حمیدرضا اسلامی منوچهری

ساعت از ۸ شب هم گذشته است. باید گزارش یک رویداد را بنویسم. اما از کجا باید آغاز کرد «طرح کلی گزارش، لید، پاراگراف‌های حامی، اوج و بسط گزارش و پایان بندی»‌ این دغدغه همیشگی روزنامه‌نگاران است. گزارش من در مورد برگزاری یک همایش بانکی است که جامعه بانکداران کشور همیشه آن را جدی می‌گرفتند. اما انگار امسال همانطور که کسی جامعه بانکداران را جدی نگرفته است همایش آنها هم خیلی جدی گرفته نشد.

کالبد هفدمین همایش سیاست‌های پولی و ارزی در روز سه‌شنبه گذشته همان کالبد همیشگی بود. سالن کنفرانس موسسه عالی بانکداری در خیابان پاسداران تهران بالاتر از سه راه ضرابخانه، سخنرانی وزیر اقتصاد و رییس کل بانک مرکزی، ارائه مقالات، میزگرد کارشناسان، پذیرایی، ناهار و استراحت و دوباره ارائه مقالات، پذیرایی و میزگرد پایان روز اول.

اما روح همایش متاثر از وضعیت بانکداران کشور پژمرده بود. امسال حتی برگزارکنندگان همایش هم دل و دماغی نداشتند. مجموعه مقالات همایش سال گذشته هم که انتشار آن رسم چندین ساله بانک مرکزی بود منتشر نشد. سخنرانی‌ها و ارائه مقالات به پایان رسید و میزگرد پایانی همایش در روز اول در ساعت ۱۶ بعدازظهر آغاز شد. چند تن از اعضای میزگرد هم همایش را جدی نگرفته و به رغم درج اسامی آنها در برنامه همایش در میزگرد حضور نیافتند. موضوع میزگرد، تورم و نقدینگی بود و اعضای آن را اکبر کمیجانی، معاون اقتصادی بانک مرکزی، دکتر محمد هادوی، عضو شورای پول و اعتبار، دکتر توکلی رییس مرکز پژوهش‌های مجلس، دکتر عباس شاکری، استاد اقتصاد دانشگاه، علامه و دکتر جمشید پژویان همکار وی اعلام کرده بودند. از میان اعضای میزگرد دکتر پژویان و دکتر شاکری حضور داشتند و از دیگران خبری نبود. دکتر احمد مجتهد، رییس پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی و اداره کننده همایش هم به همراه دکتر فرهاد نیلی از مدیران بانک مرکزی حضور داشتند.

دکتر مجتهد از موضوع رابطه نقدینگی و تورم سخن گفت و تاکید داشت که برخلاف آنچه که گفته می‌شود، گسست رابطه نقدینگی و تورم در اقتصاد ایران اتفاق نیفتاده و به دلایلی در برخی کالاها به تاخیر افتاده و در برخی کالاها مثل مسکن که کالایی غیرمبادله‌ای است خود را نشان داده است. او از اعضای میزگرد خواست تا در این مورد سخن بگویند. دکتر پژویان که گویا از تکرار سخنان خود در مورد رابطه حجم پول و قیمت کالاها و خدمات خسته بود با تاکید دوباره گفت: اقتصاد بسیار ساده است. ما هر روز با آن سر و کار داریم و پیچیدگی خاصی در آن نیست. وقتی میزان رشد کالا و خدمت در یک جامعه از رشد حجم پول کمتر باشد. قیمت‌‌ها تحت تاثیر قرار می‌گیرند و به دلیل افزایش تقاضا به سمت بالا حرکت می‌کنند. دکتر پژویان با اشاره به نرخ رشد نقدینگی حدود ۴۰درصد در سال ۸۵ و نرخ رشد ۶/۱۳درصدی تورم گفت: در شرایط طبیعی باید معادل تفاضل نرخ ۴۰درصد نقدینگی و نرخ رشد حدود ۶درصد اقتصاد کشور را میزان تورم در جامعه بدانیم.

او گفت: وقتی میزان واردات کشور در سال گشته حدود ۱۸درصد رشد داشته است به این معنی است که به همین میزان کالا و خدمات به بازار وارد شده است و به همین میزان از نرخ رشد تورم کاسته شده است. پژویان تاکید کرد که تداوم این میزان واردات ممکن نیست و همچنین تولیدات داخلی هم از این سیاست آسیب می‌بینند در حالی که سیاست دولت حمایت از تولید و صنایع کشور است. دکتر شاکری هم با تایید سخنان پژویان گفت: هر تورمی با پول همراه است و اگر پول نبود، تورمی ایجاد نمی‌شد. شاکری، همبستگی مثبت کامل بین نقدینگی و تورم را قطعی دانست و تاکید کرد: رشد تورم باید با رشد سرعت پول و رشد نقدینگی هماهنگ شود. او به این نکته هم اشاره کرد که در کشورهای پیشرفته که انضباط مالی دارند این رابطه بین رشد نقدینگی و رشد تورم وجود دارد.

مگر در شرایط جنگ و بی‌ثباتی و غیره. دکتر نیلی هم به چند نکته در مورد نقدینگی و تورم اشاره کرد.

نخست اینکه وقتی گفته می‌شود که رابطه‌ای بین رشد نقدینگی و تورم وجود ندارد، عده‌ای تصور می‌کنند باید همچنان بر طبل نقدینگی کوبید.

دکتر نیلی همچنین به این نکته اشاره کرد که این عده معتقدند که رشد نقدینگی به رشد تولید می‌انجامد و هزینه آن بالا رفتن قیمت ها است که باید آن را پرداخت. اما او گفت‌ که بررسی‌های مختلف نشان می‌دهد که در طول سال‌های قبل و پس از انقلاب، رشد نقدینگی تاثیر قابل توجهی بر رشد تولید نداشته است.

دکتر نیلی به موضوع مهم دیگری هم اشاره کرد.

او گفت: درست است که ریشه تورم پولی است اما گفتن این موضوع نباید موجب این غفلت شود که علت آن چیست.

به عبارت دیگر، افزایش مصارف دولت و سیاست‌های مالی علت اصلی افزایش نقدینگی است و باید گفت که تورم در ایران یک پدیده مالی است که از افزایش پایه پولی، مصارف دولت و ناترازی بودجه پدیدار می‌شود.

میزگرد روز اول همایش یک ساعت به طول انجامید. اما فحوای کلام اعضای آن در همین چند جمله خلاصه می‌شد.

میزگرد به پایان رسید. اما خبر مهمی در راه بود. «نرخ سود تسهیلات بانکی در سال ۸۶ از سوی رییس‌جمهور، برای بانک‌های دولتی و خصوصی ۱۲درصد تعیین شد.» خبر مثل بمب در همایش پیچید. مقامات بانک مرکزی خبر را از خبرنگاران می‌گرفتند. هیچ مقامی از این تصمیم خبر نداشت. حتی دکتر شیبانی، رییس کل بانک مرکزی هم تا ظهر آن روز که اعلام کرد رییس‌جمهور به او گفته که قصد دارد پاسخ نامه وی را در مورد لزوم تعیین نرخ سود بانکی در سال ۸۶ بدهد، از این تصمیم مهم بی‌خبر بود. امسال هیچکس، جامعه بانکداران کشور را جدی نگرفت.