دکتر احمد یزدان پناه
پرداخت‌‌های ناشی از سرمایه‌‌گذاری‌‌ها در بورس‌‌ها از نظر میزان و مبلغ، وقت و سطح ریسک با یکدیگر تفاوت دارند.

یک
تحلیل گر معاملات بورسی باید این سه متغیر را در برآوردهای خود مد نظر داشته باشد و شرایط و زمان دریافت آن پرداخت‌‌های سرمایه‌‌گذاری را به حساب آورد. برآورد مزبور نیازمند تحلیل اوضاع و احوال «شرکت»، شرایط «صنعت» مربوطه و «اقتصاد کلان» است.
برای برآورد ارزش سرمایه‌‌گذاری‌‌ها و پرداخت‌‌های ناشی از آنها نیازمند قیمت جاری اوراق بهادار (سهام‌، اوراق قرضه (مشارکت )، حق تقدم، قراردادهای آتی کالائی و‌....) هستیم. قیمت محصولات مالی در بورس‌‌ها نیز از قوای بازار یعنی از تعامل عرضه و تقاضا پیروی می‌‌‌‌کنند.
عرضه و تقاضا در بورس‌‌ها
گرچه تعداد زیادی سهام توسط شرکت‌‌های ناشر آنها منتشر می‌‌‌‌شوند، ولی فقط تعدادی از آنها هر روزه در بورس‌‌ها داد و ستد می‌‌‌‌شوند. پرسش اصلی آن است که چه عواملی قیمت این سهام مبادله‌ای را تعیین می‌‌‌‌کند؟ یک پاسخ درست و ساده آن است که عرضه و تقاضای بازار آن سهام. پاسخ بنیادی و اساسی تر و باز هم درست آن است که برآورد سرمایه‌‌گذاران از عایدات آتی و سود تقسیمی‌‌‌‌شرکت‌‌ها به شدت بر عرضه و تقاضای سهام تاثیر دارند. در اینجا به اختصار به نقش عرضه و تقاضای اوراق بهادار در تعیین قیمت آنها اشاره می‌‌‌‌شود.
تقاضای خرید برای محصولات مالی
در یک زمان معین تمام کارگزاران سفارش‌‌های خرید و فروش یک سهم خاص را که از مشتریان خود جمع کرده اند دریک مکان مشخصی در تالار بورس برای معامله مطرح می‌‌‌‌کنند. برخی از آنها از نوع سفارش بازار هستند. برای مثال فرض کنید آقای «الف» به کارگزار خود دستور می‌‌‌‌دهد 100 سهم شرکت چادرملو را به پایین ترین قیمت ممکن برای او بخرد یعنی، به هر قیمتی که شد! تقاضای خرید الف در قسمتa نمودار زیر به نمایش درآمده است‌.
سرمایه‌‌گذار الف قصد خرید ۱۰۰ سهم آن شرکت را دارد به هر قیمتی. تقاضای او ماهیت سفارش او را نیز در یک نقطه زمانی خاص منعکس کرده است. بدون شک الف نظر خوبی را در ذهن پرورش داده که قیمت خرید نامحدود او نزدیک قیمتی خواهد بود که سفارشات برای آن محصول مالی در عمل به آن می‌‌‌‌رسند، درست قبل از اجرای سفارش او. بنابراین جدول و منحنی تقاضای واقعی او شکل نزولی به خود می‌‌‌‌گیرد یعنی منحنی تقاضای او برای آن سهم خاص از چپ به راست نزولی است‌. این امر حکایت از آن دارد که اگر قیمت آن سهم کاهش یابد او برای خرید آن رغبت و تمایل بیشتر نشان می‌‌‌‌دهد. جهت سهولت بحث و ساده سازی وظایف مشتری و کارگزار برآورد الف از قیمت را بر مبنای سفارش او در دامنه‌ای که او می‌‌‌‌تواند ۱۰۰ سهم را برگزیند محور قرارداده ایم‌. در این مثال و در نمودار، قیمت برآوردی او را ۹۴۵ تومان برای هر سهم فرض کرده ایم‌.
مشتری دیگری از آن کارگزاری را به نام خانم ب در نظر بگیرید که از کارگزار مزبور می‌‌‌‌خواهد که 200 سهم از همان شرکت را برای او به صورت سفارش محدود بخرد‌. بدین معنی خانم ب به کارگزار مزبور دستور می‌‌‌‌دهد که با پائین ترین قیمت ممکن فقط و فقط اگر سهم مزبور به زیر قیمت 940 تومان رسید آن تعداد سهم را برای او بخرد. منحنی و جدول تقاضای این مشتری در قسمت b نمودار نمایش داده شده است.
برخی مشتریان امکان دارد برای یک اوراق بهادار چندین سفارش به کارگزار خود بدهند. فرض کنید سرمایه‌‌گذار پ تمایل دارد ۱۰۰ سهم آن شرکت را با قیمت زیر ۹۵۵ تومان و ۱۰۰ سهم دیگر از آن شرکت را اگر قیمت آن به ۹۴۵ تومان یا کمتر رسید بخرد‌. آقای پ برای ۱۰۰ سهم سفارش محدود با قیمت ۹۵۵ داده و در سفارش محدود دیگری از کارگزار خود خواسته ۱۰۰ سهم دیگر به قیمت ۹۴۵ برای او بخرد‌. قسمت c نمودار تقاضای این مشتری را نمایش می‌‌‌‌دهد.
اگر تمام سفارش‌‌های رسیده (چه سفارش بازار چه سفارش محدود) برای سهام شرکت مزبور را به صورت جمع در نظر بگیریم، می‌‌‌‌توان تبیین کرد که چه تعداد سهم در قیمت‌‌های ممکن خود فروخته شده اند. فرض کنید در بورس مورد نظر فقط این سه مشتری مطرح هستند، بنابراین‌ تقاضای تجمعی آنها برای خرید سهام شرکت مزبور به صورت DD در می‌‌‌‌آید که در قسمت d نمودار آورده شده است‌. تئوری تقاضا در اینجا مثل هر بازار دیگری حاکم است، یعنی در قیمت پائین تر برای سهام مزبور، میزان سهام تقاضا شده بیشتر می‌‌‌‌شود.
عرضه فروش برای محصولات مالی
کارگزاران بورس‌‌ها سفارشات دارندگان آن سهام را نیز برای فروش از طرف آنها عرضه می‌‌‌‌نمایند. برای مثال، فرض کنید آقای ت 100 سهم شرکت مورد بحث را بر مبنای سفارش بازار برای فروش گذاشته است، یعنی از کارگزار خود خواسته که به بالاترین قیمت ممکن آن را برای او بفروشد. درقسمت a نمودار ‌، منحنی عرضه آن مشتری نمایش داده شده است. بر مبنای سفارش‌‌های بازار برای خرید، مشتریان بر مبنای این حدس یا گمان یا پیش بینی سفارش خود را داده اند که قیمت واقعی آن سهم در دامنه‌ای قرار می‌‌‌‌گیرد که مطلوب عرضه کنندگان آن تعداد از آن سهم است. بنابراین منحنی عرضه آن سهم توسط کارگزار فروشنده ت شکلی شبیه آنچه در قسمت a نمودار آمده است به خود می‌‌‌‌گیرد. این منحنی گویای آن است که هرچه قیمت آن سهم بالا رود آقای ت تمایل بیشتری برای عرضه و فروش آن نشان می‌‌‌‌دهد.
سرمایه‌‌گذار یا مشتری دیگری را در نظر بگیرید به نام خانم ث که از کارگزار مزبور خواسته است که به روش سفارش محدود ۱۰۰ سهم او را به قیمت ۹۴۰ تومان یا بیشتر بفروشد. خانم ج مشتری دیگری هستند که از کارگزاری خود خواسته تا ۱۰۰ سهم شرکت مزبور را با سفارش محدود به قیمت ۹۴۵ تومان یا بیشتر برای او بفروشد.
اگر این سفارش فروش این مشتریان را به صورت تجمعی در نظر بگیریم نموداری بدست می‌‌‌‌آید که بیانگر آن است که در سطوح مختلف قیمت آن سهم، چه تعداد سهم برای فروش عرضه شده است. در قسمت d نمودار ذیل منحنی عرضه سهام آن شرکت به صورت SS نمایش داده شده است. این منحنی مثل سایر منحنی‌‌های عرضه کالاها و خدمات نشان دهنده آن است که در قیمت‌‌های بالاتر فروشندگان تمایل بیشتر به عرضه بیشتر از آن سهم دارند. این دو نیرو یعنی عرضه و تقاضای سهام چگونه بورس را شکل می‌‌‌‌دهند؟ این بحث محور اصلی درس شماره بعد است‌.