شروین شهریاری

پرسش از آقای کیانوش حامدی: جهت افراد تازه وارد به بورس چه راهکاری را برای موفقیت پیشنهاد می‌کنید؟ به طور کلی فعالیت موفقیت‌آمیز در بازار سرمایه همانند سایر حوزه‌های شغلی نیازمند صرف زمان و پیگیری مستمر است. بنابراین بر خلاف تصور عمومی، فعالیت در بازار سرمایه نیازمند «تخصص» است و به افراد غیرحرفه‌ای توصیه می‌شود که به منظور کسب بازده مطلوب از بازار سهام، به طور مستقیم وارد عرصه فعالیت نشوند و از خدمات مشاوره یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری استفاده کنند.

یکی از اولین مسائل، قبل از ورود به بورس، داشتن یک نگاه منطقی در مورد بازدهی بازار سرمایه است. این در حالی است که تازه‌واردان به طور معمول تحت تاثیر تشویق سایرین یا اخبار کلی و غیردقیق رسانه‌ها درباره بازده نجومی بازار سهام، قدم به این حوزه می‌گذارند. این مساله باعث می‌شود انتظار این افراد از سودآوری در بورس غیر واقعی باشد و بدین ترتیب نمی‌توانند خود را از نظر روانی با قوانین بازار وفق داده و در نتیجه در مدت کوتاهی مایوس می‌شوند. پس از پذیرش این اصل، عامل مهم دیگر در کسب موفقیت «یادگیری» است. بدین منظور باید استراتژی فعالیت در بازار سرمایه را تنظیم کرد. دست یافتن به استراتژی سرمایه‌گذاری نیارمند تسلط بر روش‌های تحلیل (تکنیکال و فاندامنتال) است که این روش‌ها باید با استفاده از مطالعه اصول نظری فرا‌گرفته شوند. با تدوین استراتژی، توجه به شایعات و پیروی از جو بازار کاهش پیدا می‌کند و انتخاب‌های سرمایه‌گذاری فرد مبتنی بر تحلیل و منطق می‌شود. نکته جالب توجه این است که حتی پس از فراگیری کامل اصول تحلیل و تدوین استراتژی، باز هم نمی‌توان به کسب بازده مناسب در بازار سرمایه مطمئن بود. موردی که بارها در خصوص تازه‌واردان به بورس مشاهده شده، این است که اولین تصمیمات سرمایه‌گذاری به طور معمول آمیزه‌ای از کوشش و خطا است که در کوتاه مدت وزن خطاها بیشتر بوده و حصول زیان در سرمایه‌گذاری را اجتناب‌ناپذیر می‌کند. این مرحله یکی از دوره‌های بحرانی در مسیر ورود به بازار سرمایه است، زیرا بسیاری از افراد این شرایط را تجربه می‌کنند، اما تنها عده کمی متوجه ماهیت این روند اجتناب‌ناپذیر شده و به فعالیت خود در بازار ادامه می‌دهند. در حقیقت بهتر است بگوییم شکست‌های اولیه در بورس باید به عنوان بخشی از فرآیند یادگیری در نظر‌گرفته شوند و به همین دلیل است که به تازه‌واردان توصیه می‌شود برای مدت زمانی معین (حداقل یک سال) تنها بخش کوچکی از سرمایه خود را به بازار وارد کنند. پس از گذر موفقیت‌آمیز از این مرحله و در صورت تلاش برای فراگیری اصول و روش‌های تحلیل سهام، می‌توان امیدوار بود که به تدریج شرایط تغییر کرده و سرمایه‌گذاری در بورس برای فرد، تبدیل به تجربه‌ای مطلوب و پربازده شود. البته این روند همان طور که پیشتر ذکر شد نیازمند صرف زمان برای یادگیری (توسط فرد) و گذشت زمان (به طور طبیعی) به مدت نسبتا طولانی است.

در نهایت اصل مهمی که هر سرمایه‌گذار در ورود به بازار سرمایه باید مد نظر قرار دهد، متنوع کردن سرمایه‌گذاری‌ها و تشکیل سبد سهام (پرتفولیو) به منظور کنترل ریسک است. بدین ترتیب روشی که سرمایه‌گذار در پیش می‌گیرد مبتنی بر تشکیل یک سبد از سهامی است که مورد مطالعه و تحلیل قرار‌گرفته است. اگر چه شاید به نظر برسد ایجاد تنوع در سرمایه‌گذاری، بازدهی را محدود می‌کند اما تجربه نشان داده است که در بلند مدت کفه ترازوی بازدهی پایدار به نفع کسانی است که به جای تمرکز بر تک سهم‌ها، سبد سهام تشکیل داده‌اند.

به عنوان یک روش پیشنهادی برای تشکیل سبد سهام می‌توان ابتدا بر انتخاب صنایع برتر متمرکز شد. در انتخاب صنایع باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:

۱ - بازدهی متوسط صنعت در چند سال گذشته: محاسبه این بازدهی می‌تواند با استخراج داده‌های تاریخی شاخص صنعت مربوطه (از سایت‌های اطلاع‌رسانی بورس) انجام پذیرد.

۲ - مطالعه وضعیت کلان صنعت از طریق بررسی روند عرضه و تقاضا در تولیدات صنعت، رقابت داخلی و خارجی، قیمت محصولات، نحوه نرخ‌گذاری محصولات و....

۳ - مطالعه روند سود دهی صنعت از طریق روش‌هایی نظیر بررسی متوسط حاشیه سود صنعت در چند سال اخیر و روند تغییرات آن. (که از صورت‌های مالی شرکت‌ها قابل استخراج و محاسبه است.)

۴ - توجه به ریسک‌های سیستماتیک صنعت (ریسک سیاسی- ریسک تغییر نرخ بهره- ریسک تغییرات نرخ ارز- ریسک تصمیمات دولتی و …).

با توجه به عوامل فوق چند صنعت برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌شود و با توجه به مطلوبیت هر صنعت براساس نتایج بررسی‌های مورد اشاره، میزان تخصیص سرمایه به هر کدام از صنایع تعیین می‌شود. سپس در هر صنعت منتخب، یک یا چند شرکت برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌شود.

در انتخاب شرکت‌های برتر، علاوه بر عوامل فوق، باید مواردی همچون قابلیت نقدشوندگی، میزان سهام شناور آزاد، ترکیب سهامداران، روند تغییرات سودآوری در سال‌های گذشته و طرح‌های توسعه شرکت را مد نظر داشت. گام آخر نیز به منظور انتخاب سهام برتر از صنایع منتخب می‌تواند تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی، تخمین سودآوری آتی، انجام ارزش‌گذاری و مقایسه نسبت P/E شرکت‌ها در یک صنعت باشد. بدیهی است که هر سرمایه‌گذار برای طی موفقیت‌آمیز مراحل فوق نیازمند مجهز شدن به دانش بنیادی تحلیل سهام است.

پاسخ به بحث مطرح شده توسط سرکار خانم شریفی (پیرو مذاکره تلفنی) در خصوص میزان اتکاپذیری گزارش ۸۹ شرکت‌ها:

به نظر می‌رسد اقتصاد کلان کشور در سال آینده دستخوش برخی تحولات عمیق و بنیادین شود. عمده‌ترین حوزه‌های در معرض تغییر عبارتند از: نرخ حامل‌های انرژی، نرخ تورم، میزان رشد اقتصادی و حجم بودجه و مصارف دولت در اقتصاد. تغییرات در هر یک از حوزه‌های مزبور به طور طبیعی بر اقتصاد خرد و وضعیت صنایع و شرکت‌ها تاثیرگذار است و می‌تواند منجر به تغییر درآمد و سودآوری و حتی الگوی کسب و کار بنگاه‌ها شود.

این در حالی است که اغلب شرکت‌های بورسی که تا کنون پیش‌بینی بودجه سال آینده را به بازار اعلام کرده‌اند عمدتا از موضع انفعالی با تحولات اقتصادی آتی رو‌به‌رو شده اند؛ بدین معنا که اکثر شرکت‌ها بدون در نظر‌گرفتن تغییرات احتمالی آتی، الگوی درآمد و هزینه‌های خود را به رویه مشابه سال‌های گذشته با لحاظ کردن نرخ تورم جاری پیش‌بینی کرده اند.

با توجه به تحولات پیش رو در حوزه اقتصاد در سال ۸۹ طبیعتا نمی‌توان بودجه‌های اعلامی شرکت‌ها را دارای اتکاپذیری مناسبی دانست. البته در ریشه یابی علت ارسال بودجه شرکت‌ها به روش فعلی می‌توان به ابهامات موجود در خصوص تحولات احتمالی اقتصادی در سال آینده اشاره کرد به نحوی که هنوز پیش‌بینی تحولات اقتصادی سال آینده کشور برای کارشناسان و تصمیم‌گیرندگان اقتصادی امکان پذیر نشده است. بدین ترتیب در غیاب اطلاعات دقیق از تغییرات پیش رو، مدیران مالی شرکت‌ها نیز ترجیح داده‌اند تا وارد گمانه‌زنی در خصوص تحولات آتی نشده و بودجه‌های اولیه را با فرض تداوم شرایط کنونی به بازار و سرمایه‌گذاران اعلام کنند. بنابراین می‌توان گفت بودجه‌های کنونی بدون در نظر‌گرفتن تحولات اقتصادی سال آینده به بازار اعلام شده و به همین دلیل احتمالا در معرض تغییرات قابل توجهی در طول سال آینده قرار خواهند‌گرفت که البته ابعاد آن از هم‌اکنون مشخص نیست.

Shahriary_sh@yahoo.com