تحلیل گفتمان اخبار لیزینگها
وحید امامی - طی یکی دو هفته اخیر، اخبار و گزارشهای زیادی درخصوص صنعت لیزینگ در جراید به چاپ رسیده است. چنانچه بخواهیم به صورت خیلی کلی این اخبار را مورد تحلیل قرار دهیم، یا به عبارتی پسزمینههای ذهن گزارشگر و همچنین گفتمانی که این اخبار در ذهن جمعی جامعه ایجاد میکند را جستوجو کنیم به نکات زیر خواهیم رسید. اما قبل از بیان این نکات باید چند پیش فرض را بپذیریم.۱- ما در کشوری زندگی میکنیم که اقتصاد آن کاملا زیر سیطره سیاست قرار دارد و برنامهها و تصمیمات اقتصادی قبلا ناشی از رویکردهای سیاسی است.۲ - به دلیل سیاسی بودن اقتصاد و از سوی دیگر وجود نگاه منفی نسبت به بنگاهداری بخشخصوصی کمتر مجالی برای تنفس یا استقلال خواهد داشت.۳ - توقعات نسبت به نهادهای مالی به خصوص در دولت نهم به سمتی است که خواهان عامالمنفعه بودن این نهادها است. به عبارتی عرصه سیاست بیشتر خواهان پاسخ دادن به نیازهای اجتماعی و معیشت عمومی است و بنابراین اقتصادی رفتار کردن نهادهای مالی و کلا بنگاههای اقتصادی در حاشیه قرار گرفته است.۴ - به دلیل تماس نزدیک نهادهای مالی با بدنه اجتماع و از سوی دیگر تصمیمهای اجتماعی حوزه سیاست، میزان ضربهپذیری نهادهای مالی را بسیار بالا برده است. بنابراین ممکن است یک اتفاق عملا کوچک، در نهایت بسیار بزرگ جلوه کند و یا اینکه بازار این نهادها را در طی مدتی متزلزل نشان دهد.
پیشفرضها: تجربه چندساله اخیر نشان میدهد که مردم به لیزینگ نیاز دارند و این صنعت نیز طی سالهای اخیر در جامعه نهادینه شده بنابراین صحبت از لیزینگ به عنوان یک نیاز اجتماعی است که حرکت به سمت تحکیم دارد بنابراین عوامل ذینفوذ بر لیزینگ باید در راستای بهبود آن گام بردارند.با توجه به پیشفرضهای بالا، اخباری که در رسانهها درج شد دارای سه بعد است.۱ - آنان که اجتماعی فکر میکردند: نویسندههای اخباری که اجتماعی به اقتصاد مینگریستند با نگاهی منفی، تصور میکنند که میباید نرخ سود شرکتهای لیزینگ کاهش یابد و بنابراین گزارش خود را در این راستا تهیه کرده بودند. گفتمان ذهن جامعه در این خصوص نیز به سمتی سوق پیدا کرد که ای کاش نرخ سود لیزینگها به پایینترین میزان ممکن میرسید در آن صورت آنان میتوانستند به راحتی مایحتاج زندگی یا سرمایهگذاری خود را تامین کنند و در این میان البته نسبت به صاحبان سهام شرکتهای لیزینگ موضعی تا حدودی خصومتآمیز گرفتند. ۲ - اما آنان که در سود شرکتهای لیزینگ ذینفع بودند از جمله سهامداران و مسوولان شرکتهای لیزینگی این افراد واکنشهای متفاوت نشان دادند. مسوولانی که از تجربه کافی برخوردار بودند، اعلام کردند، این اتفاق جزو ذات بازار است. از نظر این افراد، ممکن است فردی بخواهد اموالش را زیرقیمت و با ضرر به حراج بگذارد یا خبری را عمدا یا سهوا علیه بازار منتشر میکند و ممکن است دورهای نیز بازار را با رکود همراه کند اما به دلیل همان نیازی که مردم به لیزینگ دارند، بازار مجددا متعادل خواهد شد. اما مدیرانی که از تجربه کمتری برخوردار بودند، تا حدودی احساس ترس کردند و ترس این افراد، ترس سهامداران را نیز افزایش داد. فارغ از این مساله که اکنون سهامداری در بورسهای ایران، با ریسک بالا همراه است و یک تلنگر کوچک نیز میتواند فاجعه به بار آورد. بنابراین در هفته گذشته صفهای فروش افزایش یافت. اما تمهیداتی که برخی شرکتها به عمل آوردند، بازار را تقریبا به حالت عادی درآورده است. ضمن اینکه اکثریت مدیران شرکتهای لیزینگ اعلام کردند که حجم فعالیت آنها، اگرچه برابر پیشبینیها نیست اما از حجم عملیات سال گذشته بین ۲۰ تا ۴۰درصد بالاتر است. ۳ - کارشناسان اقتصادی و برخی مدیران لیزینگ از این نکته ابراز نگرانی کردهاند که مبادا این تصور برای بانک مرکزی به وجود آید که موسسات لیزینگ کمکاری میکنند، اما واکنشهای بانک مرکزی به گونهای دیگر بود. آنان به عنوان ناظر ارشد پولی، همواره از دامنه سود و زیان حوزههای تحت نظارتشان مطلع هستند و در عین حال به آن میزان از درک و دانش رسیدهاند که با یک تیتر تغییر موضع و روش ندهند.
بنابراین مسوولان اقتصادی از جمله بانک مرکزی نسبت به اخبار مربوط به لیزینگها واکنش منفی نشان ندادند که در واقع این امر را میتوان در راستای همراهی آنان برای توسعه صنعت لیزینگ تعبیر کرد. اما کارشناسان واکنشهای متفاوت نشان دادند، آنان که اجتماعی مینگریستند و یا اینکه از لیزینگ عصبانی بودند، موضع منفی گرفتند تا آنجا که لیزینگ را به ابزاری جهت واگذاری کالای بادوام خلاصه کردند. برخی اما سعی کردند، منطقی به قضایا بنگرند و همه عوامل موثر بر صنعت لیزینگ را با هم مورد تحلیل قرار دهند. در نهایت اینکه مجموع واکنشها را میتوان به سود لیزینگها تفسیر کرد. البته به شرطی که شرکتهای لیزینگ تصویری از یک نهاد مالی واقعی از خویش برای جامعه به نمایش بگذارند.
ارسال نظر