افق قیمت جهانی نفت در سال 2012

مهرداد بیات

با توجه به تاثیرگذاری شاخص‌هایی چون میزان تقاضا، ذخایر استراتژیک، ظرفیت استخراج، شرایط سیاسی منطقه و تصمیمات اوپک بر قیمت نفت در ‌این تحلیل سعی شده تا برای دریافت چشم‌انداز نفت شاخص‌های فوق مورد بررسی قرار گیرد. تصمیمات اوپک: سازمان کشورهای صادر کننده به عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت در دنیا بیش از دوسوم تولیدات نفت را به خود اختصاص داده که سیاست و تصمیمات ‌این سازمان همواره بر قیمت نفت موثر بوده است. در آخرین جلسه ‌این سازمان در سال ۲۰۱۱ که با ریاست ‌ایران برگزار شد، کشورهای عضو سازمان صادرکنندگان نفت، در مورد تعیین سقفی جدید برای تولید نفت خام توافق کردند که حدود روزانه ۶ میلیون بشکه بالاتر از سقف قبلی است. بر اساس‌ این توافق کشورهای عضو اوپک روزی ۳۰ میلیون بشکه نفت خام تولید خواهند کرد، سقف قبلی تولید نفت توسط سازمان اوپک پس از خارج شدن لیبی از چرخه تولید عملا رعایت نمی‌شد و میزان تولید روزانه ‌این کشورها نزدیک به ۳۰ میلیون بشکه بود، همچنین درخواست عربستان سعودی برای افزایش سقف تولید در اجلاس پیشین اوپک در ماه ژوئن توسط سایر اعضا رد شد، اما عربستان و هم‌پیمانانش در حاشیه جنوبی خلیج فارس به اضافه تولید برای جبران کمبود نفت در بازار ادامه دادند. ‌این کمبود عمدتا از توقف صادرات نفت لیبی ناشی می‌شد که افزایش تولید نفت توسط عربستان و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس باعث شد قیمت نفت خام از بشکه‌ای ۱۱۴ دلار در ماه آوریل به حدود ۱۰۰ دلار در حال حاضر برسد. اکنون که تولید و صادرات نفت در لیبی از سر گرفته شده است، عربستان باید تولید نفت خود را کاهش دهد تا فضا برای صادرات نفت لیبی باز شود. بر اساس آمار، صادرات نفت اوپک به بیشترین مقدار در نه ماه گذشته رسیده است که‌ این به دلیل بازگشت تولید لیبی بعد از درگیری‌های داخلی می‌باشد که بنا به عقیده کارشناسان تا اواسط سال ۲۰۱۲ ظرفیت تولید لیبی به ۶/۱ میلیون بشکه خواهد رسید.

رشد اقتصاد جهانی: در کفه دیگر و در مقابل عرضه، افزایش تقاضا همواره از عمده دلایل افزایش قیمت کالا و خدمات خواهد بود و یکی از اصلی‌ترین دلایل میل بازار به تقاضای بیشتر مصرف بالا می‌باشد که ‌این خود نیز تابعی از بهبود اوضاع اقتصادی و رونق کسب و کار است. بنا به عقیده کارشناسان ارشد اقتصادی، جهان در سال ۲۰۱۲ میلادی با رشد کندتر نسبت به دو سال گذشته چیزی در حدود ۳ درصد به طور میانگین در بین کشورهای مختلف روبه‌رو خواهد بود، اگر چه آمارها و ارقام حاکی از بهبود نسبی شرایط اقتصادی نسبت به گذشته است، ولی هنوز مشکلات متعددی وجود دارد که باید حل شود.

بنا بر پیش‌بینی اقتصادانان در سال آینده میلادی بر رشد اقتصادی ایالات متحده افزوده خواهد شد، اما مشکلات مالی و اقتصادی آمریکا مانند کسری بودجه، نرخ بالای بیکاری و کسادی بازار مسکن، کم و بیش ادامه خواهد داشت. بحران بدهی و مالی اروپا یکی از چالش‌های پیش روی اقتصاد آمریکا در سال آینده است. شاید بتوان بحران یورو را به عنوان یکی از بزرگ‌ترین عوامل تعیین کننده بر قیمت نفت‌خام در سال جاری میلادی دانست، بهبود شرایط در منطقه یورو به چگونگی رفتار و سیاست اتحادیه اروپا و بانک مرکزی آن در مقابل ‌این چالش مرتبط است و در صورت عدم موفقیت ناحیه یورو در حل مشکلات خود امکان سرایت آن به دیگر کشورها می‌باشد و دیگر مشکلات فقط مختص ناحیه یورو نیست، من جمله اینکه چین برای ‌اینکه بتواند از سرایت این بحران جلوگیری کند درصدد وام دادن به کشورهای بحران‌زده عضو اتحادیه اروپا است تا به‌این وسیله بازارهای مصرف برای صادرات کالاهای خود را از دست ندهد.

طبق آمار رسمی دولت چین، در سال ۲۰۱۱ تولید ناخالص در ‌این کشور ۲/۹ درصد رشد را نشان می‌دهد و انتظار می‌رود رشد اقتصادی در سال ۲۰۱۲ به ۹/۸ درصد برسد، علت کاهش رشد تولید ناخالص داخلی چین در ارتباط مستقیم با بحران اقتصادی در سطح جهان و اجرای سیاست مالی دولت چین در عرصه ارائه وام می‌باشد، انتظار می‌رود ‌این کاهش رشد در سال‌ آینده در مجموع به تقویت اقتصاد و رشد کلی اقتصادی کشور منجر شود. کارشناسان بانک کردیت اگریکول فرانسه همچنین معتقدند رشد اقتصاد چین، دومین واردکننده بزرگ نفت خام و بزرگ ترین مصرف کننده انرژی جهان، به تازگی دچار وقفه شده است.

مسائل ژئوپلتیک: عموم مسائل ژئوپلتیک حول محور خاورمیانه می‌گذرد.‌ این به آن دلیل است که سه منبع از چهار منبع اصلی نفت جهان در‌ این منطقه قرار گرفته است. این سه منبع در کشورهای ‌ایران، عراق و عربستان سعودی واقع هستند که هر کدام دستخوش مشکلاتی بوده‌اند.

عراق کماکان دچار درگیری‌ها و بحران‌های داخلی است و صنعت نفتی آن؛ هدف خرابکاری‌ها قرار می‌گیرد و تولید این کشور بسیار کمتر از ظرفیت آن است.

عربستان سعودی بزرگ‌ترین تولید‌کننده نفت نیز با مسائل گوناگون سیاسی دست‌وپنجه نرم می‌کند. در ظاهر خاندان سعودی دارای رابطه‌های موثر و قدرتمندی می‌باشد و کنترل دستگاه‌های امنیتی و قدرت سیاست‌گذاری بر ذخایر نفتی در دستان آنها است. ولیکن در حقیقت آن گونه که به نظر می‌رسد نخواهد بود و ما شاهد بروز تغییراتی دیگر در‌ آینده خواهیم بود. از دیدگاه جهانی برنامه هسته‌ای صلح آمیز ‌ایران هم جزو مسائل مرتبط با نفت قرار می‌گیرد و تحولات و گفت‌وگوها و نتیجه‌گیری‌های مرتبط با ‌این موضوع در حرکت دادن قیمت تاثیرگذار است به طوری که انجام مانور نظامی ‌در روزهای گذشته توسط نیروهای مسلح‌ایران تاثیر افزایشی بر قیمت نفت‌خام داشته است و کارشناسان معتقدند که عملی شدن احتمالی تحریم نفت‌ایران، قیمت نفت را به بیش از ۲۰۰ دلار در هر بشکه خواهد رساند که در‌این صورت اقتصاد جهانی باید خود را برای تغییر ناگهانی قیمت نفت آماده کند. می‌توان گفت مهم‌ترین عامل تاثیرگذار در قیمت جهانی نفت در سال‌ آینده، خطرات ژئوپلتیک است. اگر بحران بین‌المللی در خصوص برنامه هسته‌ای‌ایران بالا بگیرد و‌ایران تصمیم به مسدود کردن تنگه هرمز بگیرد، قیمت نفت خام به یکباره به ۲۰۰ دلار در هر بشکه خواهد رسید؛ اگرچه بعضی از کارشناسان هنوز درباره تأثیر کاهشی بحران مالی اروپا بر بهای نفت نگرانند، با‌ این حال بحران سیاسی در شمال آفریقا و خاورمیانه از یک سو و افت ذخایر نفت‌خام در کشورهای مصرف‌کننده نفت از سوی دیگر، بیشتر کارشناسان را وادار به افزایش برآورد بهای نفت کرده است.با توجه به تمامی ‌شرایط گفته شده،‌این گونه به نظر می‌رسد که بازار نفت کماکان آشفته خواهد ماند و فشار بیشتر در جهت افزایش قیمت و نه کاهش آن دیده خواهد شد.

تقاضای جهانی نفت: به عقیده کارشناسان در سال ۲۰۱۲ جهان با رشد ۳/۱ درصدی در تقاضای نفت روبه‌رو است که در برابر سال‌های گذشته از آهنگ رشد کمتری برخوردار است. بنا به تحلیل اکونومیست، کاهش میزان مصرف در آمریکا و اروپا که در سال ۲۰۱۱ شاهد آن بودیم، در سال ۲۰۱۲ نیز ادامه خواهد یافت که حاکی از رشد ضعیف اقتصادی در آمریکا و کاهش تولید ناخالص داخلی کشورهای حوزه یورو است. همچنین انتظار می‌رود کاهش مصرف طولانی مدت ژاپن که به دنبال زلزله مهیب مارس ۲۰۱۱ و افزایش استفاده از ژنراتور‌های نفت سوز به طور موقت متوقف شده بود، مجددا از سر گرفته شود و تا سال ۲۰۱۳ ادامه یابد. بر اساس گزارش اکونومیست، کاهش رشد اقتصادی و افزایش عرضه گاز، تقاضا را در آمریکا کاهش خواهد داد و مصرف در حوزه یورو نیز به دلیل بحران پایین خواهد آمد. با‌این اوصاف، با پیش‌بینی کاهش ۴/۲ درصدی تقاضا در آمریکا و اروپا که بیش از ۴۰ درصد نفت جهانی را مصرف می‌کنند، ‌این کاهش تقاضا تاثیری قابل توجه بر رشد مصرف جهان در سال‌ آینده میلادی خواهد داشت.

پیش‌بینی‌های اولیه درباره بهای نفت خام در سال ۲۰۱۳ میلادی نیز بیش از هر چیز، از احتمال بهبود وضعیت رشد اقتصاد جهانی الهام گرفته‌اند و بانک آمریکایی گلدمن ساچس با پیش بینی قیمت ۱۳۰ دلار نفت خام برنت در‌این سال، بالاترین برآورد را به خود اختصاص داده است.

در تحلیل کارشناسان گلدمن ساچس آمده است: محدودیت ظرفیت‌های عرضه نفت سبب می‌شود با وجود وضعیت نامناسب رشد اقتصاد جهانی، رشد بهای نفت خام ادامه داشته باشد و رشد تقاضا را محدود کند.

بانک آمریکایی سیتی نیز با افزایش ۲۳ دلار و ۷۰ سنتی برآورد خود از بهای نفت برنت در سال ۲۰۱۲ میلادی و رساندن آن به ۱۱۰ دلار، بیشترین افزایش برآورد را داشته است. کارشناسان‌ این بانک معتقدند عرضه نفت خام، به ویژه در دریای شمال، افت قابل توجهی خواهد داشت؛ در حالی که تقاضای ‌این کالا در سال ۲۰۱۲ میلادی ۸۰۰ هزار بشکه و در سال ۲۰۱۳ میلادی یک میلیون بشکه افزایش می‌یابد.

ذخایر استراتژیک نفت: ذخایر استراتژیک نفت معمولا به منابع نفتی گفته می‌شود که به منظور مصارف اضطراری ذخیره می‌شوند. ابتدا کشور آمریکا اقدام به‌ ایجاد چنین ذخایری کرد، اما گسترش نوسانات بازار نفت و رشد تقاضا، سایر کشورهای بزرگ واردکننده نفت را نیز به فکر ‌ایجاد چنین ذخایری‌ انداخت و در سال‌های اخیر کشورهای دیگر نیز اقدام به احداث ذخایر استراتژیک نفت کردند البته استفاده از این ذخایر تنها در مواقع بحرانی انجام می‌شود و به طور کوتاه مدت بر قیمت جهانی نفت تاثیر می‌گذارد به طور مثال در سال ۲۰۱۱ شاهد افزایش در گیری‌ها در منطقه خاورمیانه بودیم به طوری برای مدتی صادرات نفت لیبی به کمترین میزان خود رسید و برای سومین بار در تاریخ شاهد آن بودیم که آژانس بین المللی انرژی تصمیم گرفته، از ذخایر استراتژیک استفاده کند و همین مساله خود نشان دهنده نیاز روز افزون این کشورها به نفت می‌باشد که در مواجهه با این قبیل بحران‌ها دست به استفاده از این ذخایر می‌برند. نخستین بار ‌این تصمیم در جنگ اول خلیج‌فارس در سال ۱۹۹۱ و دومین بار در سال ۲۰۰۵ پس از توفان کاترینا به اجرا گذاشته شده بود. هم اکنون در سطح جهان کشورها و شرکت‌های مختلفی دارای ذخایر استراتژیک نفت هستند و اکثر این ذخایر در اختیار کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی قرار دارد. ۲۶کشور عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در مارس ۲۰۰۱ توافق کردند که هر یک معادل ۹۰روز واردات نفت خود، ذخایر استراتژیک نفت تشکیل دهند.

سرمایه‌گذاری در بخش استخراج و پالایش: با استناد بر آمار منتشره آژانس بین‌المللی انرژی (IAEA)، تولیدات عرضه‌کنندگان غیراوپکی تا ۲۰۰هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت. بخشی از دلایل ‌این موضوع آن است که شرایط سیاسی و عدم جذابیت در قوانین سرمایه‌گذاری پاره‌ای کشورها همانند مکزیک و روسیه مشکلاتی در راه کشف و توسعه منابع جدید نفتی در آنها به وجود آورده است. این مساله فشار بیشتری را بر تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه به خصوص عربستان سعودی وارد می‌آورد. تقاضای بیشتر و محدودیت عرضه نفت سبب بالارفتن قیمت خواهد شد همچنین با توجه به منازعاتی که بر سر عدم شفافیت گزارش اعلام شده توسط عربستان مبنی بر حجم واقعی منابع ذخیره نفتی آنها به وجود آمده، خود دلیل دیگری برای متشنج شدن بازار را فراهم کرده است. از دلایل دیگر می‌توان به مساله ظرفیت بهره‌وری پالایشگاه‌های جهانی اشاره کرد. در اواسط دهه ۸۰، ظرفیت بهره‌وری پالایشگاه‌های جهانی تقریبا ۷۵درصد بود و لیکن امروزه ‌این ظرفیت به بیش از ۹۵درصد رسیده است. خصوصا پالایشگاه‌های ‌ایالات متحده تحت فشارسنگینی قرار گرفته‌اند و ظرفیت بهره‌وری آنها حتی از ۹۸ درصد نیز فراتر رفته است. از ‌نظر تاریخی، بخش پالایشگاهی جزو بخش‌های مشکل‌زا برای شرکت‌های نفتی در جهت درآمدزایی بوده و نتیجه بلندمدت آن سرمایه‌گذاری ‌اندک در ‌این بخش بوده است که خود سبب شده پالایشگاه‌ها فرسوده و تجهیزات آنها قدیمی باشد و در همین راستا، به سبب دلایل زیست محیطی، از سال ۱۹۸۰ به بعد هیچ پالایشگاه جدیدی نیز در‌ایالات متحده ساخته نشده است.‌ این نکات نشان می‌دهد که پالایشگاه‌های فعلی تحت فشار هستند و به علت خرابی و تعمیرات می‌بایست بسته شوند. سیستم پالایشگاهی ‌ایالات متحده بیشتر از حد قابل تحمل آن به کار گرفته شده است و مشکلات مربوطه چه در ظرفیت پالایش و چه در وضعیت تولید، سبب‌ایجاد حادثه‌های متعدد و به تبع آن از خط تولید خارج گشتن پالایشگاه‌ها شده است.

info@hedgefund.ir