احسان حاجی *

در علم اقتصاد، قیمت، نقطه توافق سیل عظیم خریداران و سیل عظیم فروشندگان در بازار تعریف می‌شود. در حقیقت نمودار و حرکت‌های رو به بالا و پایین قیمت تجسم و ترسیم تصویری ذهن و تصمیم تعداد زیاد خریداران و فروشندگان در بازار است. زمانی که خبر مثبتی درباره یک سهم در بازار پخش می‌شود در واقع این خبر نیست که قیمت سهم را به سمت بالا حرکت می‌دهد. خبر ابتدا روی ذهن معامله‌گران اثر می‌گذارد، آنها را به این باور می‌رساند که آینده خوبی در انتظار سهم است و طبیعتا آنها را تشویق به خرید سهم می‌کند.

این میل به خرید باعث می‌گردد تا تعداد خریداران نسبت به فروشندگان در بازار افزایش یابد و این رقابت معامله‌گران برای خرید سهم (یا ارز یا کالا..) منجر به این خواهد شد که خریداران قیمت‌های بالاتری برای خرید پیشنهاد می‌دهند و به همین ترتیب فروشندگان نیز تمایل به ارائه درخواست‌های فروش در قیمت‌های نسبتا بالاتر خواهند داشت. این فرآیند ذهنی باعث می‌گردد تا نقطه توافق خریداران و فروشندگان یعنی قیمت به سمت بالا حرکت کرده و ما روند صعودی چارت را شاهد باشیم.

پس متوجه شدیم، حرکت‌های قیمت و شکلی که ما روی نمودار می‌بینیم در حقیقت تصویر عینی ذهن و فکر معامله‌گران بازار است. یعنی ما در تحلیل تکنیکال (هنگام تحلیل نمودار) تفکر بازار و ذهن معامله‌گران را تحلیل و بررسی می‌کنیم.

تاریخ همیشه تکرار خواهد شد

موج های حرکتی صعودی و نزولی بسیاری از اوقات از نظم و تناوب خاصی تبعیت می‌کنند. حرکت‌های صعودی پی در پی، موج‌های متناوب نزولی و اشکال خاصی که اگر دقت کنیم تکرار زیاد آنها را در گذشته می‌بینیم. یکی از وظایف یک تحلیلگر تکنیکی این است که با استفاده از ترسیم خطوط، روند حرکت قیمت را تشخیص داده و بر اساس آن خود را با جهت بازار هم مسیر کند.

نحوه ترسیم خطوط و درک مفهوم آنها در عین سادگی بسیار با اهمیت بوده و نقش جدی را در تحلیل و بررسی تکنیکالی قیمت ایفا می‌کند. بدون اغراق می‌توان گفت که اگر یک تحلیلگر فنی درک درستی از مفهوم خطوط و نحوه رسم آنها در چارت داشته باشد نیاز به هیچ یک از ابزارها و روش‌های پیچیده معاملاتی نداشته و به راحتی قادر است با نسبت قابل قبولی جهت حرکت قیمت و روند کلی نمودار را پیش بینی نماید.

www.irfx.ir*