آمارهای منتشرشده «بودجه خانوارهای شهری ایران در سال ۱۳۹۳» نشان می‌دهد در این سال، روند ۸ساله پیشین در زمینه «افزایش سهم مخارج ضروری از کل هزینه‌های خانوارها» متوقف شده و اقلام مصرفی کمترضروری، سهم بزرگ‌تری در سبد مصرفی خانوارها یافته‌اند. این در حالی است که بررسی‌های پیشین، نشان داده بود روند کاهشی «مخارج واقعی خانوارها» که از سال ۱۳۸۷ آغاز شده و به یک عقبگرد ۱۰ ساله در مسیر مخارج خانوارها منجر شده بود، در سال گذشته متوقف شده است.


گروه تحلیل:
بررسی‌های دنیای اقتصاد با استفاده از آمارهای منتشرشده از «بودجه خانوارهای شهری ایران در سال 1393» نشان می‌دهد در این سال، روند 8ساله پیشین در زمینه «افزایش سهم مخارج ضروری از کل هزینه‌های خانوارها» متوقف شده و اقلام مصرفی کمترضروری، سهم بزرگ‌تری در سبد مصرفی خانوارها یافته‌اند.

این در حالی است که بررسی‌های پیشین، نشان داده بود روند کاهشی «مخارج واقعی خانوارها» که از سال 1387 آغاز شده بود و به یک عقبگرد 10 ساله در مسیر مخارج خانوارها منجر شده بود، در سال گذشته متوقف شده و میزان واقعی (تورم‌زدایی‌شده) مخارج خانوارها در سال گذشته، در سطح سال 1392 ثابت مانده است. این موضوع نشان می‌دهد تغییر رفتار مصرفی خانوارهای ایرانی در سال گذشته و تخصیص متفاوت هزینه‌های مصرفی از سوی آنها در سال 1393، تحت تاثیر تغییر درآمد یا قدرت خرید آنها نبوده و در واقع، عوامل انتظاری مثل افزایش امید به آینده بوده که زمینه‌ساز این تحول شده است.

چرخش در مسیر ریاضتی خانوارها
دنیای اقتصاد در روزهای گذشته در گزارشی با «تورم‌زدایی» کردن از میزان مخارج خانوارها طی سال‌های گذشته، نشان داده بود که مسیر افزایش «مخارج واقعی» خانوارها که از سال ۱۳۷۱ (سال شروع آمارهای موجود از بودجه خانوار) تا ۱۳۸۶ ادامه داشت، از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ روند معکوس و کاهشی را طی کرده و موجب شده که سطح واقعی مخارج خانوارها به پیش از سال ۱۳۸۳ بازگردد. این آمارها نشان می‌داد که در سال ۱۳۹۳، این مسیر کاهشی متوقف شده و سطح مخارج واقعی در سال گذشته ثابت بماند.

جنبه دیگر این آمارها، بررسی سبد و اجزای مصرفی خانوارها است. در سال گذشته و پس از انتشار آمار بودجه خانوار ۱۳۹۲، «دنیای اقتصاد» ‌گزارشی را تحت عنوان «عقبگرد الگوی مصرفی مردم» منتشر کرد و به بررسی نحوه و سهم مصرف اقلام «ضروری» و «غیرضروری» توسط خانوارها پرداخت. این گزارش، نشان می‌داد که در ۸ سال دولت گذشته، سهم اقلام «ضروری» در سبد مصرفی خانوارهای ایرانی با افزایش مواجه بوده و از سطح تقریبا ۶۱ درصدی در سال ۱۳۸۴، به حدود ۷۱ درصد در سال ۱۳۹۲ رسیده بود که بیشترین مقدار از سال ۱۳۷۶ به بعد محسوب می‌شد. در مقابل، سهم اقلام «غیرضروری» از مخارج خانوارها هم از حدود ۳۹ درصد در سال ۱۳۸۴ تا ۲۹ درصد در سال ۱۳۹۲ کاسته شده بود.

روندی که نشان می‌داد خانوارها در مواجهه با شرایط درآمدی و تورمی این سال‌ها، دست به بازنگری در ترکیب مخارج خود زده‌ و ناچار به اختصاص حجم بزرگ‌تری از هزینه‌های خود به مخارج «ضروری‌تر» و اختصاص سهمی کوچک‌تر به مخارج «کمتر ضروری» شده‌بودند. آمارهای جدید نشان می‌دهد این روند در سال ۱۳۹۳، با تغییر مواجه شده است. بنابراین به نظر می‌رسد روند ریاضتی طی شده در سال‌های منتهی به ۱۳۹۲، در سال ۱۳۹۳ با چرخش مواجه شده است. به‌طوری که هم کاهش مجموع مخارج واقعی متوقف شده و هم خانوارها با مواجهه با چشم‌انداز بهبود اقتصادی احتمالی، دست به بازنگری در ترکیب مخارج خود به نفع اقلام «کمتر ضروری» زده‌اند.

اقلام ضروری و اقلام کمتر ضروری
بر اساس تئوری‌های اقتصادی، مصرف‌کنندگان زمانی اقدام به اختصاص هزینه‌هایی بیشتر برای مخارج ضروری می‌کنند که با تضعیف درآمدهای واقعی و افت قدرت خرید روبه‌رو شوند. موضوعی که نشان می‌دهد طی سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ خانوارهای ایرانی به‌واسطه کاهش «قدرت خرید» مخارج خود را از اقلام دیگر مثل «تفریح»، «امور فرهنگی»، «تحصیل»، «مسافرت»، «رستوران» و «ارتباطات» (اقلام کمتر ضروری) به سمت اقلام اساسی‌تر یعنی «مسکن»، «خوراک»، «پوشاک» و «درمان» (اقلام ضروری‌تر) انتقال داده‌اند.

این در حالی است که بر اساس آمارها، از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ دقیقا عکس این مسیر طی شد که به‌نوعی نشانه بهبود سطح رفاهی خانوارها در آن مقطع بوده است؛ اما این بهبود در سال‌های بعد ادامه نداشته و با تشدید هزینه‌ها، مردم ناچار شده‌اند سهم عمده‌ای از درآمد خود را صرف معیشت روزانه کنند. مقایسه این آمارها نشان می‌داد در نتیجه مسیر طی شده تا سال ۱۳۹۲، ترکیب مخارج خانوارهای کشور از لحاظ «پررنگ بودن سهم مخارج ضروری و پایین بودن سهم اقلام دیگر» به وضعیتی پیش از سال ۱۳۷۶ بازگشته بود. به‌عبارت دیگر، با مشاهده نوع مصرف خانوارها طی این دوره ۱۶ ساله (از ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۲)، می‌توان دریافت که خانوارها طی هر دوره با چه شرایط درآمدی مواجه بوده‌اند؛ چراکه نظریات اقتصادی می‌گوید مهم‌ترین عامل در تعیین رفتار مصرفی افراد در هر زمان، «شرایط درآمدی» آنها است.

نشانه‌های امید در سال 1393
با این حال، روند جدید حاکی از این است که در سال ۱۳۹۳ در مقایسه با سال پیش از آن، تاحدودی از سهم اقلام ضروری‌تر در سبد مصرفی خانوارهای شهری ایرانی کاسته شده و به سهم اقلام کمتر ضروری، اضافه شده است. سبد مصرفی که در آمارگیری‌های بانک مرکزی برای بررسی وضعیت و تغییرات بودجه خانوارها مورد استفاده قرار می‌گیرد، مشتمل بر ۱۲ گروه است.

از این گروه‌ها می‌توان چهار گروه «مسکن»، «خوراک»، «درمان» و «پوشاک» را گروه‌های «ضروری» نام‌گذاری کرد و در مقابل، اقلام دیگر یعنی «لوازم خانه»، «حمل‌ونقل»، «ارتباطات»، «تفریح و امور فرهنگی»، «تحصیل»، «دخانیات»، «رستوران و هتل» و «کالاها و خدمات متفرقه» را گروه‌های «غیرضروری» دانست. مطابق این آمارها، سهم اقلام ضروری‌تر در سبد مصرفی خانوارها در سال گذشته، از حدود 6/ 70 درصد به حدود 4/ 68 درصد کاهش یافته است و در مقابل، سهم اقلام کمتر ضروری، از حدود 4/ 29 درصد به حدود 6/ 31 درصد افزایش یافته است.

مطابق نظریات اقتصادی (اصول ابتدایی اقتصاد خرد)، زمانی که مصرف‌کنندگان به دلایلی مثل کاهش درآمدها، قصد داشته باشند که به میزان کمتری «مصرف» کنند، ابتدا از مصرف کالاها و خدماتی کم می‌کنند که «کشش درآمدی» بیشتری داشته باشد یا به‌عبارت دیگر، «لوکس‌»تر باشد.

همین موضوع هنگام مواجهه افراد با افزایش درآمدها نیز صادق است. زمانی که درآمد قابل مصرف اشخاص یا خانوارها افزایش یابد، هزینه‌های صرف شده برای کالاهای «ضروری»، معمولا افزایش چشمگیری پیدا نمی‌کند و اقلامی مثل کالاهای «لوکس» به‌تدریج سهم بزرگ‌تری از سبد مصرفی اشخاص می‌یابد. این موضوع نشان می‌دهد تغییرات صورت گرفته در فضای سال 1393 که هنوز کل «مخارج واقعی» در سطح سال 1392 مانده بود، عمدتا تحت تاثیر فضای «انتظاری»‌این سال صورت گرفت و خانوارها با مشاهده نشانه‌های تغییر و احتمال بهبود شرایط آتی، وضعیت مصرفی فعلی خود را نیز متناسب و به امید فضای انتظاری آتی بهبود داده‌اند.

فاصله‌گیری از الگوی ریاضتی

فاصله‌گیری از الگوی ریاضتی