دکتر احمد بدری

بخش ششم

انسان‌ها آموخته‌اند که برای درک بهتر معانی و مفاهیم، موضوعات و تفکرات خود را طبقه‌بندی کنند. زمانی‌که افراد با پدیده جدیدی مواجه می‌شوند و این پدیده با طبقه‌بندی‌های پیش‌ساخته آنان ناسازگار است، سعی می‌کنند به هر طریق این پدیده را با طبقه‌بندی پیشین خود تطبیق دهند. این چارچوب مفهومی، ابزار سودمندی برای پردازش اطلاعات جدید با استفاده از تجربیات مرتبط/ قیاس‌پذیر در گذشته فراهم می‌آورد. گاهی اوقات محرک جدید شبیه به و یا «معرف» عناصر آشنایی است که قبلا طبقه‌بندی شده است. در عین حال موارد قیاس‌پذیری وجود دارد که به شدت با یکدیگر متفاوت هستند. در چنین مواردی واکنش طبقه‌بندی، گمراه‌کننده بوده و درک نادرستی از عنصر جدید ایجاد می‌کند که اغلب ماندگار بوده و تعاملات آتی با این عنصر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اصولا انسان تمایل دارد شانس‌ها و احتمالات را به گونه‌ای منطبق با ایده‌ها و ادراکات قبلی خود تصور کند حتی زمانی ‌که استنتاج حاصله به لحاظ آماری غیرمعتبر است. به عنوان مثال «توهم قمارباز» اشاره به تصور رایجی دارد مبنی بر اینکه موفقیت و شانس در شرط‌بندی به شکلی دوره‌ای رخ می‌دهد. افراد بیشتر تمایل دارند چیزی را قبول کنند که محققان آن را با عنوان «قانون اعداد کوچک» می‌شناسند. این اصطلاح به آن معنی است که نمونه‌های کوچک همیشه معرف خوبی برای کل جامعه است. اما اصول علمی این قانون را تایید نمی‌کند. دو تعبیر از سوگیری نما‌گری در مورد سرمایه‌گذاران حقیقی مصداق دارد. نخست، «قصور پایه گزینی». در این مورد، سرمایه‌گذاران تلاش دارند موفقیت‌آمیز بودن یک سرمایه‌گذاری را از طریق قراردادن آن در یک جدول طبقه‌بندی آشنا و قابل درک، تعیین کنند. چنین سرمایه‌گذارانی ممکن است شرکت مورد نظر را به عنوان شرکتی که سهام آن از «نوع ارزشی» است طبقه‌بندی کنند، در آن صورت تحلیلی در مورد ریسک و بازده این سهم خواهند داشت که در چارچوب این طبقه‌بندی می‌گنجد. اغلب اوقات مشاهده می‌شود سرمایه‌گذاران این مسیر اشتباه را می‌پیمایند، شاید به این دلیل که جایگزین راحتی برای تحقیق عمیق و همه جانبه است. توصیف این ویژگی در بیانی خلاصه این است که سرمایه‌گذاران، بیشتر در زمان اتخاذ تصمیم در مورد سرمایه‌گذاری، رفتاری قالبی و کلیشه‌ای دارند. دوم، «قصور اندازه نمونه». در این سوگیری، سرمایه‌گذاران هنگام قضاوت در مورد احتمال وقوع یک پیامد خاص، بیشتر در توجه دقیق به اندازه نمونه قصور می‌کنند. اغلب سرمایه‌گذاران به گونه‌ای نادرست فرض می‌کنند نمونه کوچک معرف کل جامعه است. این پدیده را «قانون اعداد کوچک» می‌نامند. هنگامی که افراد یک پدیده غیرمنتظره در یک سری داده را خوب درک نمی‌کنند، به سرعت و با تکیه به داده‌های اندک در دسترس، مفروضاتی را در مورد آن پدیده خلق می‌کنند. بسیار محتمل است نمونه کوچک مورد بررسی، معرف مناسبی برای داده‌های واقعی (کل جامعه) نباشد.

مفاهیم ضمنی برای سرمایه‌گذاران. نما‌گری می‌تواند به اشتباهات قابل ملاحظه‌ای در عرصه سرمایه‌گذاری منجر شود. مثال‌هایی از آثار منفی قصور اندازه نمونه برای سرمایه‌گذاران عبارت است از: سرمایه‌گذاران در بررسی سابقه یک مدیر سرمایه‌گذاری، می‌توانند مرتکب اشتباهات مهمی شوند. آنها عملکرد سال‌های کمی را در گذشته مورد توجه قرارداده و براساس داده‌های آماری ناکافی به این نتیجه می‌رسند که عملکرد خوب نتیجه تخصیص‌ها و گزینش‌های ماهرانه مدیر است یا بالعکس.

سرمایه‌گذاران هنگام بررسی سوابق تحلیلگران اشتباهات مشابه دیگری را نیز مرتکب می‌شوند. به عنوان مثال به موفقیت تعداد کمی از پیشنهادات یک تحلیلگر در گذشته نگاه می‌کنند و براساس این نمونه محدود، ارزیابی نادرستی در مورد شایستگی تحلیلگر به عمل می‌آورند.

توصیه‌ها

۱. قصور پایه گزینی: وقتی به عنوان مشاور یا سرمایه‌گذار، احساس می‌کنید با مشکل قصور پایه‌گزینی مواجهید، تحلیل زیر را انجام دهید. با چه احتمالی فرد الف (فردی درون‌گرا و خجالتی) به‌گروه ب (کلکسیونرهای تمبر) یا‌گروه ج (رانندگان بی‌ام‌و) تعلق دارد؟ یادآوری این مثال به شما کمک می‌کند به این موضوع توجه کنید آیا ممکن است یک موقعیت خاص را به ‌طور نادرستی مورد ارزیابی قرار داده باشید. کمی به عقب برگشتن و انجام تحقیق بیشتری در این رابطه که آیا واقعا خطایی را مرتکب شده‌اید یا نه، ضروری است.

۲. قصور اندازه نمونه: ممکن است یک سرمایه‌گذار نتیجه بگیرد که مدیر یک صندوق مشترک سرمایه‌گذاری، مهارت خوبی دارد. این نتیجه‌گیری با مرور عملکرد صندوق در طول سه سال گذشته به‌دست آمد. شواهد تجربی نشان می‌دهد توجه به سابقه مدیر در طول سه سال گذشته، بیشتر نشان‌دهنده شانس است تا مهارت.

روش‌های سنجیده‌ای برای شناسایی سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت مناسب وجود دارد. از یک استراتژی تخصیص دارایی استفاده کنید که ضمن برخورداری از تعادل، بازده بلندمدت خوبی را نیز عاید سازد. در یک پرتفوی متنوع سرمایه‌گذاری کنید که متناسب با اهداف مالی شما باشد و به آن وفادار بمانید. سوالات زیر می‌تواند به شما کمک کند.

۱ - عملکرد صندوق شما در مقایسه با صندوق‌های مشابه و هم اندازه چگونه است؟

۲ - دوران تصدی مدیران و مشاوران در صندوق چقدر است؟

۳ - آیا مدیران صندوق مشهور و خوشنام هستند؟

۴ - آیا بازده صندوق در دوره‌های سه ساله، پنج ساله و ده‌ساله بیشتر از متوسط بازار بوده است؟

در پایان به یاد داشته باشید، هر سال متفاوت از سال دیگر است و همواره با فهرست جدیدی از پیشگامان (موفق‌ها) و بازماندگان (ناموفق‌ها) مواجه می‌شوید.