آرزوی روزنامهای رقیب با نگاه سوسیال دموکراتیک
استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
۱ دنیای اقتصاد موفقترین روزنامه اقتصادی ایران طی دهههای اخیر محسوب میشود. به این اعتبار بعد از روزنامههای عمومی همشهری و جامجم و ایران پر تیراژترین روزنامه کشور است. این برای روزنامهای که به صورت تخصصی به مباحث اقتصادی میپردازد موفقیت بزرگی محسوب میشود.
علی دینی ترکمانی
استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
۱ دنیای اقتصاد موفقترین روزنامه اقتصادی ایران طی دهههای اخیر محسوب میشود. به این اعتبار بعد از روزنامههای عمومی همشهری و جامجم و ایران پر تیراژترین روزنامه کشور است. این برای روزنامهای که به صورت تخصصی به مباحث اقتصادی میپردازد موفقیت بزرگی محسوب میشود. ۲ روزنامه دنیای اقتصاد نشان داده که رسانه «روزنامه» که از منظر برخی از دانشگاهیان به عنوان جنس دست دوم و غیرآکادمیک تلقی میشود، قدرت اثرگذاریش بیشتر از تولیدات آکادمیک دانشگاهی است مشروط بر اینکه کیفیت خوبی داشته باشد. این روزنامه و برخی از روزنامههای سیاسی اجتماعی دیگری که طی سالهای گذشته، با کیفیت بالا، در عرصه عمومی منتشر شدند، دیدگاه جامعه نسبت به «ژورنالیسم» را تغییر دادهاند. روزنامه نگاری خوب و قوی، دست کمی از فعالیت دانشگاهی صرف ندارد. فراتر از این، انتظار از دانشگاه این است که با خارج شدن از برج عاج نظریهپردازی صرف که بعضا بیارتباط با دنیای واقع است به مسائلی بپردازد که مسائل عاجل پیش روی جامعه است. گذار به چنین حوزهای به معنای پیوند زدن نظریه با عمل است. میزان اثرگذاری روزنامه دنیای اقتصاد نشان میدهد که دانشگاه باید به سوی پرورش نیروهایی بپردازد که ضمن برخورداری از پشتوانههای نظری قوی، توانایی روزنامه نگارانه هم داشته باشند. یعنی هم زبانشان قدرت برقراری با خوانندگان بیشتری را داشته باشد و هم آنچه مینویسند مرتبط با مسائل پیش روی جامعه باشد. در عرصه جهانی، ستون پاول کروگمن، برنده نوبل اقتصاد، در «نیوزویک» مصداقی بر این نظر است. یک اقتصاددان قوی باید توانایی قلم زدن در عرصه مطبوعات را داشته باشد. این عرصه، به گمان من، اتفاقا معیار بهتری برای ارزیابی دانش واقعی و انباشته اساتید و محققان از دانش مرتبط با مقالات تخصصی است که به صورت مونتاژ و سری دوزی با فناوری یکسان از طریق مجلات تخصصی تولید و عرضه میشود. مجلاتی که به جای کمک به مدیران در تصمیمسازی بهتر، بیشتر در ارتقای موقعیت علمی نویسندگانش موثرند.
۳ واقعیت این است که دنیای اقتصاد عمدتا تریبونی برای رویکرد «نظم بازار خودجوش ایران» است. به این اعتبار، برای اقتصاددانی چون صاحب این قلم که منتقد این دیدگاه است، جا برای نقد این خط مشی وجود دارد. اما، تقسیم کار رایج در روزنامه و مدیریت آن انصافا چنان قوی است که جایی جز برای تحسین باقی نمیگذارد. تنها میتوان آرزو کرد که ای کاش روزنامهای دیگر با چنین کیفیتی و با نگاهی سوسیالدموکراتیک یا بازار اجتماعیگرا منتشر شود تا هم رقابت جدی در عرصه مطبوعات اقتصادی به وجود آید و هم شاهد رویش نمونه دیگری از چنین روزنامهای باشیم.
۴ برخی از اهل قلم موفقیت روزنامه دنیای اقتصاد را مرتبط با امکانات مالی آن میدانند. مقایسه تطبیقی روزنامههای اقتصادی نشان میدهد که همه آنها کم و بیش به چنین امکاناتی دسترسی دارند ولیکن عملکردها بسیار متفاوت است. دلیل این عملکرد متفاوت در چند واقعیت است. اول اینکه، دنیایاقتصاد روزنامهای با هویت فکری مشخص است. این در حالی است که روزنامههای دیگر دارای چنین هویتی نیستند. دوم اینکه، تنوع مطالب آن زیاد است. به تاریخ اقتصادی میپردازد، مسائل مدیریتی را پوشش میدهد، دغدغه مسائل نظری را دارد، اخبار اقتصادی و بازارها را به خوبی پوشش میدهد و غیره. سوم اینکه، دنیای اقتصاد تا جایی که من مطلع شدهام دارای تقسیم کار و مدیریت حرفهای است. مدیر مسوول تنها با سردبیر در ارتباط است و سردبیر تنها با دبیران صفحه. دبیران صفحهها نیز با نویسندگان و خبرنگاران. این تقسیم کار حرفهای اجازه میدهد که اصول سازمان مدیریت - که متاسفانه در بنگاهها و دستگاهها اثری از آن دیده نمیشود یا کمتر دیده میشود- مانند اصل تفویض اختیار و اعتماد به یکدیگر به خوبی تامین شود و از این طریق کارآیی و اثربخشی افزایش یابد. این حرفهایگری حتی در پرداخت حقوق پرسنل و حقالزحمه نویسندگان خارج از کادر پرسنل نیز دیده میشود. پرداختها ماهانه صورت میگیرد و فیش مبلغ پرداختی از طریق ایمیل در اختیار نویسندگان قرار میگیرد.
۵ با این توضیحات میخواهم به دغدغه اصلی خود بپردازم. اگر مدیریت قوی و کارآمد باشد میتوان عملکرد متفاوتی داشت. مصداق روزنامه دنیای اقتصاد به گمان من مصداق خوبی برای رد همان دیدگاهی است که سعی در اشاعه آن دارد. بازار بدون دولت کارآمد نمیتواند موفق باشد. قیمتها در تخصیص منابع اهمیت دارند اما مهمتر از قیمتها، نظام حکمرانی است که از طریق الگوی حامی پروری خاص خود منابع را یا در اختیار بهترینها و کارآفرینترینها قرار میدهد یا در اختیار ضعیفترینها. میان نظام مدیریتی که شایسته سالار و تخصصگرا است و نظام مدیریتی که عاری از این ویژگیها است تفاوت از زمین تا آسمان است. حال که سخن به اینجا کشید اجازه دهید نکته دیگری را هم عرض کنم. دنیای اقتصاد ضمن جذب روزنامه نگاران اقتصادی خوب، با نگاهی راهبردی و بلندمدت در حال پرورش نسل جدیدی از روزنامهنگارانی است که دغدغههای عمیق نظری دارند. این نیز ویژگی خوب یک نظام مدیریتی کارآمد است.
ارسال نظر