قالیباف اصل:
بورس تهران بیشترین مشوقها را دارد
فارس – با روی کار آمدن هیاتمدیره شرکت بورس اوراق بهادار، حسن قالیباف اصل به عنوان دومین مدیرعامل این شرکت از سوی اعضای هیاتمدیره انتخاب شد.
عکس: حمید جانیپور
فارس - با روی کار آمدن هیاتمدیره شرکت بورس اوراق بهادار، حسن قالیباف اصل به عنوان دومین مدیرعامل این شرکت از سوی اعضای هیاتمدیره انتخاب شد. وی در شرایطی این سمت را برعهده گرفت که بازار سرمایه با مسائلی از جمله بحران مالی اقتصاد جهانی، کاهش حجم نقدینگی و... روبهرو است. قالیباف پس از گذشت مدتی از فعالیت خود در جایگاه مدیرعاملی شرکت بورس در خصوص رویدادهای مختلف این بازار گفتوگویی را با فارس انجام داده است که خلاصهای از آن در ادامه میآید.
مدیرعامل نماینده همه نهادها است
وی در پاسخ به پرسشی دیگر در این رابطه که با انتخاب هیاتمدیره جدید شرکت بورس یک اتفاق غیرمحسوس و اصطلاحا زیرپوستی رخ داد و آن این بود که در برابر حضور ملموس کارگزاران در هیاتمدیره و تصمیمات قبلی شرکت بورس، هماکنون نهادهای مالی هم اکثریت و هم اثرگذاری را در بالاترین رکن اجرایی بازار سرمایه کشور به عهده گرفتهاند، این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟ گفت: اعضای هیاتمدیره منتخب مجمع شرکت بورس هستند. من هم منتخب هیاتمدیره هستم و خود را نیز نماینده سهامدار حقوقی و حقیقی میدانم و هم نماینده کارگزاران. ضمن اینکه شرکت بورس ذینفعهای مختلفی دارد. ما افراد مختلفی را داریم که فعال بازارند. نگاه ما این است که هر تصمیم هیاتمدیره در جهت منافع همه افراد باشد. شرکت بورس پاسخگوی طیف وسیعی از جامعه است. به نظرم چون نهادهای مالی بیشترین تعداد را در هیاتمدیره شرکت بورس دارند به معنای این نخواهد بود که تصمیمات یک جانبهای گرفته شود. نه. من اعتقاد دارم اگر بازار خوب باشد برای کارگزاران، نهادهای مالی، سهامداران و شرکت بورس هم خوب خواهد بود و برعکس...
در همین حال سایر پرسشهای مطرح شده به شرح ذیل است:
بورس، دموکراتترین شرکت
منظور بحث حضور مردم در بازار سرمایه و اثرات تصمیمگیری این گروه است....؟
اگر از لحاظ تنوع سهامداران به این موضوع نگاه شود، مشاهده میشود شرکت بورس دموکرات ترین شرکت است که از تنوع سهامداری مطلوبی برخوردار است. اما بر اساس میزان مشارکت بخشهای مختلف، چنین ترکیبی ایجاد شد.
نکتهای را هم باید بگویم که ناشی از روحیه خود من است. هیچ وقت منافع طیف خاصی را در نظر نگرفتهام. سوابق من هم این را تایید میکند.
اتفاقا سوال بعدی هم در همین رابطه است. شما برآمده از نهادهای مالی و مجموع شرکتهای سرمایهگذاری هستید یا بهتر بگویم، بودید. با این اوصاف چگونه میتوانید و میخواهید این تضاد منافع بالقوه را در تصمیمگیریهای خود در شرکت بورس برطرف کنید؟
ببینید، تضاد منافع در ذات همه نهادهای مالی به یک شکلی وجود دارد. اینجا هم همین است و شاید اگر مدیر عامل شرکت بورس از طرف کارگزاران و سهامداران حقیقی بود، باز هم چنین سوالی را مطرح میکردید.
۱۰۰ درصد.
به نظرم بخشی از این موضوع به خود شخص مربوط است و بخشی هم به ماهیت شرکت بورس. در اینجا (شرکت بورس) خیلی نمیتوانیم در ساز و کارهای بازار دخالت کنیم. یعنی ما بخش عملیات بازار و بخشی از نظارت بر معاملات را اداره میکنیم. آن بخش از نظارت که امکان دارد در آن تضاد منافع باشد، عمدتا به سازمان بورس مربوط است. چون سازمان نظارت میکند فکر میکنم مشکلی در خصوص تضاد منافع وجود نداشته باشد.
بحران غربیها در بورس ما
بحران اقتصاد جهانی در بورس ما چه اثراتی داشته است؟
ورود شرکتهای اصل ۴۴ و رشد قیمت سهام شرکتهای معدنی با افزایش قیمتهای جهانی محصولات و خوش بینی بسیار بالایی مصادف شد. این اتفاق باعث اقبال شرکتهای جدید و رشد این گروه شد. اما با وقوع بحران مالی غرب، قیمتهای جهانی محصولات نیز کاهش یافت و این امکان منجر به سیر نزولی قیمت سهام شرکتهای بزرگ اصل ۴۴ حاضر در بورس شد. در جایی همه دیدیم قیمت هر تن شمس فولاد از ۱۳۵۰ دلار به ۳۵۰ دلار رسید. اثر این موضوع زیاد بود. اگر بازار سهام ما بر اساس شرکتهای اصل ۴۴ و غیر این اصل تفکیک شود مشاهده خواهد شد رشد و کاهش بازار عمدتا ناشی از گروه شرکتهای اصل ۴۴ و یکسری شرکتهای سنگ آهنی بود.
آیا اثرات اقتصاد داخلی بر رکود بورس موثر نبود؟
اعتقادم این است که عمده رکود بورس ناشی از بحران مالی غرب و واکنشهای افراطی و تعمیم مشکل یک بخش به دیگر بخشها بود که ذات تصمیمگیری انسانی است.
باید کار کارشناسیتری انجام دهیم!
بحثی که الان مطرح است این است که آیا در ۳۰ سال گذشته تجربهای مانند اثرات بحران مالی غرب بر اقتصاد ایران وجود داشته که از این اتفاق درسهایی گرفته شود؟
نه . چنین تجربهای وجود نداشت . این رویداد تجربه جدیدی بود. درس بزرگ این اتفاق این است که بازارها به هم پیوستهاند و نمیتوانیم بگوییم سرنوشت ما از سرنوشت دنیا جدا است. دیدیم که صنایع ما به طور مستقیم و غیر مستقیم تاثیر میپذیرند. یک درس دیگر این بحران تاکید بر مطالعات عمیق کارشناسی در تصمیمات سرمایهگذاری است.
با این اوصاف راهکار خروج از رکود بورس وابسته به رفع بحران مالی جهانی است؟
بله. به نظرم این بحران باید مرتفع شود. چون ما بحث نفت را داریم که موضوع مهمی است. به طوری که افزایش نفت به ۱۴۰ دلار و کاهش آن به ۳۵ دلار اثرات قابل ملاحظهای بر اقتصاد ایران گذاشت.
بازار به نقدینگی نیاز دارد
در پی رکود بازار سهام، سازمان بورس بسته پیشنهادی را به دولت ارائه کرد که از قرار معلوم تغییر و تحولات عمده ای در آن ایجاد شده است. یکی از سرفصلهای اصلی این بسته تزریق ۳۰۰میلیارد تومان به بورس بود. آیا از جزئیات تغییرات این بسته اطلاعی دارید و آیا به تزریق ۳۰۰میلیارد تومانی معتقد هستید؟
در بورس دیگر کشورها تجربه تزریق مستقیم و غیر مستقیم نقدینگی وجود دارد و دولتها از صنایع و بازارهای مالی حمایت و کمک کردند . این گونه کمکها در بسته پیشنهادی آمده اما اینکه چه تغییر و تحولی در بسته ارائه شده توسط سازمان بورس به وجود آمده، اطلاعی از آن ندارم.
درباره تزریق نقدینگی به بورس نیز باید بگویم که یکی از مشکلات همه بازارها نقدینگی است. به نظرم باید به طور مستقیم یا غیر مستقیم نقدینگی به بازار سهام وارد تا به نقد شوندگی سهام کمک شود.
آیا در مدت ۱۱ ماه اخیر، آمار ورود و خروج نقدینگی به بورس را دارید؟
طی یکسال اخیر دولت ۷- ۶ هزارمیلیارد تومان سهام واگذار کرده که از این حجم واگذاری نزدیک به ۲ هزار و ۲۰۰میلیارد تومان از بورس خارج شده.
چه میزان نقدینگی وارد شده؟
منظورتان از ورود نقدینگی چیست؟
اینکه سهامداران عمده و خرد تازه وارد یا قدیمی چه میزان حجمی از پول را وارد بورس کرده است. واحد مطالعات اقتصادی شرکت بورس در گذشته آمار ورود و خروج نقدینگی به بورس را اعلام میکرد.
سهامداران جدید وارد بازارنشدهاند اما سهامداران موجود در بازار سبد درست میکنند و در سبد آنها داراییهایی به غیر از سهام وجود دارد که در مواقع رونق بازار تبدیل به سهام میشود . اما اطلاعاتی که واحد بازار شرکت بورس از ورود نقدینگی میداد فرض بر این بود که ورود نقدینگی به بازار برابر با حجم واگذاری است.
ما بیشترین مشوقها را داریم
با توجه به سابقه عملیاتی شما در بازارسرمایه و مدیریت شما در چند شرکت فکر میکنید، مهمترین موانع توسعه بازار سرمایه شامل چه مواردی است و دولت و ارگانهای مختلف جامعه چه کمکها و حمایتهایی را میتوانند از این بازار داشته باشند؟
بر اساس مطالعات معاونت اقتصادی شرکت بورس، در بین بورسهای جهان بورس تهران بیشترین مشوقها را میدهد. ما مشوق داریم اما به ماهیت اقتصادی و قانون تجارت کشور بستگی دارد. برای توسعه بورس بحث شفافیت خیلی مهم است. در دنیا سالهاست که رعایت اصول راهبری شرکت برای شرکتهای بورسی الزام است اما در مدیریت هنوز پیادهسازی نشده که در حال کار کردن بر روی این موضوع هستیم. چرا که اعتقاد دارم، نهادینه و پیاده کردن اصول راهبری در توسعه بورس بسیار موثر است، اما یکسری مشکلاتی است که ...
چه مشکلاتی؟
مثلا عدم وجود هیات مدیره مستقل. تلاش اصول راهبری شرکتی، این است که انصاف، شفافیت، عدالت و پاسخگویی را در شرکتها ارتقا دهد که هر کدام از این داستان خاص خودش را دارد. حتی در برخی کشورها هیات مستقل شرکتها پیش بینی شده . یعنی
هیات مدیره از سهامدار مستقل است...
بازارهای پول و سرمایه دو بال اقتصادند
چه موارد دیگری برای توسعه بازار سرمایه کشور وجود دارد؟
جامعنگری در تصمیمات از دیگر موارد مهم در توسعه بازار سرمایه است. در بحبوحه بحران مالی اخیر، هزینه پول در کشور ما افزایش یافت. در صورتی که در دیگر کشورها یکی از حمایتهای اصلی دولتها کاهش هزینه پول و کاهش متعدد نرخ سود بانکی بود. الان در آمریکا نرخ سود بانکی ۲۵ صدم درصد است.
از طرف دیگر در همه کشورها از جمله ایران بازده صنعت افت کرد، اما هزینه پول بالا رفته و عملا صنعت در استفاده از این پول مشکل دارد. به نظرم جامعنگری در همه بخشها لازم است . چرا که همین الان هم اقتصاد ما بانک محور است و شرکتها به راحتی از طریق بانک و صندوق ذخیره ارزی تامین منابع مالی میکنند . وقتی ۸۰درصد یک طرح شرکتها از این طریق اجرا میشود، شرکتها چندان خودشان را نیازمند بازار سرمایه نمیدانند. در حالی که بازارهای پول و سرمایه دو بال اقتصاد کشورند . باید به بازار سرمایه اهمیت داده شود.
ارسال نظر