تقاضای جهانی با نوسان رشد اقتصادی چین تغییر کرده است
اژدهای زرد بی‌اشتها است
از آنجا که پایه اصلی اقتصاد این اژدهای زرد صادرات است، افت صادرات باعث تضعیف رشد اقتصادی این کشور می‌شود. این روزها اروپا نیز در اوضاع نا بسامانی به سر می‌برد و از آنجا که این اقتصاد بیمار هدفی بزرگ برای صادرات چین به شمار می‌آید در نتیجه بیماری آن باعث کند شدن رشد اقتصادی چین نیز شده است. در حال حاضر گمانه‌زنی‌های زیادی درباره کند شدن رشد اقتصادی این کشور مطرح شده است که بررسی تاثیرات این تغییرات بر بازارهای کالایی جهان خالی از لطف نیست.
واقعیت این است که حتی در شرایط کنونی، چین نسبت به بیشتر کشورها در وضعیت بهتری قرار دارد. این کشور بحران اقتصادی اخیر را پشت سر گذاشته، اما برای آنکه بتواند روند رو به رشد خود را که متاثر از نیروی کار بالا و تشکیل سرمایه مناسب است حفظ کند نیازمند رشد تقاضای جهانی است. آنچه مشخص است نزول تقاضا در بسیاری از کشورهای جهان از جمله اروپا و آمریکا بر رشد اقتصادی چین نیز اثر منفی گذاشته است.
در بازار نفت، بیشترین تقاضا به چین اختصاص دارد که یک دلیل عمده آن نیاز به حامل‌های انرژی در بخش حمل و نقل و صنایع آن است. فروش خودروسواری طی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ در چین پنج برابر شده است، از طرف دیگر صنعتی شدن و شهرنشینی در اقتصادهای نوظهور، تقاضا را برای نیروی برق افزایش داده است که بخش عمده آن باید از طریق نیروگاه‌هایی تامین شود که به حامل‌های فسیلی وابسته‌اند. بر این اساس بهای سوخت های جایگزین به ویژه زغال سنگ نیز - که برای استفاده در نیروگاه‌ها ضروری است - در ماه‌های اخیر به سرعت افزایش یافته است.
تقاضای کالاها متاثر از رشد نوظهورها
اقتصادهای نوظهور، نقش تعیین‌کننده‌ای در بازار کالاهای غیرنفتی نیز ایفا می‌کنند. فرآیند صنعتی شدن و شهرنشینی در چین، تقاضا را برای فلزات پایه افزایش داده است. به عنوان مثال طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ بالغ بر ۹۰ درصد از افزایش مصرف جهانی مس به چین اختصاص یافته است. هرچه اقتصادهای نوظهور بیشتر در مسیر رفاه گام برمی‌دارند بر تقاضای آنها برای مواد غذایی نیز افزوده می‌شود، همچنین یک پنجم مصرف گندم، ذرت، برنج و سویای جهان در سال‌های اخیر به چین اختصاص یافته است. در واقع چین اکنون بزرگ‌ترین واردکننده سویا در جهان است و بالغ بر ۴۰ درصد از سویای صادراتی دنیا را مصرف می‌کند. علاوه بر این چین یکی از مهم‌ترین بازارهای محصولات نهایی فولادهای کیفی است. در سال ۲۰۰۶ این کشور از یک واردکننده صرف به صادرکننده مهم این محصولات تغییر نقش داده است. صادرات محصولات و مشتقات فولادی توسط این کشور، عرضه و تقاضا را در بازارهای جهانی برای مواد اولیه و فولاد خام بر هم خواهد زد و این موضوع در مورد سایر مواد اولیه نیز صادق است. در حال حاضر صادرات فزاینده چین به‌راحتی جذب بازارهای جهانی می‌گردد و نیازی به دامپ کردن ظرفیت مازاد نیست. در حال
حاضر شاخص تولیدات صنعتی در چین رو به کاهش است و این موضوع بر بازارهای کالایی جهان اثر منفی گذاشته است. افزایش بهای تولید در این کشور، باعث به وجود آمدن تورم و افزایش قیمت کالاهای مهم اقتصادی شده است. از طرف دیگر علاوه بر رشد تقاضای این کالاها، شرایط دیگر اقتصادی نیز مانند کاهش نرخ بهره و تعدیل دستوری نرخ ارز، بهای کالاها را دستخوش تغییر می‌کند.
ارسال نظر