از باجههای بانک تا دکههای روزنامهفروشی
حمیدرضا اسلامی منوچهری- روزگار غریبی است این روزها، انگار هیچ چیز جای خودش نیست. در چند ماه گذشته صفحات نیازمندی روزنامهها را ورق زدهاید؟ چند آگهی فروش وام و ضمانت بانکی به چشمتان خورده است؟ وامهای چندمیلیونی تا چندمیلیارد تومانی! راستی چرا اموری که در پشت باجههای بانکها باید کارسازی شود به صفحات روزنامهها رخنه کرده است؟ برای گرفتن یک وام چند صدهزار تومانی باید روزها، هفتهها و ماهها در شعبه یک بانک آمد و رفت داشت اما میتوان با یک تلفن و البته پرداخت مبلغی بیشتر چندین برابر آن وام را از لابلای آگهیهای روزنامهها به دست آورد، وامهای میلیاردی هم که حکایت دیگری است. راستی این وامهای میلیاردی که در عرض ۲۰روز، کمتر و بیشتر از بانکهای دولتی و خصوصی گرفته میشود را چه کسانی کارسازی میکنند.راه دریافت این وامها عقد مضاربه اعلام میشود. بخشی از این وام تقسیط میشود و بخش بزرگتری از آن را باید پس از چند سال یکجا پرداخت کرد. کارمزد دریافت این وامها در بازار سیاه رقم قابل توجهی است که گاه نرخ سود این وامها را تا ۲۵درصد و بیشتر هم میرساند.
کمبود منابع بانکها و تقاضای روزافزون برای دریافت وامهایی که نرخ واقعی خود را ندارند به فساد اداری و ویژهخواری دامن زده است.
میگویند: رقم قابل توجهی از تسهیلاتی که برای راهاندازی بنگاههای کوچک و متوسط پرداخت شده سر از بازار مسکن درآورده است. وقتی نرخ سود تسهیلات واقعی نباشد و تخصیص منابع بنابر واقعیتهای اقتصادی صورت نگیرد و سرکوب مالی همچنان ادامه داشته باشد، نمیتوان به ریشهکن شدن فساد امید بست.
ارسال نظر