پرسش و پاسخ: ۸۸۹۸۰۴۵۵
پرسش از طریق تلفن بدون ذکر نام: سهامدار شرکت معادن روی هستم و ضرر و زیان سنگینی را در سال اخیر از بابت افت قیمتی سهم متحمل شدهام. علت عدم اقبال به سهام این شرکت و افق آینده آن چگونه خواهد بود؟
شروین شهریاری
پرسش از طریق تلفن بدون ذکر نام: سهامدار شرکت معادن روی هستم و ضرر و زیان سنگینی را در سال اخیر از بابت افت قیمتی سهم متحمل شدهام. علت عدم اقبال به سهام این شرکت و افق آینده آن چگونه خواهد بود؟ تحلیلگران بنیادی «ریسک» را به مفهوم احتمال عدم تطابق نرخ بازده مورد انتظار و نرخ بازده واقعی تعریف کرده و بر ارتباط دیرینه و ناگسستنی دو مفهوم ریسک و بازده تاکید میکنند؛ بدین معنا که هر چه بازده انتظاری سرمایهگذار بالاتر رود، ریسک یا احتمال انحراف از بازده در سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود که این انحراف میتواند مثبت یا منفی باشد. بنابراین پذیرش ریسک، لزوما احتمال کسب بازدهی را تغییر میدهد و نه نتیجه نهایی سرمایهگذاری انجام شده را.
توسعه معادن روی از جمله سهامی است که همواره ریسک بالایی در بورس تهران داشته و متعاقب آن، بازدهی سهم نیز تغییرات شدیدی به خود دیده است. در دو سال گذشته، نوسانات قیمت سهام این شرکت متاثر از ریسکهایی بوده که بر فعالیت شرکت تاثیر گذاشته، اما مدیریت نقشی در ایجاد آن نداشته است. تحلیلگران بنیادی از نظایر این پدیده با عنوان «ریسک سیستماتیک» یاد میکنند. این ریسکهای سیستماتیک در مورد شرکتهای گروه توسعه معادن روی در چهار دسته قابل تقسیمبندی هستند:
اولین مورد به حدود دو سال قبل و زمانی باز میگردد که با تصمیم وزارت صنایع و معادن مقرر گردید پس از پایان زمان قرارداد بهرهبرداری از انگوران توسط گروه توسعه معادن روی، این معدن در اختیار شرکت تهیه و تولید مواد معدنی قرار گیرد و استخراج و تخصیص خاک معدنی با مدیریت این شرکت صورت پذیرد. خارج شدن معدن از کنترل گروه «کروی»، ریسک عدم تامین به موقع مواد اولیه و توقفهای تولید را در کنار افزایش نرخ ماده اولیه مصرفی و رشد بهای تمام شده برای شرکتهای این گروه ایجاد کرد.
دومین مساله به ریزش دیواره معدن انگوران در جبهه شمالی در سال گذشته باز میگردد که بنا بر اظهارات کارشناسان به سبب برداشت غیر اصولی و بیرویه، اتفاق افتاد و متعاقب آن دسترسی به منابع اصلی خاک پر عیار این معدن محدود شد. عملیات باطلهبرداری در انگوران کماکان ادامه دارد و این در حالی است که شرکتهای تولید کننده، مجبور به مصرف خاک کم عیار و حتی استفاده از باطلهها و کیک و ضایعات روی جهت جلوگیری از توقف تولید شدند که این روند در نهایت به کاهش قابل ملاحظه تناژ تولید این شرکتها به ویژه در سالجاری (پس از مصرف دپوی سالهای گذشته) منجر گردید.
سومین ریسک به مساله وضع کردن مالیات بر صادرات شمش فلزات در بهار سالجاری مربوط میشود که باعث ابهاماتی در روند صادرات محصولات این شرکتها شد و از آنجا که عمده فروش شرکتهای گروه را صادرات تشکیل میدهد، با ایجاد وقفه در صادرات در فصل بهار، عملا فرصت استفاده از شرایط مناسب بازار جهانی از میان رفت و رفع این مشکل همزمان با کاهش سنگین نرخهای جهانی فلز روی شد.
آخرین ریسک سیستماتیک نیز به ماهیت فعالیت این صنعت بازمیگردد به طوری که سایه نوسانات نرخهای جهانی همواره بر بازدهی سهام این گروه سنگینی کرده و در شرایط کنونی نیز افت قابل ملاحظه قیمتهای جهانی روی در شش ماه اخیر، گریبانگیر شرکتهای این صنعت شده که گروه توسعه معادن روی نیز از این واقعه مستثنی نبوده است.
در حال حاضر نیز نماد معاملاتی دو شرکت فرآوری مواد معدنی و کالسیمین جهت تعدیل منفی پیشبینی درآمد متوقف شده است که آثار کاهنده این تعدیلات، قطعا با یک فاز تاخیر در صورتهای مالی هلدینگ آنها (شرکت توسعه معادن روی) نیز منعکس خواهد شد. در خصوص افق آینده نیز رفع آثار هر یک از ریسکهای سیستماتیک مورد اشاره میتواند وضعیت شرکتهای این گروه را دستخوش تحولات مثبت کند.
در مجموع با مطالعه تاریخچه نوسانات بازدهی شرکتهایی نظیر گروه توسعه معادن روی میتوان به نتایج ارزندهای جهت تنظیم استراتژی مناسب سرمایهگذاری در بازار سرمایه رسید؛ نخست اینکه سرمایهگذاران باید قبل از اقدام به خرید سهام هر شرکت، ریسکهای موجود در صنعت و شرکت مزبور را ارزیابی کنند و متناسب با انتظار بازدهی خود سهام مربوطه را خریداری کنند تا در صورت بروز ریسکهای سیستماتیک، شاهد غافلگیری نباشند. مهمتر از آن ضرورت تشکیل سبد سهام آشکار میشود. بازار سرمایه معمولا مشحون از موقعیتهایی است که گروه خاصی از شرکتها را به عنوان «سهام پیش رو» معرفی میکند؛ این شرایط معمولا معاملهگران را اغوا میکند تا با صرفنظر از تشکیل سبد سهام، سرمایه خود را بر روی سهم یا گروه خاصی به منظور کسب بیشترین بازدهی متمرکز کنند. اگر چه شاید به نظر برسد ایجاد تنوع در سرمایهگذاری و تشکیل سبد، بازدهی را محدود میکند اما تجربه نشان داده است که در بلندمدت کفه ترازوی سود و زیان و بازدهی پایدار به نفع کسانی است که به جای تمرکز بر تک سهمها، سبد سهام تشکیل داده و ریسکهای سیستماتیک سرمایهگذاری خود را از این طریق به نحو مناسبی مدیریت کنند.
Shahriary_sh@yahoo.com
ارسال نظر