نقش مسوولیت اجتماعی بر مدیریت و سرمایهگذاری در بانک
محمدرضا نظری * در علم سازمان و مدیریت، مسوولیت اجتماعی بخشی از مقوله اخلاق کار محسوب میشود و از آن به عنوان اخلاقیات فراسازمانی یاد میشود. از آنجایی که گردانندگان شرکتها مدیران هستند و نظرات آنان تاثیرگذار است، بنابراین توجه به اخلاق مدیران، مسوول بودن آنها در قبال جامعه تحت عنوان مسوولیت اجتماعی مدیران مورد بحث سالهای اخیر بوده است. برخی معتقدند که مسوولیت اجتماعی در سازمان به نوعی بر موفقیت و شکست آن تاثیرگذار است. سازمانهای سرآمد به عنوان سازمانهای پاسخگو برای شفافیت و پاسخگویی به ذی نفعان خود در قبال عملکردشان باید تعهدات خود را به مسوولیتهای اجتماعی از طریق ارزشهای خویش ابراز دارند و به این ترتیب، مسوولیتپذیری اجتماعی برای آنان مزایای دو جانبهای خواهد داشت.
محمدرضا نظری * در علم سازمان و مدیریت، مسوولیت اجتماعی بخشی از مقوله اخلاق کار محسوب میشود و از آن به عنوان اخلاقیات فراسازمانی یاد میشود. از آنجایی که گردانندگان شرکتها مدیران هستند و نظرات آنان تاثیرگذار است، بنابراین توجه به اخلاق مدیران، مسوول بودن آنها در قبال جامعه تحت عنوان مسوولیت اجتماعی مدیران مورد بحث سالهای اخیر بوده است. برخی معتقدند که مسوولیت اجتماعی در سازمان به نوعی بر موفقیت و شکست آن تاثیرگذار است. سازمانهای سرآمد به عنوان سازمانهای پاسخگو برای شفافیت و پاسخگویی به ذی نفعان خود در قبال عملکردشان باید تعهدات خود را به مسوولیتهای اجتماعی از طریق ارزشهای خویش ابراز دارند و به این ترتیب، مسوولیتپذیری اجتماعی برای آنان مزایای دو جانبهای خواهد داشت. به طوری که هم سازمان از رویکرد منسجم تر و اخلاقی تر خود نفع میبرد و هم جامعه و طرفهای ذینفع نظر و دریافت بهتری از عملکرد و نقاط قوت سازمان خواهند داشت. متفکران رشته مدیریت از دهه ۱۹۵۰ توجه خود را بیشتر به مسوولیتهای اجتماعی سازمانها معطوف کردهاند، تمام سازمانهایی که فقط سود و زیان خود را وزن میکردند، تحت فشار مردم و سازمانهای مشابه، دید خود را اندکی به فراتر از منافع صرف سازمان اندوختهاند. دیگر به وضوح مشخص است که اعمال سازمانها بر محیط بیرونی تاثیر بسزایی خواهد داشت و نمیتوان سود و زیان ناشی از بانکها را بر جامعه نادیده گرفت. به طورکلی جامعه از سازمانها انتظار دارد که با مسوولیت اجتماعی واقعی عمل کنند. در واقع تقاضاهای جامعه و فضای اقتصادی به گونهای است که از سازمانها انتظار میرود مسوولیت اجتماعی را به معنای گستردهتری در فعالیتها و ارزشهای روزانهشان منظور دارند. اگر بدانیم که مدیریت در برابر چه کسانی مسوولیت دارد، مسائل اساسی در مسوولیت اجتماعی بهتر درک میشود. دانشمندان کلاسیک معتقدند که مدیریت در برابر مالکان و سهامداران مسوولیت دارد؛ اما نواندیشان میگویند مدیران در برابر گروهی که از تصمیمات و اقدامات بانکها تاثیر میپذیرند مسوولیت دارند و باید ذی نفعان یک سازمان شناخته شوند. مدیران بانکها نوعا انواع مختلف ذی نفعان را دارند مثل سهامداران، مالکان، عرضه کنندگان، وامدهندگان، سازمانهای دولتی، کارکنان، مصرفکنندگان و در نهایت کل جامعه که همین موجب موفقیت آنان میشود. جهت مسوولیت اجتماعی به سمتی است که فواید اجتماعی در امتداد آن است. از آنجا که سود و زیان سازمانها تاثیر عمدهای بر سیستم اجتماعی دارد، بنابراین چگونگی فعالیتهای آنها باید به گونهای باشد که در اثر آن زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان سازمانهای مربوطه ملزم به جبران آن باشند.به عبارت دیگر، بانکها نباید خود را مستقل از محیط بیرونی خود بدانند و باید اهداف و فعالیتهای آنها در راستای آرمانهای اجتماعی و رفاه و آسایش جامعه باشد. امروزه همه مدیران باید به کارهایی دست بزنند که مورد قبول جامعه و مطابق با ارزشهای آنها باشد و بانکهایی که نمیتوانند خود را با این مهم تطبیق دهند موفق نخواهند بود. *مدیر عامل بانک رفاه کارگران
ارسال نظر