محسن نظری*

بازار سرمایه بر خلاف اکثر پیش‌بینی‌ها تنها در روزهای ابتدایی شروع سال ۹۱ با روند مثبت و حمایتی مواجه شد و پس از آن روند بازار بیشتر منفی یا متعادل و خنثی دنبال شده است و آن رشدی که از بازار انتظار می‌رفت اتفاق نیفتاده است. همین امر نیز باعث عدم حصول نتیجه موفق در صندوق‌ها شد، از طرف دیگر تعطیلات فروردین ماه و عدم تمرکز جدی بر فعالیت صندوق‌ها در نیمه اول این ماه را نیز می‌توان به عنوان دلیل دیگری از عدم نتیجه گیری صندوق‌ها نام برد. به طور معمول وضعیت صندوق‌ها بستگی بسیار بالایی به وضعیت کلی بازار و شاخص کل دارد، به طوری که در بازارهای مثبت، صندوق‌ها با رشد و بازدهی بسیار مطلوبی مواجه شده و بعضا بازدهی‌های بسیار بالایی را نیز نصیب سهامداران خود کرده‌اند، اما در بازارهای اصلاحی و نزولی نیز صندوق‌ها از روند کلی تبعیت کرده و وضعیت مطلوبی نداشته‌اند که این امر جز لاینفک ارکان بازار می‌باشد.

اما آیا منفی بودن صندوق‌ها را می‌توان به عدم رعایت تنوع لازم در پرتفولیوی این نهادهای مالی نسبت داد؟ سیاست صندوق‌ها علاوه بر شرایط کلی بازار بستگی به مدیران صندوق‌ها و میزان آشنایی آنها با بازار از یک طرف و استراتژی و ریسک‌پذیری آنها نیز دارد. این عامل می‌تواند یک عامل تعیین‌کننده بسیار مهم در روند صندوق‌ها باشد، برای مثال در بازار صعودی یک مدیر موفق حتی می‌تواند بیش از بازدهی بازار در یک ماه بازدهی کسب کند، اما در همان شرایط، یک مدیر ناموفق یا به عبارت بهتر مدیری که از مباحث تحلیلی و بازار شناخت کافی نداشته باشد، شاید حتی به زیر بازدهی مورد انتظار هم برسد! بهترین روش شناسایی مدیران موفق در صندوق‌ها بررسی سابقه مدیران و روند صندوق‌ها در طی سالیان گذشته و مقایسه با سایر صندوق‌ها و روند کلی بازار است.

برای مثال در فروردین ماه صنایع پتروشیمی با توجه به پتانسیل‌های بنیادی و تکنیکالی که از مدت‌ها قبل سیگنال‌های خرید را صادر کرده بودند و شرایط بسیار مساعدی برای خرید داشتند، توانستند در مدت کوتاهی بازدهی ۱۰-۲۰ درصدی را به ارمغان بیاورند، در چنین شرایطی مدیری که از علم فاندامنتال و تکنیکال بهره ببرد می‌تواند حداکثر استفاده را از بازار و بازدهی به وجود آمده برده و موفق شود.

در این شرایط، عمدتا برای سهامدارانی که از مباحث علمی و تحلیل بهره‌ای نمی‌برند یا تمایلی به استفاده از منابع مشاوره‌ای و سایت‌های تحلیلی ندارند یا فرصت یا توان کافی برای رصد کردن بازار ندارند، سرمایه‌گذاری در صندوق‌ها می‌تواند گزینه مناسبی باشد. اما برای آن دسته از سهامدارانی که به سرمایه‌گذاری در بورس اوراق بهادار به عنوان یک شغل یا فعالیت جدی اقتصادی می‌نگرند، توصیه می‌شود یا به طور مستقیم و با فراگیری علوم و مباحث تحلیلی یا با استفاده از کمک مشاوران یا سایت‌های تحلیلی اقدام به سرمایه‌گذاری نموده تا به مرور با مکانیزم سرمایه‌گذاری و اصول آن آشنایی پیدا کنند.نکته قابل توجه دیگر اینکه با توجه به مجوز شورای پول و اعتبار در‌باره نرخ اوراق مشارکت و سود بانکی افزایش ۲ درصدی سود اوراق مشارکت برای صندوق‌ها به رغم اختیارات پیش‌بینی شده برای سازمان بورس امکان‌پذیر نیست، اما استفاده از سایر ابزارهای تشویقی در این خصوص مانند پرداخت سود ماهانه توسط صندوق‌ها به سرمایه‌گذاران به جای پرداخت‌های ۳ و ۶ ماهه یا دسته بندی صندوق‌ها بر اساس میزان ریسک سرمایه‌گذاری می‌تواند جذابیت بیشتری را برای جذب سرمایه در صندوق‌ها ایجاد نماید و به نظر این ابزار تشویقی می‌تواند بازار صندوق‌ها را داغ‌تر کند.

در این حال، مسوولان‌ سازمان بورس باید در‌صدد جذابیت بیشتر در بازار سرمایه برای جذب مشارکت سرمایه‌گذاران باشند؛ امری که می‌تواند موجب رونق بازار و بازدهی بالاتر در صندوق‌ها و جذب افراد مبتدی در بازار سرمایه شود. کاهش ریسک‌های بازار با حمایت بیشتر سهامداران حقوقی در کنار اصلاح برخی از قوانین مانند دامنه نوسان و حجم مبنا و افزایش حجم گردش نقدینگی در بازار و اصلاح برخی از قوانین دیگر مانند جلوگیری از توقف بیش از حد نمادها به منظور جلوگیری از بلوکه شدن سرمایه‌ها قطعا می‌تواند در فضای رقابتی فعلی بازارهای موازی به جذابیت بازار و در نتیجه جذابیت صندوق‌ها کمک شایانی نماید.

بنابراین چشم‌انداز صندوق‌ها در سال ۹۱ به دو عامل اساسی و مهم بستگی دارد: ابتدا وضعیت و چشم‌انداز بازار که تا این جای کار از نظر اکثر کارشناسان مثبت ارزیابی می‌شود. دوم انتصاب مدیران کارآمد در صندوق‌ها که بتوانند از شرایط بازار نهایت استفاده را برده و با بازدهی‌های مناسب هم باعث رونق صندوق‌های سرمایه‌گذاری شوند و هم باعث جذب بیشتر سرمایه‌گذاران به بازار سرمایه. این دو عامل در تلفیق با یکدیگر می‌توانند سال ۹۱ را به سالی موفق برای صندوق‌های سرمایه‌گذاری تبدیل نماید.در پایان پیشنهادی که به صندوق‌ها داده می‌شود: حرکت به سوی شعار عدم شناسایی بازدهی منفی یا زیان در صندوق‌ها است. به این ترتیب با هدایت بخش عمده سرمایه‌ها در صندوق‌ها به سمت سرمایه‌گذاری‌های میان‌مدت با بازدهی‌های معقول به وسیله استفاده از دانش علم فاندامنتال و تکنیکال می‌توانند هم از بازدهی‌های منفی رهایی یابند و هم سالانه شاهد ثبت بازدهی‌های معقولانه و بسیار مناسب باشند. بازدهی‌هایی که قطعا بسیار بالاتر از سود بانکی بوده و می‌تواند جذابیتی دو چندان را برای صندوق‌ها ایجاد نماید. یادمان نرود اگر در بازار سرمایه با استراتژی و استفاده از تحلیل اقدام به سرمایه‌گذاری نماییم در بیشتر مواقع پیروزی از آن ما خواهد بود.

*کارشناس بازار سرمایه