دیدگاه
به بانکداری ببالیم یا تولید نرمافزار؟
با افزایش درخواست تاسیس بانک در کشور، فضای رقابتی شدیدی بین بانکها و موسسات اعتباری پدید آمده است.
با افزایش درخواست تاسیس بانک در کشور، فضای رقابتی شدیدی بین بانکها و موسسات اعتباری پدید آمده است.
قوانین و دستورالعملهای متعدد بانک مرکزی دست بانکها را در ارائه تسهیلات و پرداخت سود با نرخهای متفاوت بسته و این مهم باعث شده تا بازیگران این صنعت بر ارائه سرویسهای متنوع به مشتریان خود تمرکز نمایند و از این طریق برای خود ارزش آفریده، مزیت رقابتی کسب نمایند.
ارائه سرویسهای متنوع و طراحی سناریوهای جدید بدون داشتن سیستم نرمافزاری قدرتمند و قابل انعطاف میسر نخواهد بود،لذا بانکها فشار مضاعفی را به تامینکنندگان سیستمهای بانکی خود برای توسعه سرویسهای موردنظر وارد میآورند.
این شرکتها نیز به نوبه خود سعی در مدیریت درخواستهای مشتریان و ارائه سرویسهای مورد نظر مشتری با سطح سرویس مورد توافق مینمایند. ارائه سرویس به موسسات و نهادهای مالی به حدی حیاتی و پراهمیت میباشد که یک غفلت کوچک میتواند ضرری بزرگ به بانک، مشتری و خود شرکت ارائهکننده تحمیل نماید.
اکنون سوالی مطرح میشود، اینکه چرا بانکها خود به سمت توسعه سرویسهای بانکداری حرکت نمیکنند، آیا اصولا باید به این سو حرکت کنند؟
برای پاسخ به این سوال باید ضرورتهای بانک برای تولید سیستمهای بانکی یکپارچه (Core Banking) را بررسی نماییم.
۱. رقابت با سایر بانکها، بدین معنی که بانک بتواند سرویس یا سناریوی جدیدی را در کوتاهترین زمان ممکن پس از ایدهپردازی، به مشتریان ارائه دهد.( کاهش Time to Market).
2. بانک از تامینکننده سیستم بانکداری خود ناراضی است و مایل است خود سیستمها را مدیریت نماید.
۳. بانک مایل است زنجیره تامین خود را به صورت مستقل در اختیار داشته باشد.
4. مدیران بانک و اعضای هیات مدیره به این مباحث تعلقخاطر داشته و مایلند خود در این عرصه ورود نمایند.
۵. بانک گمان میکند از طریق فروش سیستمهای خود به سایر سازمانهای همکار میتواند درآمدزایی داشته باشد.
به طور حتم دلایل دیگری نیز وجود دارد، اما به نظر میرسد دلایل بالا مهمترین دغدغههای بانک در تولید سیستم بانکداری باشد. سوال دوم اینکه آیا با تولید محصول توسط بانک دغدغهها برطرف خواهد شد و بانک به مجموعه چابکتری میرسد؟
در این قسمت سعی میشود تا چالشهای تشکیل شرکتهای ارائه دهنده سیستمهای بانکداری توسط بانکها را بر شماریم.
1. هزینه بالای تشکیل شرکتهای اینچنینی
برای طراحی و توسعه هر سیستمی در سطح کلان (Enterprise)، باید زمان زیادی صرف نمود. این هزینه برای توسعه سیستم بانکداری متمرکز چیزی در حدود سه سال و از منظر ریالی در حدود ده میلیارد تومان میباشد.
2. رسالت بانکها چیست ؟ آیا توسعه صنعت انفورماتیک به صورت مستقیم جزو رسالت بانکها است؟
۳. سرمایهگذاری در این سطح مطمئنا باعث کاهش سود ذینفعان و سهامداران بانک خواهد شد.
4. شرکت تاسیس شده و منابع انسانی آن از بانک به عنوان سهامدار اصلی انتظاراتی خواهند داشت که منجربه افزایش هزینههای جاری بانک خواهد شد.
۵. هزینه گزاف آموزش نیروی متخصص بر عهده بانک خواهد بود.
علاوه بر موارد بالا جواب این سوال که آیا بانک با تاسیس چنین شرکتی به اهداف خود خواهد رسید نیز اهمیت دارد؟ آیا به بانک موفقتری تبدیل خواهد شد؟ آیا موفق به کسب درآمد خواهد شد؟
به دلایل ذیل به نظر نمیرسد بانک به اهداف خود برسد و اگر هم به موفقیتی دست یابد به هزینه انجام شده چربش نخواهد داشت و انتظارات صاحبان سهام را پوشش نمیدهد.
1. یکی از مسائلی که بانکها را به سمت استفاده از سیستمهای بانکداری متمرکز ایرانی سوق میدهد قوانین بانک مرکزی است. در حقیقت قوانین بانک مرکزی آن چنان تنوعی دارند که سیستمهای خارجی قابلیت پوشش آنها را نداشته و میبایست هزینههای سرسام آوری در این خصوص انجام شود، شاهد این ادعا وضعیت موجود سیستمهای خارجی در کشور است.
به طور حتم یکی از تعهدات شرکتهای ارائه دهنده خدمات بانکداری پوشش قوانین بانک مرکزی در سیستم و برآورده ساختن سایر نیازهای مشتری است، برای پوشش این حجم وسیع درخواست- مبتنی بر آخرین استانداردهای بینالمللی (ISO۲۰۰۰۰)- و تداوم سرویسهای بانکی میبایست تغییرات اعمال شده در سیستم را در زمانهای مشخصی در سال عملیاتی نمایند تا مشتریان بانک با قطعی سرویس مواجه نباشند.
با عنایت به موارد یاد شده و بحث بروز رسانی نسخه نرمافزار Release Plan، هیچ شرکتی از این قاعده مستثنا نخواهد بود، چه این شرکت متعلق به بانک باشد یا خیر، لذا نمیتوان وضعیت بهتری برای بانک متصور بود.
۲. یکی دیگر از مواردی که محرک بانکها در استفاده از شرکتهای ارائهکننده سرویسهای بانکداری است، بحث پذیرش مسوولیت است. هنگام عقد قرارداد بین بانک و شرکت پیمانکار سطحی از سرویس مورد توافق طرفین قرار میگیرد و پیمانکار ملزم به رعایت آن است و در صورت تخطی از آن با جریمه از سمت بانک مواجه خواهد شد و چون بانک در آن شرکت ذینفع نیست، جریمه را اعمال مینماید، حال اگر بانک از خدمات شرکتی که متعلق به خودش است ناراضی باشد میتواند آن شرکت را جریمه نماید؟ آیا این کار امکانپذیر است؟ بنابراین بانک نخواهد توانست آنچنان که باید جریمه را بر پیمانکار اعمال نماید، چراکه در این صورت خود را جریمه نموده است. این مورد یکی از نکاتی است که در
تاسیس چنین شرکتهایی میبایست به آن عنایت ویژهای داشت.
۳. ضعیف شدن جایگاه معاونت انفورماتیک در بانک، کاملا واضح است، تاسیس شرکتی که تمامی فعالیتهای نرمافزاری و عملیاتی بانک را انجام میدهد و حتی نمیتوان آن را جریمه نمود. جایگاه مدیریت IT بانک از جایگاه نظارتی و تصمیمگیر نزول داده و در حقیقت شرکت تاسیس شده به تدریج تمامی اختیارات را بر عهده خواهد گرفت و این خود سرآغاز مشکلات بسیاری برای آینده بانک خواهد بود.
4. ورود شرکت متعلق به بانک در بازار و ارائه سرویس بانکداری به سایر بانکها است. بانک بایستی برای حمایت از شرکت تازه تاسیس دست به هرگونه حمایتی بزند و این یعنی قرار گرفتن در مقابل سایر شرکتهای ارائهکننده خدمات بانکداری که همین رویارویی باعث از بین رفتن شان و منزلت بانک خواهد شد.
آیا اگر شما جای مدیران بانک دیگری بودید از شرکتی که مالکش بانک رقیب شما است، سیستم بانکداری تهیه مینمودید؟
5. فرض کنیم سیستم تهیه شده توسط شرکت متعلق به بانک از قوام و کیفیت لازم برخوردار نباشد، آن هنگام میبایست با این شرکت و هزینههای صورت گرفته برای آن چگونه برخورد نمود؟ آیا بایستی ادامه داد و هزینه های بیشتری کرد یا میبایست از سایر بازیگران صنعت استفاده نمود؟ متاسفانه شاهد این مدعا نیز در کشور کم نبوده که بانک شرکتی تاسیس مینماید و پس از چند سال به نتیجه موردنظر نرسیده، پروژه را تعطیل مینماید.
با عنایت به دلایل بالا گمان نمیرود ورود بانک به این عرصه کار صحیحی بوده و حرکت بانکها به این عرصه را بایستی در ماجراجویی عدهای در بانکها جستوجو کرد. شاهد این مدعا نیز رفتار بانکها در سراسر جهان است. بسیاری از بانکها حاضر نیستند خود را وارد این ورطه نمایند و سعی دارند بر مباحث اصلی کسب و کار خود تمرکز نمایند. شاید بتوان این رویکرد بانکهای جهانی را از منظر دیگری مورد بررسی قرار داد و آن اینکه با توجه به بحران اقتصادی که طی سالهای اخیر دنیا با آن دست به گریبان بوده است، بانکها و موسسات مالی ترجیح دادهاند به جای صرف هزینههای کلان سرویسهای مورد نظر خود را از شرکتهای فعال در این عرصه تهیه نمایند.
به طور حتم بانکها و موسسات مالی و اعتباری قادرند با تنظیم روابط با پیمانکارشان به چابکی و اهداف مورد نظر خود دست یابند. نکتهای که در اینجا مطرح است رضایت از سرویسهای ارائه شده است. حقیقتا سنجش میزان رضایت مشتری برای شرکتهای ارائه کننده سرویسهای بانکداری امری سهل و ممتنع است.
از یک سو صنعت انفورماتیک کشور در راه کسب بلوغ است و این مساله بر نحوه ارائه سرویس از سمت پیمانکار تاثیر مستقیم دارد و از سوی دیگر شرکتهای ارائه کننده سرویس نیز میبایست موازنهای بین هزینهها، درآمدها و سطح سرویسی که میبایست به مشتری ارائه دهند برقرار نمایند، واقعیت این است که سطح کیفی محصولات داخلی و خارجی تفاوت چندانی با یکدیگر نداشتهاند و این بیشتر به دلیل قابلیتهایی است که متد و معماریهای جدید نرمافزاری در اختیار همگان قرار داده است؛ لذا میبایست تفاوت را در کیفیت پیادهسازی سیستم و سطح سرویسی که به شما ارائه میشود جستوجو نمود، در پایان به این نکته تاکید مینماییم که میزان رضایت بانکها از سیستمهای بانکداری توسعه یافته توسط شرکتهای مستقل ایرانی اگر از متوسط جهانی بیشتر نباشد
کمتر نیست و امیدواریم شاهد رشد همه جانبه صنعت انفورماتیک و بانکداری در آینده نزدیک در کشور عزیزمان ایران باشیم.
ارسال نظر