احسان باقری *

چندی است که موسسه اعتباری شهر با اخذ مجوز از بانک مرکزی جمهوری اسلامی‌ایران فعالیت خود را در قالب یک بانک، توسعه داده است. در همین راستا و در پی تلاش این بانک برای احیای برند خود در شکل و شمایل هویت جدید، شعار «نوآوری در خدمت» برای آن انتخاب و در تبلیغات این بانک به چشم می‌خورد. هرچند در نگاه اول مقوله نوآوری به ارائه یک خدمت جدید مربوط است، اما این موضوع تمام حقایق مربوط به مهم‌ترین عنصر بقا و رشد سازمان‌ها که همانا نوآوری است را در بر نمی‌گیرد. بنابراین در این مختصر و به بهانه انتخاب این شعار تبلیغاتی به مقوله نوآوری در خدمات خواهیم پرداخت.

با تغییر و تبدیل مزیت‌های نسبی اقتصاد صنعتی که عمدتا منابع طبیعی آن را پشتیبانی می‌کردند، به مزیت‌های رقابتی که فکر انسان‌ها، نوآوری‌های تکنولوژیکی و نوآوری‌های سازمانی سازنده آن به شمار می‌روند، نوآوری جایگاه ویژه‌ای در اقتصاد فراصنعتی و خدماتی امروز یافته است.

در واقع نوآوری به فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که محصول یا خدمت جدید، فرآیندهای جدید یا روش‌های سازمانی جدید که به ایجاد ارزش افزوده منجر می‌شود را در بر می‌گیرد. اگر این تعریف از خدمات را بپذیریم که تولید یک خدمت به معنی سازماندهی راه‌حلی برای یک مساله است که خود شامل رفتارها و عملیات خاصی است. این امر مستلزم جمع‌آوری و سازماندهی مجموعه‌ای از قابلیت‌ها و توانمندی‌های بشری، تکنولوژیکی و ساختاری است. بنا بر این تعریف، نوآوری در عرصه خدمات می‌تواند در هریک از زمینه‌های قابلیت‌های بشری، تکنیکی و ساختاری و فرآیندی روی دهد.

برای درک بهتر، مفهوم نوآوری خدمات، مدلی که توسط آقای بیلدربیک ارائه شده است، می‌تواند راهگشا باشد. نوآوری در خدمات می‌تواند در ۴ بعد خدمت جدید، تعامل با مشتری، تحویل خدمت و تکنولوژی روی دهد.

خدمت جدید: خدمات جدید می‌تواند راه‌حل جدید برای یک مساله یا کاربردهای خاص یا حتی بازارهای خاص باشد. این بعد تحت تاثیر خدمات موجود یا خدمات رقابتی قرار دارد.

تعامل با مشتری: این بعد در برگیرنده طراحی و برنامه‌ریزی ارتباط ارائه کننده خدمت با مشتریان است. روشی که ارائه‌کننده خدمت برای ارتباط با مشتریان خود انتخاب می‌کند، منشا بسیاری از نوآوری‌های سازمانی محسوب می‌شود. این بعد نیز تحت تاثیر شناخت مشخصات مشتریان بالقوه و بالفعل است.

ساختار تحویل خدمت: این بعد نوع خاصی از تعامل با مشتریان است. این بعد به زمینه‌های سازمانی اشاره دارد که برای ایفای وظایف کارکنان خدمات باید مهیا شود، یعنی زمینه‌های توانمندساز کارکنان برای انجام هرچه بهتر وظایف خود. این بعد نیز تحت تاثیر قابلیت‌ها و مهارت‌ها و رفتار کارکنان قرار دارد.

تکنولوژی: تکنولوژی در خدمات می‌تواند نقش یک عامل تسهیل یا توانمندساز را داشته باشد.

نکته قابل توجه و مهم دیگر این مدل ارتباط‌های این ابعاد است. برای اینکه خدمت جدید، با تعامل مشتری ارتباط موثری داشته باشد سازمان خدماتی نیازمند قابلیت‌هایی در زمینه بازاریابی است یا بعد خدمت و سیستم تحویل را قابلیت‌های سازمانی حمایت و پشتیبانی می‌کنند. برای برقراری ارتباط میان بعد تعامل با مشتری و سیستم تحویل نیز قابلیت‌های منابع انسانی مورد نیاز است.

نهایتا این که ترکیب چهار بعد است که نوآوری در خدمات را شکل می‌دهد. اینکه وزن هر کدام از این ابعاد و اهمیت ارتباط آنها به چه میزان است به بانک، نوع خدمات و نوآوری بستگی دارد.

بانک‌هایی که نوآوری را سرلوحه فعالیت‌های خود قرار داده‌اند و آن را تضمین‌کننده بقا و رشد پایدار خود می‌دانند برای حرکت به سوی ارائه خدمات نوآورانه باید به هریک از ۴ بعد توجه کنند. خدمات جدیدی را برای حل مسائل مشتریان خود طراحی کنند، ارتباط با مشتریان خود را ساماندهی کنند، قابلیت‌های کارکنان خود را برای ارائه خدمات ارتقا بخشند و بسترهای تکنولوژیکی مناسب را به کارگیرند. برای این مهم باید قابلیت‌های بازاریابی، منابع انسانی، تحقیق و توسعه، مدیریتی خود را در حوزه بانک بهبود بخشند.

نوآوری نه یک شعار تبلیغاتی بلکه ضرورت برای بقا و رشد هر بانکی است. برای تحقق آن باید برنامه‌ریزی کرد و منابع سازمان به خصوص منابع انسانی را تجهیز و آماده نمود.

منبع: کتاب نوآوری در خدمت، تالیف دکتر نصیرزاده، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی *کارشناس بازاریابی خدمات بانکی

Ehsanbagheri۲@gmail.com