عبداله آزاد *

چندی پیش تفاوت دیدگاه دو همکار حرفه‌‌ای درباره اظهارنظر حسابرس نظرم را جلب کرد. این موضوع انگیزه‌‌ای شد تا نظر برخی از حسابرسان دیگر را نیز در این‌باره بدانم. به این روی، پرسش زیر را با آنها مطرح کردم:

در شرایطی که هم صورت‌های مالی بنگاه مورد رسیدگی حاوی تحریف بااهمیت و فراگیر (اساسی) است و هم محدودیت یا ابهام بااهمیت و فراگیر (اساسی) وجود دارد؛ نوع اظهارنظر حسابرس چیست؟

این پرسش را از ۴۱ نفر حسابدار رسمی پرسیده‌ام که برخی از آنها دانشیار یا مدرس دانشگاه هم هستند. از این افراد، ۳۷ نفر به اظهارنظر مردود و ۴ نفر به عدم اظهارنظر باور داشتند.

نمونه‌‌ای از استدلالات گروهی که به نظر مردود باور دارند؛ اینگونه است: در چنین شرایطی، حسابرس به این نتیجه رسیده که صورت‌های مالی باید تعدیل شود وگرنه به‌گونه‌ای بااهمیت و فراگیر، گمراه‌کننده است. آثار محدودیت یا ابهام، احتمالی است و می‌تواند در طیفی از نتایج قرار گیرد. در خوش‌بینانه‌ترین حالت، پس از برطرف شدن آنها نیازی به تعدیل صورت‌های مالی نیست و در بدبینانه‌ترین حالت نتیجه برطرف شدن آنها کشف تحریف بااهمیت و فراگیر در صورت‌های مالی خواهد بود که منجر به اظهارنظر مردود می‌شود. با توجه به اینکه نظر مردود نشان‌دهنده گمراه کننده بودن صورت‌های مالی است و عدم اظهارنظر به ‌دلیل آثار احتمالی، لزوما به معنی گمراه‌کننده بودن صورت‌های مالی نیست؛ بنابراین باید نظر مردود اظهار شود.

برخی از استدلالات گروهی که به عدم اظهارنظر باور دارند؛ اینگونه است که آنها عدم اظهارنظر را بدتر از اظهارنظر مردود می‌دانند. افزون براین، به باور آنها حرکت از حوزه عدم اظهارنظر به حوزه اظهارنظر معقول است ولی حرکت از حوزه اظهارنظر به حوزه عدم اظهارنظر نه.

به این معنی که اگر چنین شرایطی در یک حسابرسی روی دهد و حسابرس در پیش‌نویس گزارش عدم اظهارنظر ارائه کند و اقدامات مدیریت بنگاه مورد رسیدگی یا رویدادهایی نو، موجب از بین رفتن محدودیت یا ابهام بااهمیت و فراگیر شود؛ حسابرس در گزارش خود نظر مردود می‌دهد؛ ولی اگر در پیش‌نویس، نظر مردود باشد و مدیریت با اصلاح صورت‌های مالی، تحریف را از بین ببرد؛ حسابرس باید در گزارش خود عدم اظهارنظر ارائه کند و این منطقی نیست که حسابرس نخست نظر بدهد و پس از انجام تعدیل(های) لازم در صورت‌های مالی، عدم اظهارنظر ارائه کند.

گرچه بررسی اینجانب دراین‌باره در قالب یک پژوهش گسترده نبوده، اما آنچه تا کنون مشخص شده این است که بیشتر حسابرسانی که از آنها پرسش شده، به اظهارنظر مردود باور دارند. افزون براین باید به این دو نکته توجه داشت:

نخست اینکه گرچه اظهارنظر مردود بدترین نوع اظهارنظر است و در این حالت صورت‌های مالی، گمراه‌کننده تلقی می‌شود؛ می‌توان گفت که از دیدگاه تصمیم‌گیری، برای استفاده‌کننده، عدم اظهارنظر بدترین نوع اظهارنظر است؛ چرا؟ چون نمی‌تواند به این نتیجه برسد که آیا صورت‌های مالی گمراه کننده است یا خیر.

دیگر اینکه در هردو گروه، حسابرسانی هستند که به طور کلی استدلالات گروه دیگر را رد می‌کنند و آنها را کاملا نادرست می‌دانند! جالب‌تر اینکه برخی از آنها توان علمی و حتی شخصیت افراد گروه دیگر را به چالش می‌کشند به دیگر سخن، سفسطه می‌کنند!

در پایان، از همکاران ارجمند می‌خواهم نظر خود را در این باره، با رایانامه aazad@iacpa.ir به آگاهی من برسانند. زیرا به این جمله جان استوارت میل باور دارم: «کسی که درباره موضوعی فقط از عقیده خود خبر دارد؛ اصلا از آن موضوع خبر ندارد.»

*کارشناس ارشد حسابداری و حسابدار رسمی