شروین شهریاری

در صورتی که اقبال ایجاد شده بر سهام اصل ۴۴ به پایان برسد و این سهام روند اصلاح قیمتی را آغاز کند، وضعیت سایر سهام بازار چگونه خواهد شد ؟ درخصوص اقبال ایجاد شده بر سهام اصل ۴۴ دو دیدگاه وجود دارد. عده‌ای معتقدند این اقبال به سبب حمایت‌های گسترده دولت و شرکت‌های سرمایه‌گذاری و نیز تبلیغات گسترده عمومی، ایجاد شده است تا خصوصی‌سازی‌های لازم‌الاجرای سال جاری به نحو مستمر و با موفقیت انجام شود. طرفداران این دیدگاه معتقدند در صورت توقف روند خصوصی‌سازی به ویژه پس از معاملات بلوکی آتی یا فزونی عرضه، این سهم‌ها سقوط قیمتی را تجربه خواهند کرد و این وضعیت به کل بازار نیز سرایت خواهد کرد، اما گروهی دیگر، رشد قیمتی این سهام را ناشی از پتانسیل‌های بنیادی شرکت‌های عرضه شده ارزیابی می‌کنند که این دیدگاه دوم بیشتر مقرون به صحت به نظر می‌رسد. به عنوان مثال سهام ملی مس را در نظر بگیرید. به تازگی تحلیل‌های بسیاری در مورد این شرکت منتشر شده که نشان می‌دهد اگر نرخ جهانی مس در همین میانگین ۷۵۰۰ دلار بماند، این شرکت بیش از ۱۵۰۰ ریال سود خالص در سال جاری خواهد داشت. فولاد مبارکه نیز با فرض ثبات قیمت‌های فروش ورق می‌تواند به سود خالص ۵۵۰ تا ۶۰۰ ریالی دست یابد. بدین ترتیب با در نظر گرفتن میانگین P/E وزنی بازار که رقمی حدود ۵/۵ است، اقبال بازار و رشدهای قیمتی حاصل شده را می‌توان در راستای پتانسیل‌های بنیادی این شرکت‌ها دانست. با پذیرش این دیدگاه ارزش گرا می‌توان گفت اگرچه روند قیمتی سهام اصل ۴۴ در حال حاضر خواسته یا ناخواسته بر فضای کلی بازار سرمایه موثر است، اما سهام سایر شرکت‌ها نیز که نسبت به ارزش بنیادی خود Under value هستند، در بلند مدت ریسک سیستماتیک جو سایر سهام بازار را خنثی خواهند کرد و صرف‌نظر از نوسانات مقطعی، می‌توانند رشد قیمتی را متناسب با پتانسیل‌های بنیادی خود تجربه کنند.

چرا سهام برخی شرکت‌ها که عمدتا زیر ۱۰۰ تومان معامله می‌شوند و وضعیت فاندامنتالی مناسبی ندارند، با رشد قیمتی و اقبال سرمایه‌گذاران مواجه می‌شوند؟

به طور کلی توجه به اصل «عرضه و تقاضا» می‌تواند پاسخ این سوال را روشن سازد. شرکت‌هایی که زیر قیمت اسمی معامله می‌شوند، اغلب پس از دوره‌ای جمع‌آوری سهام از دست سهامداران خسته قبلی با کمبود عرضه مواجه می‌شوند و این مطلب با توجه به محدود بودن دامنه نوسان قیمتی، زمینه‌ساز ایجاد صف خرید و رشد قیمتی خواهد بود. همچنین سهام این شرکت‌ها گاه به دلایلی نظیر تفاوت قابل ملاحظه با ارزش جایگزینی یا ارزش ویژه مورد توجه سرمایه‌گذاران عمده قرار می‌گیرند که همین امر تقاضا بر نماد این شرکت‌ها را افزایش می‌دهد. در مورد شرکت‌های سرمایه‌گذاری نیز تفاوت قابل ملاحظه قیمت روز با خالص ارزش روز دارایی‌ها (NAV) می‌تواند محرک ایجاد تقاضا باشد. (نظیر آنچه اکنون در سرمایه‌گذاری ملی و توسعه صنعتی شاهد هستیم.) همچنین شرکت‌هایی که زیر قیمت اسمی معامله می‌شوند، اغلب به سبب ارزانی بیش از حد، نوعی گرایش روانی به خرید را در سرمایه‌گذاران ایجاد می‌کنند که صرف‌نظر از درستی یا نادرستی این گرایش ذهنی، این مساله می‌تواند موجبات توجه خریداران را به این گونه سهام فراهم آورد.

shahriary_sh@yahoo.com