راز موفقیت بانکهای مرکزی
ترجمه: دکتر فرهاد بازرگان
اکنون در بین بانکهای مرکزی و خصوصا در بانک مرکزی اروپا (ECB)، این یک رویه عادی به شمار میرود که تصمیمگیریهای مربوط به سیاستهای پولی بلافاصله به اطلاع عموم برسد و ECB، از میان بانکهای مرکز عمده در کشورهای صنعتی اولین بانکی میباشد که مبادرت به این کار نموده است.
ژان کلود تریشه، رییسکل بانک مرکزی اروپا
ترجمه: دکتر فرهاد بازرگان
اکنون در بین بانکهای مرکزی و خصوصا در بانک مرکزی اروپا (ECB)، این یک رویه عادی به شمار میرود که تصمیمگیریهای مربوط به سیاستهای پولی بلافاصله به اطلاع عموم برسد و ECB، از میان بانکهای مرکز عمده در کشورهای صنعتی اولین بانکی میباشد که مبادرت به این کار نموده است. امروزه این یک واقعیت کاملا پذیرفته شده است که مهمترین وظیفه بانکهای مرکزی مستقل دستیابی به ثبات سطح قیمتها در اقتصاد است. بنابراین، پیمان ماستریخت براساس صدور حکمی جهت دستیابی به این هدف، استقلال کامل را به بانک مرکزی اروپا تفویض نمود. در یک نظام مبتنیبر دموکراسی، استقلال باید همراه با شفافیت و پاسخگویی به عموم مردم باشد. در واقع، این وظیفه بانکهای مرکزی مستقل است که شفاف بوده و نه تنها با افراد متخصص و موردنظر مثل مشارکتکنندگان بازارهای مالی، بلکه با عموم مردم به طور وسیع در ارتباط باشند. شفافیت دارای چند وجه بوده و منظور از آن، فرآیند در دسترس قرار دادن اطلاعات به افرادی است که مایل به آگاهی از تصمیمگیریهای مربوط به سیاستهای پولی هستند.
دیدگاههای بانکهای مرکزی نسبت به ارتباطات طی سالهای اخیر دستخوش تغییرات عمدهای گردیده است. از یک دهه قبل، بیشتر بانکداران مرکزی اعتقاد داشتند که محرمانه بودن سیاستها و عملکردهای آنان از عوامل کلیدی برای موفقیت سیاستهای پولی به شمار میرود. مطالعات نظری در آن زمان، نشان میداد که سری بودن اطلاعات و ایجاد شوکهای گاهبهگاه و اتفاقی، موجب کارایی بیشتر سیاستهای پولی میشود. اما به نظر میرسد پیشرفتهایی که در حوزه اقتصاد و نظریههای پولی رخ داد، این طرز تلقی را تغییر داده است. امروزه بیشتر بانکهای مرکزی دنیا به اهمیت استانداردهای بالای شفافیت پی برده و تاکید بر نیاز روزافزون به شفاف بودن ارتباطات خود دارند. بدیهی است که افزایش شفافیت بانکهای مرکزی موجب کارایی بیشتر سیاستهای پولی میشود.
اعلان یک معیار عددی و کمی به ویژه برای ثبات سطح عمومی قیمتها ثابت نمود که یک ابزار قوی برای گسترش شفافیت از طریق افزایش آگاهیهای مردم نسبت به اهداف بانک مرکزی به شمار میرود. به طور مثال هیاتعامل ECB، برای عموم مردم به طور شفاف اعلام کرد که به منظور دستیابی به ثبات سطح عمومی قیمتها، قصد دارد نرخهای تورم میانمدت را پایینتر یا نزدیک به ۲درصد نگه دارد، در واقع ECB، با ارائه یک تعریف کمی از ثبات قیمتها، مرکز ثقل یا کانونی را برای شکلگیری انتظارات تورمی میانمدت در حدود ۲درصد یا کمتر، فراهم آورده که به طور معنیدار موجب پیشبینی بلندمدت تغییرات تورمی و سیاستهای پولی میشود.
بانکهای مرکزی باید در ارتباطات خود با دیگران محتاط بوده تا آن که همواره و تحت هر شرایطی، اعتبار خود را حفظ نمایند. لذا میتوان اذعان داشت این احتیاط در ارتباطات در مقابل گروههای زیادی از مخاطبان که از نیازهای مختلفی برخوردارند دارای توجیه منطقی است. بدیهی است ارتباطات موثر و کارا همواره در بر گیرنده مزایای روشن و آشکاری است که به طور بنیادی موجب پیشبینی بلندمدت اثرات سیاستهای پولی شده و با کاهش نااطمینانی تورم و هزینههای ناشی از آن باعث کمک به مصرفکنندگان و سرمایهگذاران میگردد. (بنابراین بانک مرکزی با نحوه ارتباطات خود میتواند در فرآیند شکلگیری انتظارات تورمی تاثیرگذار بوده و متضمن آن شود که انتظارات مذکور در سطوح سازگار با اهداف بانک مرکزی لنگر بگیرند. مشارکتکنندگان بازار، بدون ارائه راهنماییهای دقیق از جانب بانک مرکزی در مورد اهداف سیاستهای پولی، نقطه اتکاء خود را از دست داده و به جای در نظر گرفتن قدرت و توان بانک مرکزی در دستیابی به اهداف میانمدت، به تعدیل انتظارات تورمی بلندمدتتر خود براساس انعکاس شرایط جاری اقتصاد میپردازند.) اما برعکس، در اقتصادی که انتظارات تورمی به نحو مستحکمی لنگرگیری شده، هر فرد قادر است تصمیمگیریهای مالی آگاهانه داشته باشد. یک درک صحیح از سیاستهای پولی و اهداف آن - ثبات سطح عمومی قیمتها و حفظ قدرت خرید یورو - همچنین باعث ایجاد شرایط مناسب برای تعیین و تنظیم درست قیمتها و دستمزدها در بازارها میشود، تا همه طرفهای مرتبط با آن به وظایف خود بپردازند. به این ترتیب، از اثرات ثانویه و دور دوم تعیین قیمتها و دستمزدها که از افزایش موقتی و گذرای قیمتهایی چون نفت، کالاها و مواد غذایی ناشی میشوند، جلوگیری میگردد. ارتباطات موثر و کارا همچنین موجب افزایش قابلیتهای پیشبینی در کوتاهمدت میشوند، بانکهای مرکزی از طریق عملکردها و اجرای سیاستهای پولی خود میتوانند به طور مستقیم به کنترل نرخهای بهره خیلی کوتاهمدت بپردازند. اما با توجه به اینکه در تصمیمگیریهای مربوط به مصرف و سرمایهگذاری نرخهای بهره بلندمدتتر کاربرد دارد، لذا کل منحنی بازدهی، برای کارایی و موثر بودن سیاستهای پولی در نظر گرفته میشود.
نرخهای بهره متوسط و بلندمدت به طور عمده بستگی به انتظارات بخش خصوصی درباره تصمیمگیریهای آتی بانک مرکزی دارد. فقدان ارتباطات موثر بانک مرکزی سرانجام منجر به سطح نرخهای بهره بلندمدت بیشتر پرنوسانتر میشود که برای فعالیتهای اقتصادی مضر میباشد. برعکس، اگر شرایطی فراهم شود که قابلیتهای پیشبینی تغییرات نرخ بهره و رابطه آن با تحولات کلیدی اقتصاد کلان به خوبی درک گردد، موجب تعیین صحیح قیمت در بازارهای مالی، تخصیص کارآیی منابع و کاهش نااطمینانی نرخهای بهره آتی میشود. در چنین وضعیتی بنگاهها قادر خواهند بود که مدیریت ریسک خود را بهبود بخشیده و انگیزشهای بیشتری برای سرمایهگذاری به دست آورند.
*چگونه ECB با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکند؟
بگذارید، این صورت مساله را مطرح کنیم که چگونه اعضای هیات عامل ECB، مفاد تصمیمگیریهای مربوط به سیاستهای پولی را برای عموم مردم تشریح مینمایند. هدف از برقراری ارتباطات ECB، با مردم درواقع افزایش کارایی سیاستهای پولی میباشد. بنابراین اعضای هیات عامل ECB، کاملا به لزوم رعایت اصول و مبانی اساسی ارتباطات مدرن بانکداری مرکزی که قبلا تصریح شده، وقوف یافتهاند.
درجه بالای شفافیت اجرای سیاستهای پولی کمک میکند تا اعضای هیات عامل ECB هنگام تصمیمگیریهای سیاستی در برابر مردم پاسخگو باشند. ارائه اطلاعات مربوط به سیاستهای پولی به صورت هماهنگ و یک صدا مطلوب تلقی شده و به طور کارا و موثر از ابتدای تاسیس اتحادیه پولی اروپا انجام میگیرد.
ایجاد سیاستهای ارتباطاتی موثر به خصوص برای یک نهاد تازه تاسیس نظیر ECB که سابقه مالی و بانکی درخشانی تاکنون نداشته و فعالیتهای بانکی خود را از سال ۱۹۹۹میلادی آغاز نموده از اهمیت بسزایی برخوردار است. ECB، در منطقهای فعالیت میکند که از چندین زبان و فرهنگ مختلف تشکیل شده است. در این شرایط ما با قشر عظیمی از مخاطبان با فرهنگهای گوناگون، مردم عادی، رهبران سیاسی، گروههای اجتماعی، بازارهای مالی و رسانههای جمعی، به عنوان شرکای ارتباطی بانک روبهرو هستیم که در فرآیند انتقال اهداف و پیامهای ما به مخاطبان نقش کلیدی ایفا میکنند. این گروهها دارای انتظارات مختلف نسبت به کمیت، کیفیت و طبیعت ارتباطات ما میباشند. برای اینکه سیاستهای ارتباطی ما موثر واقع شوند، باید مطمئن باشیم پیامهای ECB، به صورت سازگار و به هنگام در سراسر حوزه یورو منتقل شده و در کلیه کشورهای عضو، به رسانههای پیامرسان با دیده یکسان و برابر نگریسته میشود. بدیهی است در شرایط حضور بیست و سه زبان رسمی در اتحادیه اروپا و سیزده زبان رسمی در حوزه یورو، اطمینان از اینکه پیامها و اطلاعات مورد نظر ECB، با مفاهیم یکسان برای مردم همه کشورها فرستاده میشوند و اینکه ترجمههای متناسب این پیامها به زبانهای مورد نظر صورت میپذیرد، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
علاوه بر ارائه ترجمههای خوب و مناسب اطلاعات و مکاتبات رسمی ECB، به کلیه زبانهای مرسوم در کشورهای عضو حوزه یورو، تعدادی از کانالها برای رعایت اصول یکسانرسانی پیامها مورد استفاده قرار میگیرد. فعالیتهای ارتباطی وسیع بیرونی بانکهای مرکزی ملی در سیستم یورو توسط ECB تنظیم و هماهنگ میشود، به طوری که به فرهنگهای مختلف ارتباطاتی موجود در حوزه یورو اهمیت قابل توجهی داده شده است.
همانگونه که انتظار میرود، رسانههای ملی اروپایی متنوع بوده و نقش کلیدی در انتقال اطلاعات به مخاطبان ECB، را ایفا میکنند. تجربه تاکنون نشان داده است که این دیدگاه و طرز تفکر خوب عمل نموده و رسانهها در ایجاد درک مشابه و همگن از نقش و وظایف ECB سهم مهمی را دارا بودهاند.
به نقل از اعضای هیات عامل ECB، به نظر میرسد که این بانک ظرفیتهای ارتباطی خود را هماهنگ با روحیه بالای گروهها و استفاده از شبکههای پیچیده و مجهز رسانهای برای سیصد و بیست میلیون شهروند اروپایی که به سیزده زبان مختلف صحبت میکنند، به خوبی نشان داده است. این موضوع باید تاکید شود که ECB، از بدو تاسیس خود تصمیم گرفت شفاف عمل نماید.در اول ژانویه ۱۹۹۹ که یورو به جریان افتاد، هنر بانکداری مرکزی تا آن زمان چنین بود که بلافاصله پس از هر گونه تصمیمگیری در مورد سیاستهای پولی هیچ اظهارنظری نکند و اجازه دهد مردم و بازارها درباره این که دلایل بانک مرکزی برای تغییرات سیاستهای پولی چه بوده ، خود به حدس و گمان بپردازند و بعد از سپری شدن پنج الی شش هفته دلایل تصمیمگیریهای سیاستی را به شکل «یادداشتهای هیات تصمیمگیرنده» چاپ و منتشر نمایند. اما ما در ECB، تصمیم گرفتیم که از اولین روز معرفی یورو به نحو درخشانی از سطح بالاتری از شفافیت برخوردار باشیم.
اول فکر کردیم ضروری باشد به مردم دیدگاههای اقتصادی و پولی اعضای هیات عامل را اعلام نموده و دلایل تصمیمگیری برای تغییرات سیاستهای پولی را بلافاصله پس از برگزاری هر جلسه برای عموم مردم مطرح کنیم. این تشریح نسبتا به موقع جزئیات دلایل اعضای هیات عامل جهت تغییرات سیاستهای پولی به صورت ملاحظات مقدماتی در پنج الی شش صفحه چاپ و منتشر میشود. دوم، فکر کردیم بهتر است توضیحات اضافی به رسانههای گروهی، مشارکتکنندگان بازار و عموم مردم را به شکل کنفرانس خبری بلافاصله پس از اتمام جلسات اعضای هیات عامل و به صورت بیانیه مقدماتی چاپ کنیم.
ECB با انجام این عمل، به طور برجسته و با موفقیت باعث تغییر عملکرد بانکداری مرکزی در مورد شفافیت گردید. امروزه بانکهای مرکزی، بیشتر اطلاعات مورد نظر درباره تصمیمگیریهای سیاستی خود را به صورت ابلاغیههای رسمی توضیحی و به هنگام، بلافاصله پس از هر جلسه سیاستی منتشر و پخش مینمایند. ما تقریبا در بین بانکهای مرکزی عمده دنیا در چاپ و انتشار تحلیلهای تفصیلی کامل و به موقع و همچنین برگزاری کنفرانسهای خبری پیشتاز هستیم. اما چرا علاقهمند معرفی چنین مفهوم جدید و جسورانه از شفافیت بودهایم؟ من فکر میکنم سه دلیل عمده برای این منظور وجود داشت: اول باید این واقعیت را در نظر میگرفتیم که درصدد معرفی یک اسکناس جدید هستیم و باید اصول و مبانی ثبات، اعتماد و اعتبار را که از مشخصات اسکناسهای معتبر قبلی ملی به شمار میرفت، به اسکناس جدید منتقل نماییم. پیمان ماستریخت کاملا براساس این مفهوم بنا نهاده شده و هدف ما در مرحله گذار، احترام گذاشتن به قولهایی بود که به مردم در حوزه یورو داده شد مبنی بر اینکه اسکناس جدید حداقل به همان اندازه که اسکناسهای ملی شما از اعتبار برخوردار بوده و موجب اعتماد عامه مردم بود، چنین مشخصاتی را دارا میباشد. در این چارچوب، موضوع قابل اهمیت برای متقاعد کردن مردم این بود که اسکناس جدید شایستگیهای لازم جهت برخورداری از سطوح بالای اعتبار عمومی را دارد ما باید به طور واقعی در تصمیمگیریهای مربوط به تشخیص و دلایل تغییر سیاستهای پولی تا حد امکان شفاف باشیم.
دوم ما باید این حقیقت را در نظر میگرفتیم که در حال چاپ کردن اسکناس جدید برای یازده کشور، یازده فرهنگ و زبانهای متعدد بودیم که به زودی تعدادشان به پانزده کشور میرسید. در این شرایط بسیار ضروری بود که یک معیار واحد شفاف از ابتدای تصمیمگیریها در مورد این موضوع داشته باشیم، در غیر این صورت به طور اجتنابناپذیری باید شاهد تفاسیر مختلفی بودیم که از فرهنگهای گوناگون و زبانهای مختلف نشات میگرفت. اگر ما پنج تا شش هفته منتظر میماندیم تا توضیحات تفصیلی را ارائه نماییم با مشکلات مربوط به اطلاعات و ارتباطات روبهرو میشدیم که حل کردن آنها بسیار مشکل بود.
سوم، همان گونه که قبلا توضیح داده شد، تحقیقات آکادمیک خصوصا در دهه ۹۰، پیشرفتهای مهمی را شاهد بود که باعث درک بهتر نقش اساسی شفافیت در ایجاد و استحکام اعتبار بانکهای مرکزی گردید و به آنها کمک کرد تا با قدرت، انتظارات تورمی را لنگرگیری و مهار نمایند.
همان گونه که قبلا بیان نمودم برای یک بانک مرکزی بسیار حیاتی است که از ارتباطات موثر با مشارکتکنندگان بازار، سرمایهداران و پساندازکنندگان در اروپا و دنیا برخوردار باشد.
بانکمرکزی اروپا و اعضای هیاتعامل آن که در واقع نگهبانان پول سیصد و بیستمیلیون مردم اروپا میباشند، در برابر عامه مردم این اتحادیه پاسخگو است. بنابراین، ارتباطات با مردم برای تضمین اینکه آنها از تشخیصها، تحلیلها و تصمیمگیریهای سیاستی ما به خوبی آگاهی دارند، حائز اهمیت است.
در اینجا اجازه میخواهم پیام اصلی اعضای هیات عامل ECB، را برای مردم اروپا بیان نمایم: ما مسوول ثبات سطح عمومی قیمتها هستیم که منظور از آن تورم زیر ۲درصد و یا نزدیک به ۲درصد در میانمدت است. این حکم پیمان ماستریخت است و این چیزی است که مردم میخواهند. ما در حال حاضر نرخ تورمی بالاتر از نرخ هدف داریم که از افزایش قیمتهای نفت، کالاها و اقلام غذایی و همچنین اثرات مالیاتهای غیرمستقیم ناشی میشود. برای این که تورم کاهش یابد، بر اساس تعریف ما از ثبات قیمتها، لازم است نوسانات مستمر و وسیع قیمتها و دستمزدهای کارگران را در سطوح کنونی تورمی در نظر نگیریم زیرا موجب افزایش پدیدهای میشود که به آن اثرات دور دوم میگویند. همه تصمیمگیرندگان در بخشهای خصوصی و عمومی که شامل بنگاههای اقتصادی و گروههای اجتماعی میشوند، باید در کل حوزه یورو این موضوع را به خاطر بسپارند.
تصمیمگیری در مورد افزایش قیمتها و هزینههایی که ما را از این توصیه دور نگه دارد، موجب افزایش بیشتر تورم و کاهش قدرت خرید مردم در کوتاهمدت و کاهش رقابتپذیری و آسیبپذیری بلندمدت و پایدار فرآیند اشتغالزایی میشود که در حال حاضر از موفقیتهای مهم حوزه یورو به شمار میرود.
ماخذ: www.bis.com
ارسال نظر