ایسنا- شرکت‌های بیمه دولتی فراموش کرده‌اند که میراث خوار شرکت‌های بیمه خصوصی هستند که فعالیت آنها متوقف شده و پرتفوی آنها به ارث این شرکت‌ها رسیده است. هادی دستباز، کارشناس امور بیمه، با اشاره به ضرورت تغییر نظام تعرفه‌ای به نظام نظارت مالی گفت: اصولا نظارت و کنترل تعرفه‌ای در جهان منسوخ شده است زیرا نظارت تعرفه‌ای نمی‌تواند حافظ سلامت مالی و عدم اعسارپذیری شرکت بیمه باشد.

به گفته او عدم اعسار‌پذیری به عواملی چون سرمایه، ذخایر، پوشش بیمه اتکایی و حق بیمه وابسته است این چهار عامل به عنوان پشتوانه تعهدات یک شرکت تلقی می‌شوند. اصولا شرکت بیمه با صدور هر بیمه‌نامه تعهدی را می‌پذیرد که برای این تعهدات باید به اندازه کافی پشتوانه مالی داشته باشد نظام تعرفه‌ای فاقد این کنترل‌ها است. ارکان نظارتی به صورت نمونه‌گیری بیمه نامه شرکت‌ها را با تعرفه‌هایی کنترل می‌کند که ممکن است سال‌ها در آن تجدیدنظر نشده باشد و با ریسک‌های تکنولوژی امروز ارتباط و هماهنگی نداشته باشد.

وی ادامه داد: این در حالی است که نظارت مالی تعهدات را با ذخایر و دارایی‌ها به علاوه پوشش اتکایی کنترل می‌کند و در صورت نبود یک توازن معقول بین تعهدات و دارایی‌ها، آن شرکت در آستانه اعسار‌پذیری است و مقامات نظارتی باید سریعا از فعالیت آن جلوگیری به عمل آورند. اگر شرکتی در این مرحله است که حق بیمه‌هایی که مربوط به تعهدات آتی خود است را صرف بدهی‌های گذشته و ضرر و زیان‌های خود کند این سوال پیش می‌آید که آیا این شرکت در وضعیت مطلوب قرار دارد؟ این چنین شرکتی در باتلاقی قرار گرفته که با هر حرکت و استمرار فعالیت بیشتر در آن فرو می‌رود و بیمه‌گذاران، صاحبان سهام اگر دولتی باشند دولت را با خود به اعماق این باتلاق فرو می‌کشد.

دستباز یکی دیگر از عیوب نظام تعرفه را این دانست که صنعت بیمه را از تربیت بیمه‌گران حرفه‌ای محروم می‌کند زمانی که کتابی تحت عنوان تعرفه در اختیار بیمه‌گران قراردارد دیگر نیازی به مدیریت ریسک و بررسی و کارشناسی و آنالیز ریسک وجود ندارد.

عضو هیات‌مدیره بیمه کارآفرین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه نظام تعرفه‌ای چه ضررهایی را برای صنعت بیمه به دنبال دارد و با خصوصی‌سازی چه هماهنگی خواهد داشت، گفت: وجود تعرفه باعث نابودی استعداد در پیدایش بیمه‌گران حرفه‌ای خواهد شد. زمانی که حق اظهارنظر در مورد یک ریسک وجود ندارد زمانی که باید با افرادی به بحث و جدل و مباحثه در ارکان نظارتی پرداخت که حتی در عمرشان یک واحد صنعتی را ندیده‌اند که این امر یک فاجعه است. وی ادامه داد: کارشناسانی که در شرکت‌های بیمه مستقیم هزاران واحد صنعتی را دیده‌اند قادر به آنالیز و تجزیه و تحلیل خطرات و ریسک‌های موجود در فرآیند تولید هستند باید چشم و گوش بسته نظام تعرفه را بپذیرند تعرفه‌ای که حداقل ۲۰ سال یا بیشتر از عمر پر برکت آن گذشته است و در ضمن، پاسخگوی افرادی هم باشند که با مدیریت ریسک آشنا نبوده و حتی فرآیند تولید را نمی‌دانند اما تعرفه را به خوبی می‌شناسند و حتی آماده به بحث و تبادل نظر هم نیستند. این یعنی از بین بردن استعدادهای نسل جوان برای تربیت بیمه‌گرانی آگاه و مسلط به مدیریت ریسک که به قربانگاه و معبد تعرفه هدایت شده‌اند.

به گفته او نظام تعرفه در این شرایط که کنترل نظارتی به نحو شایسته وجود ندارد و شرکت‌های دولتی به دلیل بافت دولتی و نام دولتی تافته جدا بافته هستند و حتی گروهی مخالف بخش خصوصی هستند طومار تهیه می‌کنند و خود را برای حفظ این شرکت‌ها به در و دیوار می‌زنند و حتی به نظر مقام معظم رهبری و دولت هم که دستور واگذاری این شرکت‌ها را صادر کرده توجه نمی‌کنند شاید مفید باشد زیرا مشخص نیست اگر هم اکنون نظارت مالی را بر شرکت‌های موجود به ویژه بخش دولتی اجرا کنند این شرکت‌ها با چه وضعیتی روبه‌رو خواهند شد.

وی ادامه داد: امروز منش حرفه‌ای به فراموشی سپرده شده است و همکاران شرکت‌های بیمه دولتی، فراموش کرده‌اند که میراث خوار شرکت‌های بیمه خصوصی هستند که فعالیت آنها متوقف شد و پرتفوی آنها به ارث این شرکت‌ها رسید.