فرشاد به‌آبادی

بسیاری از شرکت‌ها دچار این اشتباه می‌شوند که حتی یک تصویر ذهنی به خودی خود یک هدف است و فکر می‌کنند اگر آن را وارد ذهن مردم کنند، بی‌درنگ میزان فروش و تقاضای مردم برای محصول آنها بالا خواهد رفت. ما به عنوان یک ملت، عاشق مفهوم ارتباطات شده‌ایم، وزارت پست، تلگراف و تلفن را به وزارت ارتباطات تغییر نام می‌دهیم اما هنوز هم از صدمه‌ای که به جامعه ارتباط‌زده‌مان وارد می‌کنند، مطلع نیستم.

اصلی در ارتباطات می‌گوید، بیشتر، کمتر است. پافشاری استفاده از ارتباطات برای حل انبوهی از مشکلات جاری و اجتماعی چنان کانال‌های ما را پر کرده است که تنها بخش بسیار کمی از تمامی این همه پیام به طور عملی موثر واقع می‌شود که البته همین میزان هم تامل مهم‌ترین بخش‌ها نمی‌شود.

در حال حاضر در کشور ما تلویزیون به عنوان مهم‌ترین رسانه تبلیغاتی با قدمتی بیش از ۳۰ سال، رسانه‌ای قدرتمند و فراگیر است. این رسانه جایگزین رادیو، روزنامه یا مجله نشده بلکه جایگاه ویژه‌ای برای خود به وجود آورده است. تلویزیون رسانه‌ای جمعی است و میزان ارتباطی که از طریق این رسانه افزایش یافته بسیار عظیم است.در ۹۸ درصد خانه‌های ایرانی، دست کم یک دستگاه تلویزیون وجود دارد، (یک سوم این خانه‌ها، دو تلویزیون دارند) ۹۶درصد از تمام تلویزیون‌های خانگی می‌توانند ۴ ایستگاه تلویزیونی یا بیشتر دریافت کنند.

گرچه هنوز آمار دقیقی از میزان دیدن تلویزیون خانواده‌های ایرانی در دست نیست لکن، تصاویر تلویزیون هم مثل تصاویر سینمایی در واقع تصویری ثابت است که در هر ثانیه ۳۰ مرتبه تغییر می‌کند.هر فردی که در تهران به فروشگاهی (سوپرمارکتی) وارد می‌شود در ۶۰ ثانیه نخست با بیش از ۱۵۰ عنوان نام تجاری روبه‌رو می‌شود، بر روی هر بسته‌بندی کالا به طور میانگین حدود ۱۰۰ کلمه چاپ شده است.چه کسی به این همه اطلاعات توجه می‌کند یا به آن گوش می‌دهد. بزرگراه‌های ذهن با مشکل راه‌بندان مواجه هستند. خلق انسان‌ها هم در چنین شرایطی مثل دما جوش می‌آورد و تنگ می‌شود، پس چگونه می‌توان در این جهان ارتباط زده در ذهن مصرف‌کننده جایگاه‌سازی کرد.

دبیر کل جشنواره بین‌المللی بهترین نام و نشان‌های تجاری ایران