حبیب‌ا... محمودان

افرادی که این روزها برای خرید موتورسیکلت اقدام می‌کنند ناگهان در می‌یابند که نرخ بیمه یکساله آن از حدود هشت هزار تومان به بالای یکصد هزار تومان رسیده است یعنی حدود یک‌چهارم ارزش خود این وسیله نقلیه آن هم در ابتدای کار. چنانچه این نسبت را برای یک اتومبیل نو با قیمت ده‌میلیون تومانی در نظر بگیریم می‌شود دو و نیم میلیون تومان. معلوم نیست چه کسانی با شرکت‌های بیمه اینگونه توافق کرده‌اند. اما، اینکه آیا این گروه نماینده کلیه گروه‌های ذی‌مدخل بوده باشند جای تامل دارد! ظاهرا برنده این توافق را باید شرکت‌های بیمه دانست که بدون بالا برآورد هزینه‌ای که درگذشته پرداخته‌اند توانسته‌اند نرخ خود را پیش از ده‌برابر بالا ببرند هر چند که درگذشته نیز چندان بازنده نبوده‌اند. شرکت‌های بیمه همیشه محیط مذاکره را به‌نفع خود می‌سازند و در انتهای کار آنچه بر روی کاغذ می‌آید شرایطی است پیچیده و حق بیمه‌ای شفاف که باید از کیسه مصرف‌کننده پرداخت شود. سوالاتی که در‌حال‌حاضر مطرح شده و باید مقامات تصمیم‌گیرنده برای روشن شدن اذهان به آن پاسخ دهند به شرح زیر است:

۱ - در گذشته چه میزان حق بیمه دریافت و چه میزان خسارت پرداخت شده است. ۲ - رقم کارشناسی شده برای پرداخت خسارت در آینده بر چه مبنایی است. ۳ - مبنای آماری تصادفات موتوری چگونه است. برای مثال از حدود هفت‌میلیون موتور سیکلت چنددرصد در گذشته دچار حادثه شده‌اند. ۴ - در چه شرایطی بیمه‌گر موظف به پرداخت خسارت است. ۵ - در چند درصد تصادفات مقصر موتورسیکلت سوار شناخته شده است. ۶ - آیا حقوق موتور سیکلت سوار به هنگام بروز حادثه به طور کامل در نظر گرفته شده است (برای مثال پرداخت هزینه تعمیر و حقوق بیکاری در زمان مربوطه.) ۷ - چه مکانیزمی برای برآورد مبالغ دریافتی و میزان خسارت پرداختی در آینده در نظر گرفته شده است. برای مثال جمع دریافتی‌ها در ۶ماه اول سال معین می‌سازد که چه میزان هزینه اضافی دریافت شده است. فراموش نکنیم که موتورسیکلت وسیله رفت و آمد اقشار کم‌درآمدتر جامعه است و نباید هزینه سنگین خدمات اداری و یا بیمه‌ای را بر دوش آنها گذاشت و نقشی که موتورسیکلت سوار در فعالیت‌های تولیدی کشور ایفا می‌کند کمتر از نقش وانت‌بارها نیست اما متاسفانه عمری است که نادیده انگاشته می‌شود.