پنج دلیل ارزندگی سهام شرکت‌های بازار سرمایه

سعید سعادتیان *

پس از طی مدت زمانی نسبتا طولانی از یکه‌تازی کالاهای ارزی (مانند طلا، سکه، ارز و...) به نظر می‌رسد بازدهی‌های ثبت شده توسط این کالاها به مقداری بوده است که موجودی نقدینگی در چنین بازارهایی با مشکلات جدیدی به جز برخوردهای سیستماتیک روبه‌رو است. حضور تعداد زیادی از دارندگان سکه یا ارز در طرف عرضه با میزان قابل توجه سفته‌بازی روزافزون روبه‌رو خواهد بود هرچند جذابیت این گونه بازارها ممکن است به خاطر ابهامات تسعیر ارز در داخل و نویدبخشی قیمت جهانی طلا به دلیل اعلام اجرای دور سوم سیاست تسهیل مقداری (QE۳) تا مدتی ادامه یابد. حدود یک سال پیش ریسک سیستماتیک بازارسرمایه به گونه‌ای شد، که بسیاری از سرمایه‌گذاران (نه سفته بازان) ترجیح دادند نقدینگی خود از بازار را به مقاصد کم‌ریسک‌تر، ایمن تر و مطمئن تری در برابر پدیده‌های کلان اقتصادی و سیاسی مانند تورم و تهدیدهای بین‌المللی منتقل کنند. اما با فرونشستن غباری که از هیاهوی تحریم‌هایی به اصطلاح فلج‌کننده برخواسته بود، مسیر بهتری برای بازار سرمایه مشخص می‌شود. به این معنا که شرکت‌های بورسی هریک به شیوه خود مسیرهای دور زدن تحریم را پی گرفته‌اند و آنان که از این مهم بازمانده‌اند از تقاضای افراد حقیقی بازار محروم شده‌اند. به عبارتی تحریم در حد یک فاکتور درونزای ملی که تاثیراتش در حد برخی از صنایع کشور در بورس نمود یافته، جلوه‌گر شده است و با برگزاری موفقیت‌آمیز اجلاس سران کشورهای عضو نم(Non-Aligned Movement)، این امید می‌رود که خوش‌بینی‌ها نسبت به بازار در آینده فزونی بیشتری گیرد، چه آنکه تصور عمومی پیش از اعمال تحریم‌ها فراتر از آن بود که امروز در بازار سرمایه مشاهده می‌شود. ظاهرا با تغییر فصل، بادهای موافقی هم به بادبان‌های کشتی بازار سرمایه خواهد وزید. از جمله عواملی که به نظر می‌رسد کاهنده ریسک‌های سیستماتیک بازار بوده، هستند یا خواهند بود را در اینجا بر می‌شماریم.

۱. ریزش‌های مکرر بازار به دلایل ریسک‌های سیستماتیکی که اکنون به نسبت گذشته کمرنگ شده یا وجود ندارند، باعث شده است که نسبت‌های درآمدی(P/E) جذابی در بازار شکل بگیرد که در گذشته کمتر سابقه داشته و آینده این بازار را بسیار درخشان‌تر و با حاشیه امنیت‌های بیش از پیش به نسبت سودهای مطمئن بانکی/ اوراق مشارکت جلوه می‌دهد.

۲. افزایش نرخ برابری دلار در برابر ریال و تضعیف هرچه بیشتر ریال هرچند سیاستی پولی است که به کاهش درآمد بیشتر دهک‌های درآمدی می‌انجامد ولی در نهایت به تقویت توان صنعت داخل و نیز رشد صادرات و بهتر شدن وضعیت صنایع مختلف و درنتیجه کاهش بیکاری و در نهایت بهبود وضعیت بازار سرمایه کشور خواهد انجامید.

تضعیف پول ملی، همان سیاستی است که دولت آمریکا مدت‌های مدیدی است به خاطر آن دولت چین را محکوم به پایین نگه داشتن ارزش یوآن می‌کند و از این رهگذر معتقد است دولت چین به شکلی غیرقانونی، رقابت‌پذیری اقتصادی سایر کشورها را در برابر خود تقلیل داده یا سلب می‌کند. از این رهگذر کاهش ارزش ریال بسیار مناسب برای شرکت‌های صادرکننده در بورس ارزیابی می‌شود و به نظر می‌رسد تاکنون نیز بازار به خوبی به این مهم عکس العمل نشان داده است.

۳. افزایش تنش‌ها با ایران هرچند باعث کاهش/سخت شدن وصول مطالبات درآمد نفتی شده ولی در مجموع درآمد ملی نفت به خاطر افزایش تقاضا در فصل سرما و نیز تضعیف ارزش دلار به خاطر وضعیت بد اقتصادی/یا سیاست‌های پولی انبساطی در آمریکا باعث ثبات/ افزایش اندک قدرمطلق درآمد ملی به نسبت زمان مشابه یک/چند سال گذشته شده است.

۴. گسترش اندک اندک ابزارهای جدید در بازار سرمایه کشور باعث کاهش ریسک مترتب به این بازار شده و از این رهگذر نیز توسعه این ابزار در آینده بازار باعث کاهش ریسک‌های خریداران حقیقی و کاهش هزینه‌های سهامداران حقوقی خواهد شد.

۵. در پایان انتخابات ریاست‌جمهوری در ۲۴خردادماه سال آینده نویدبخش رویکردهای جدید اقتصادی و سیاسی است و با توجه به پایان دوره دولت فعلی به نظر می‌رسد تغییرات اجتناب‌ناپذیر آتی و لزوم خصوصی‌سازی در آینده اقتصادی کشور از طریق بازار سرمایه، از آینده‌ای مناسب برای نیمه اول سال آتی بورس حکایت داشته باشد.

* saeedsa۶۱@yahoo.com

*کارشناس ارشد MBA و تحلیلگر بازار سرمایه