گفت و شنود
آثار تغییر نرخ سود بر سهام بانکها
گروه بورس- اعظم شریفی: گروه بانکداری از معدود صنایع فعال در بازار سرمایه کشور است که تاثیر کمتری را از نوسانات بازارهای موازی و تنشهای سیاسی میپذیرد. به همین دلیل، سهام گروه بانکی همواره به عنوان یکی از گروههای کمریسک در پرتفولیوی بلندمدت سهامداران جای داشته است. با این وجود، در سالهای اخیر با خصوصیسازی بانکهای دولتی، نه تنها تاثیرگذاری سیاستهای دولت بر بانکها کاهش نیافته بلکه با اعلام بسته سیاستی- نظارتی، نگرانی از چگونگی اعلام نرخ سپردهها و تسهیلات نیز بر دغدغههای سرمایهگذاران اضافه شده است. نرخ سود تسهیلات و سپردهها در این بسته نظارتی- سیاستی از مهمترین مواردی است که بازدهی سهام بانکداری را به شدت متاثر میکند. در
«گفت و شنود» امروز، آثار تغییر نرخ سود بر عملکرد بانکها را در گفتوگو با فرید ضیاء الملکی از مدیران سابق بانکی مورد بررسی قرار دادهایم.
تغییر نرخ سود بانکی در بسته نظارتی بانک مرکزی چه تاثیری بر سودآوری بانکها دارد؟
در بسته سیاستی- نظارتی سال ۱۳۹۰ بانک مرکزی هم نرخ تسهیلات و هم نرخ سپردهها کاهش پیدا کرده است. این در حالی است که محاسبات بعدی نشاندهنده این است که با نرخهای اعلام شده بانکها نمیتوانند سودهای پرداختی به سپردهها را از محل سودهای دریافتی از تسهیلات تامین کنند که این مساله کاهش سودآوری بانکها را در پی خواهد داشت.
سهام بانکها در بورس هم با شایعه کاهش نرخ سود بانکی صف خرید میشوند و هم با شایعه افزایش نرخ سود بانکی. علت این سردرگمی واکنش بازار را چه میدانید و کدام واکنش را از منطق بیشتری برخوردار میدانید؟
درآمد بانکها از محل سپردههای مشتریان فقط حقالوکاله متعلقه میباشد که در سالهای قبل حدود ۳ درصد و از سال ۸۹ به بعد حدود ۵/۲ درصد بوده است؛ اما درآمد بانکها از محل وجوه متعلق به خودشان با افزایش نرخ سود تسهیلات افزایش خواهد داشت و از این جهت طبیعی است که با افزایش نرخ سود تسهیلات قیمت سهام بانکها افزایش یابد ولی برعکس آن غیرطبیعی است یعنی با کاهش سود بانکی، افزایش قیمت سهام منطقی نیست.
در حال حاضر هزینه تمام شده پول در بانکها چقدر است؟
با توجه به اینکه سپردههای دیداری در بانکهای خصوصی به مراتب کمتر از بانکهای دولتی است بنابراین قیمت تمام شده پول در بانکهای خصوصی بالا میباشد. از سوی دیگر، بانکهای خصوصی در سالهای گذشته با نرخهای بالایی مبادرت به اخذ سپردههای ۴-۵ ساله کردهاند و هنوز به آن سپردهها با نرخهای بالا سود تعلق میگیرد؛ بنابراین قیمت تمام شده پول در برخی بانکهای خصوصی بالا ممکن است بالاتر از ۱۷ درصد نیز باشند.
برخی معتقدند با توجه به رشد نقدینگی بانکها هر سال شاهد توسعه آسان فعالیت خود هستند. به نظر شما این رشد نقدینگی تا چه حد پتانسیلی برای بانکها محسوب میشود؟
با توجه به اینکه در حالت عادی حدود ۹۰ درصد نقدینگی به صورت سپرده نزد بانک جذب میشود بنابراین با افزایش نقدینگی، میزان سپرده بانکها افزایش و توان وامدهی آنها بیشتر و امکان رشد سودآوری آنها فراهم میشود.
با توجه به نرخ تورم ۲۲ درصدی، نرخ سود سپرده و تسهیلات اکنون تقریبا در هر دو مورد کمتر از تورم است. تبعات این مساله برای بانکها و سودآوری آنها چیست؟
تبعات پایینتر از نرخ تورم بودن نرخ سود سپردهها و تسهیلات، فرار سپردهها سمت بازارهای موازی نظیر بازار سکه و طلا و ارز و احیانا خروج آنها از کشور و کاهش توان وامدهی و قدرت بانکها و نهایتا تقلیل سودآوری آنها خواهد بود.
البته با بالا رفتن نرخ سود بانکی در سال ۹۱ یا هر زمان دیگر شاهد رشد و شکوفایی صنعت بانکداری در کشور خواهیم بود؛ زیرا همانطور که ذکر شد این موضوع میتواند توان جذب نقدینگی بانکها را دوباره احیا کند.
ارسال نظر