یا با تغییر این شرایط و بروز اتفاقات جدید این صنعت برای سرمایهگذاری مناسب و مساعد ارزیابی میشود؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید به وضعیت این صنعت از حیث نسبتهای ارزیابی نگاهی بیاندازیم. با توجه به جدول شماره ۲ درمییابیم که: ۱- نسبت P/E صنعت بانکداری ۷/۵ است که نسبت به P/E میانگین بازار ۱۶ درصد کمتر
است. ۲- نرخ رشد سودآوری (G) این صنعت به طور میانگین ۳۲ درصد در سال میباشد. ۳- قیمت سهام این صنعت ۲۵ درصد بیشتر از قیمت ارزش دفتری سهام بانکها معامله میشود. ۴- نسبت قیمت به جریان وجوه نقد آزاد صنعت ۸۱/۲ مرتبه میباشد. ۵- نسبت PEG صنعت بانکداری ۱۸/۰ است و همان طور که قبلا هم گفته شده است نسبت PEG زیر ۳/۰ در شرایط اقتصادی کنونی برای سرمایهگذاری ارزنده و مناسب محسوب میشود. ۶- ضریب بتا ۳۱/۰ نشان میدهد که نوسانات این صنعت حدودا ۷۰ درصد از نوسانات کل بازار کمتر است. ( به دلیل عدم استقبال از سهام این صنعت در سال گذشته) ۷- بازدهی EPS اعلامی این صنعت ۱۸ درصد میباشد. ۸- این صنعت به طور متوسط ۶۳ درصد از سود خالص خود را تحت عنوان سود نقدی بین سهامداران تقسیم میکند. بررسی رابطه شاخص صنعت و نسبت P/E همان طور که در نمودار شماره یک ملاحظه میشود، P/E این صنعت از اواخر سال ۹۰ تا اواسط سال ۹۱ به کمترین حد خود که معادل ۱/۴ میباشد، رسیده است. که برای سرمایهگذاری زمان مناسبی بوده است. بنابراین، با توجه به بررسی ارقام و نمودار شماره یک در مییابیم که صنعت بانکداری در حال حاضر با توجه نرخ سودآوری (G) 32 درصد در سال و نسبت P/E و P/B پایین از ارزندگی خاصی برخوردار بوده و در بازه بلندمدت نیز میتواند از سودآوری مناسبی برخوردار شود. اما سوال بعدی این است که در بازه کوتاه مدت این صنعت چه میزان سودآوری میتواند برای سهامداران خود به ارمغان بیاورد؟ برای پی بردن به پاسخ این سوال ابتدا عوامل کیفی صنعت را تحت عنوان مزیتها و تهدیدهای آتی آن مورد ارزیابی قرار میدهیم. مزیتهای صنعت 1- وجود نقدینگی بالا در اقتصاد که حدود 500 هزار میلیارد تومان در ابتدای سال برآورد میشود که با نرخ رشد 20 درصد تا حدود 600 هزار میلیارد تومان تا پایان سال خواهد رسید، میتواند میزان سپردهپذیری بانکها را تقویت کرده و نقدینگی زیادی را بهسوی بانکها سرازیر کند. در نتیجه، جذب نقدینگی بیشتر توسط بانکها یعنی درآمد بیشتر. 2- رونق بازارهای رقیب مثل طلا، دلار و مسکن روزی باعث عدم استقبال از سهام
گروه بانکیها بوده است اما امروزه باعث شده است به علت عدم رونق و راکد بودن این بازارها، سرمایههای مردم مجددا بهعنوان سپرده به سمت بانکها برگردد. ۳- اعلام عودت مبالغی که بانک مرکزی از حساب بانکها تحت عنوان تفاوت نرخ ارز برداشت کرده بود، باعث برگرداندن اعتماد مجدد به این صنعت خواهد شد. ۴- به علت افزایش قیمت ملک که به عنوان وثیقه نزد بانکها میباشد، بانکها قادر خواهند بود مبالغ تسهیلات اعطایی خود را همگام با رشد قیمت ملک بالا برده و موجب سودآوری بیشتر برای بانکها شوند. بنابراین هر چقدر تسهیلات اعطایی بیشتر شود درآمد بانکها نیز بیشتر خواهد شد. ۵- صنعت بانکداری در ایران معمولا برای رشد سریعتر و قابلیت رقابتپذیری بهتر، اقدام به افزایش سرمایه میکنند، حسن افزایش سرمایه در این صنعت این است که وجوه حاصل از افزایش سرمایه میتواند سریعا به جریان عملیاتی بانک بپیوندد و تولید سودآوری را بیشتر کند. به این معنا که وجوه تزریق شده به بانکها سریعا تحت عنوان تسهیلات اعطایی
یا سرمایهگذاری مجدد، موجب افزایش کارآیی و سودآوری بانکها میشود. تهدیدهای صنعت ۱- تحریمهای بینالمللی در خصوص بانکها که باعث حذف درآمدهای ناشی از امور بینالمللی بانکها شده است. ۲- وضع قوانین غیرکارشناسی برای بانکها توسط بانک مرکزی. ۳- عدم نظارت دقیق بر عملکرد داخلی بانکها توسط بانک مرکزی. به این معنا که بانک مرکزی واکنشی به برخی از تخلفاتی که توسط بانکها انجام میپذیرد، نشان نمیدهد. در نتیجه، با بررسی مزیتها و تهدیدهای صنعت در مییابیم که چرخه عملیاتی صنعت بانکداری رو به بهبود و افزایش است. به این معنا که وجوه نقد تحت عنوان سپرده وارد بانکها میشوند و این وجوه تحت عنوان تسهیلات اعطایی و سرمایهگذاری از بانکها مجددا خارج میشوند که سود دریافتی ناشی از این عمل درآمدهای مشاع بانکها را تشکیل میدهد. بنابراین همان طور که گفته شد، رشد سپردهها به علت رشد نقدینگی و عدم رونق بازارهای موازی رو به افزایش است و از طرف دیگر به واسطه تجدید ارزیابی قیمت داراییهای تحت وثیقه بانکها، امکان افزایش میزان تسهیلات به مشتریان قدیمی و جدید میسر است. بنابراین، قسمت درآمدهای مشاع بانکها رو به افزایش است و به واسطه
رشد عملیات بانکی این صنعت درآمدهای غیرمشاع نیز افزایش خواهد یافت. در نتیجه در سال جاری صنعت بانکداری احتمالا با افزایش سودآوری و تعدیل مثبت EPS همراه خواهد بود. بنابراین، سوال سوم این است که انتظار افزایش چه میزان سودآوری در این صنعت متحمل و معقول به نظر میرسد؟ برای پاسخ به این پرسش، باید وضعیت مالی و نسبتهای مهم صنعت را مورد ارزیابی قرار دهیم. همان طور که از جدول شماره ۳ مشخص است، پیشبینی جمع درآمدهای مشاع این صنعت در سال ۹۲ معادل ۲۹ درصد، سهم بانک از درآمدهای مشاع ۲۶ درصد، جمع درآمدهای غیرمشاع ۳درصد و جمع درآمدهای بانک ۱۵ درصد رشد خواهند داشت، ولی از طرف دیگر، سود خالص پس از کسر مالیات فقط معادل ۱ درصد رشد نسبت به سال گذشته را نشان میدهد، که این امر به واسطه افزایش هزینههای بانکها برآورد شده است. بنابراین، با توجه به روند افزایش عوامل مندرج در جدول شماره ۳ در سالهای ۹۰ و ۹۱ و با توجه به عملکرد سه ماهه اول سال جاری این صنعت، به نظر میرسد پیشبینی شرکتهای این صنعت احتیاج به قدری تعدیل در میزان سودآوری دارند. جدول شماره ۴ میزان رشد سپردهها، نسبت ترکیب آنها و میزان رشد تسهیلات را برای سالهای ۹۰، ۹۱
و پیشبینی ۹۲ توسط شرکتهای این صنعت نشان میدهد. اما با توجه به مزایای عنوان شده در خصوص افزایش میزان نقدینگی و کاهش جذابیت سرمایهگذاری در بازارهای رقیب و عملکرد سه ماهه اول سال جاری، به نظر میرسد این صنعت قابلیت افزایش ۵۰ درصد سپرده و ۴۵ درصد تسهیلات اعطایی را نسبت به سال گذشته دارد که در این صورت میزان سوددهی این صنعت مطابق جدول شماره ۵ میشود. همان طور که ملاحظه میشود، در صورت افزایش 50 درصدی سپرده نسبت به سال گذشته و افزایش درآمدهای مشاع و غیرمشاع، جمع درآمدهای بانک 22 درصد افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر چون جمع کل هزینهها در صنعت بانکی به طور متوسط معادل 50 درصد جمع درآمدهای بانک است. بنابراین، این صنعت احتمال تعدیل مثبت سودآوری به میزان 11 درصد را خواهد داشت. تکنیکال صنعت صنعت بانکی در حال حاضر در موج C صعودی است که به مقاومت خط 150 درصد فیبوناچی برخورد کرده است که در صورت شکست این خط، هدف قیمتی خط 8/161 فیبوناچی که رقم 564 واحد را نشان میدهد، است.
ارسال نظر